سرگذشت علما / آیةالله سیدعلیاصغر صادقی خویی قدسسره
سه شنبه 15 اسفند 1396 9:12 AM
▪ ولادت:
1312ق
▪ وفات:
1402ق
▪ عمر:
90سال
▪ مدفن:
قم حرم مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها
▪ اساتید:
حضرات آیات شیخ محمدحسین اصفهانی، شیخ محمدحسین نایینی، آقا ضیاءالدین عراقی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدحسین بادکوبهای و... .
▪ شاگردان:
بزرگانی چون میرجعفر مرقاتی خویی، شیخ ابوطالب فاضلی خویی، شیخ خلیل قبلهای، شیخ حسن بصیری و... .
▪ ولادت و خاندان:
آیةالله حاج سیدعلیاصغر صادقی خویی از چهرههای علمی و خدمتگذار تهران بود که در سال 1312 قمری در شهرستان خوی در خانوادهای علمی و مذهبی دیده به جهان گشود. تبار ایشان از خاندان علمی شیعه در آذربایجان و از سادات حسینی علیهالسلام بوده و در سدههای گذشته دانشمندان و رجال علمی بسیاری از این خاندان در جامعه اسلامی در عرصههای علمی فرهنگی درخشیدهاند.
▪ تحصیل:
از دوران نوجوانی وارد حوزه علمیه خوی شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. برخی از اساتیدی که در محضرشان تلمذ و کسب فیض نموده عبارتاند از: آخوند ملاعلی مدد محسنی بدلآبادی از عالمان مبرز و فقهای وارسته خوی بود، آقا شیخ محمد خویی و آیةالله سیدباقر خویی بودند که ایشان مقدمات، ادبیات و بخشهای مهمی از فقه و اصول را در محضر این بزرگان فراگرفت.
▪ حوزه علمیه نجف:
آیةالله صادقی جهت ادامه دانشاندوزی در سال 1341 قمری رهسپار دیار علوی و حوزه علمیه نجفاشرف گردید و با جدیت و تلاش شبانهروزی به فراگیری علوم اسلامی مشغول گردید. عالم ربانی حاج شیخ حسین بصیری در خصوص علاقه ایشان به تحصیل از قول مرحوم آیةالله سیدابوالقاسم خویی میگوید: «ما در نجفاشرف هیچ چیز را مانع درسی و مباحثه علمی نمیدانستیم، بلکه درس را مانع همه چیز میدانستیم. حتی پسرم در خانه ما وفات نمود و ما موقع درس، جلسه درس را تعطیل نکردیم.»
اساتید ایشان در خارج فقه و اصول حضرات آیات سیدمحمد حجت، میرزا علی ایروانی، شیخ محمدحسین اصفهانی و سیدابوالحسن اصفهانی و آقاضیاءالدین عراقی بودند.
▪ مراجعت به وطن:
سیدعلیاصغر خویی پساز نه سال تحصیل و تحقیق و دریافت اجازه اجتهاد از دست اساتید خود در سال 1350 قمری به زادگاه خود، خوی مراجعت کرد، البته این مراجعت در پی درخواست رسمی اهالی شهرستان خوی و بهدستور مرجع عالی دینی مرحوم آیةالله سیدابوالحسن اصفهانی صورت گرفت. ایشان پساز حدود پنج سال اقامت در خوی دیگر بار عزم سفر کرده و راهی نجفاشرف گردید. سفر ایشان اینبار نزدیک به چهار سال طول کشید که همزمان، به تدریس دروس فقه و اصول همت گماشت. سرانجام در سال 1358 قمری برای همیشه راهی ایران شد و در خوی رحل اقامت افکند.
▪ فعالیتهای علمی، فرهنگی:
آیةالله سیدعلیاصغر خویی پساز استقرار در خوی، خدمات علمی و فرهنگی خود را که حول محور تدریس، تبلیغ و احیای حوزه علمیه بود ادامه داد. ایشان در مسجد معروف «ملامحسن» در مرکز شهر و در مسجد «شعبان» که در نزدیکی منزل مسکونیاش بود اقامه نماز جماعت کرده، با بر پایی مجالس وعظ و سخنرانی در نشر معارف الهی و دفاع از حریم شیعه تلاش گسترده داشت.
ایشان با کمک بعضی از خیّرین، بازسازی و احیای مدرسه علمیه نمازی خوی را که رو به تخریب و ویرانی نهاده بود آغاز کرد و با تأسیس کتابخانه برای مدرسه، شروع به جذب و پذیرش طلاب علوم دینی نمود. خود تدریس و تربیت آنان را به عهده گرفت و اکنون بسیاری از علما و فضلا که در مناطق مختلف آذربایجان و ایران مشغول خدمات هستند، از تربیتیافتگان ایشان محسوب میشوند.
▪ هجرت به تهران:
تنها سه سال از اقامت ایشان در خوی میگذشت که مسئله واگذاری نفت شمال به شوروی مطرح شد و ایشان با این عمل دولت مخالفت نمود که در نتیجه بهخاطر خودداری از امضا و تأیید آن واگذاری ننگین، ناچار به انتقال به تهران شد. این روحانی آزاده در طول اقامت خود در تهران به خدمات علمی و فرهنگی مشغول بود. در یکی از مساجد اطراف گلوبندک نماز جماعت اقامت میکرد و معارف دینی را با بیانی ساده و همه فهم برای مردم بیان میکرد.
▪ فعالیت سیاسی:
با آغاز نهضت بزرگ ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی قدسسره آیةالله خویی که از عالمان تراز اول تهران بهشمار میرفت در تأیید و حمایت امام فعالیت سیاسی خود را آغاز نمود و نقش مؤثری در حرکتهای مردمی ایفا کرد. ایشان در اعتراض به دستگیری امام در سال 1342 با امضای اعلامیهای که از سوی علمای تهران انتشار یافت، این عمل شاه را شدیداً محکوم کرد. پساز تبعید امام به کشور ترکیه نیز با ارسال نامهای به سفیر ترکیه در تهران ابراز داشتند که معظمله مورد توجه عموم مسلمین، مخصوصاً جامعه روحانیت هستند و تأکید کردند تا سفیر به دولت متبوع خود موقعیت و شخصیت ممتاز امام را گزارش کند و موجبات سلامتی و استراحت معظمله را فراهم نماید. در واقع زندگی و موضعگیریهای سیاسی و مبارزاتی آیةالله سیدعلیاصغر خویی از سال 1342 تا زمان ارتحالش، هماره در حمایت از اسلام و منافع ملی کشور بوده است.
▪ آثار قلمی:
آنچه از آثار قلمی ایشان بهدست آمده مقدمههایی است که بر سه کتاب نگاشتهاند:
1. مقدمه بر کتاب «منهاجالبراعه فی شرح نهجالبلاغة» تألیف میرزا حبیبالله خویی؛
2. مقدمه بر کتاب «التحفة المرضیه» تألیف آیةالله سیدمحمدتقی نجفی خویی؛
3. مقدمه بر کتاب «تحفةالاخوان فی تجویدالقرآن» تألیف میرزا امینالله کاتبی خویی.
▪ سجایای اخلاقی:
این عالم وارسته بسیار متواضع و خوش صحبت بود. با آیات عظام سیدمحمد حجت و علامه طباطبایی مرتبط و مأنوس بود. در کارهای روزانهاش دقیق و منظم بود و در واقع او را باید الگوی نظم و انظباط دانست. آیةالله مرقاتی [داماد معظمله] میگوید: روزی موعظهای از ایشان خواستم، در جواب فرمود: «هر شب که به خواب میروی چنان فرض کن که به خواب همیشگی میروی و دیگر از خواب برنمیخیزی و چون بیدار شدی، شکری به درگاه خداوند به جای آور که تو را حیات دوباره داده، قدرش را بدان و فرصت توبه را از دست مده.»
▪ ارتحال:
این عالم فرزانه سرانجام پس از عمری عبادت و خدمت به مکتب اهلبیت علیهمالسلام در سال 1402ق در تهران دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست. پیکر پاکش پساز انتقال به قم با حضور چشمگیر علما، مراجع و مردم متدین قم تشییع گردید و سپس در مسجد موزه حرم مطهر کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد.
منبع: وبسایت افق حوزه