پاسخ به:وصیتنامه شهدا
شنبه 26 اسفند 1396 11:15 PM
وصیت نامه سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
علی(ع): (بالاترین مرگها شهادت است)
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص. (قرآن کریم)
(همانا خدا دوست می دارد کسانی را که در راه او صف زده، گویا ایشانند بنیانی ساخته شده )
با سلام بر امام زمان(عج) ، رهبر انقلاب ، رزمندگان ، شهداء و شما ملت شهید پرور؛
هر بار که عملیاتی می شود چندین نفر از یاران امام از جمع رزمندگان به سوی معشوق رهسپار میشوند و دعایشان که اول پیروزی بر دشمن و بعد شهادت است مستجاب می شود. دعای ما نیز این است و حال نمیدانم که در این عملیاتهای آخرین آیا خداوند رحمان دعای این عبد منان و ذلیل را مستجاب می کند یا نه. بلی این راهی است رفتنی و همگی باید از این گذرگاه و این کاروان که دنیاست عبور کنند، با توشه هایی که خودشان برداشته اند و کِشتی که روی این مزرعه انجام داده اند، باید رفت و هیچ تردیدی در آن نیست. حالا که باید برویم چه بهتر از اینکه در راهی خوب قدم بگذاریم و در آن برویم، ما که در این راه قدم گذاشته ایم امیدوارم که خداوند ما را ثابت قدم بدارد و به برکت خون شهداء ما را نیز ببخشد. من از خدا می خواهم که مرگ مرا شهادت و در راهش از من قبول بفرماید و ما را در جوار رحمتش با شهدای مخلص همراه بفرماید. این مسیر، مورد تأیید انبیاء و اولیاء خدا بوده و امیدوارم که بتوانم خودم را در این مسیر حفظ کنم و نلغزم و از خدا میخواهم مرا ثابت قدم بمیراند. مسئله ای که هست این است که این بدن برای روح انسان قفس است و روح ملکوتی انسان در آن زندانیست و این بدن است و دست ماست که چگونه آنرا بکار ببریم،
آیا اورا در راه صاحبش تعلیم دهیم و یا دشمنش که هوای نفس و شیطان است و بعد ازتعلیم با مرگ است که قفل این قفس شکسته شده و روح انسان پرواز می کند، بهسوی رب و حال مانده است برداشت بذری که در این دنیا کاشته ایم، خوب کاشتهایم که موقع برداشت خوب برداشت کنیم و یا بد کاشته ایم که مطابقش برداشتکنیم. میخواستم سخنی هم با ملت داشته باشم اما می بینم که فهم ملت بالاتراز سخنان من است و بالاتر از صحبتهایی که من می کنم ولی بخاطر یادآوری چندکلمه ای میگویم همانطور که دیگر شهدای عزیز ما در وصیتنامه های خود ذکرکرده اند و همانگونه که شما به آن عمل می کنید این است که مواظب منافقینداخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدایما را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده اید از این بهبعد نیز پا در رکاب باشید. عرضی هم با خانواده دارم و این است که خوشحالباشید، توانستید هدیه ای یا بهتر است بگویم امانتی که خدا بدست شما دادهاست توانستید به نحو احسن تربیت کرده و به راه خدا رهسپار کنید و امانت اورا پس دهید. اگر می خواهید فغان و زاری کنید در فقدان من، من حرفی ندارماما شما کمی فکر کنید آیا خون ما از خون امام حسین(ع) ، حضرت علی اکبر(ع)،72 تن از یاران عاشورا و یاران حسین(ع) رنگینتر است. از آنها بگذریم چونبه پای آنها نمی رسیم آیا خون ما از شهدای عملیاتهای قبل رنگینتر است.چگونه آنان در راه حق فدا شدند ما هم مثل آنها و از آنها کمتر، از این کهبگذریم آیا شما از زینب(س) بالاترید آیا از فاطمه زهرا(س) بالاترید آیا ازمادران و پدران دیگر شهدای ما بالاترید، چطور آنها در فقدان عزیزانشان صبرمی کنند و شکوه و شکایت را برای آخرت می گذارند، در آنجا به شکایت قومظالم برخیزید شما نیز دل خود را پهلوی دل آنها بگذارید و خود را مانندآنها کنید اجر و ثوابش بیشتر از ناله و گریه و زاری کردن است. از شما میخواهم مرا عفو کنید زیرا نتوانستم آنطور که شما می خواستید باشم امیدوارمکه مرا ببخشید. در ضمن لازم است که بگویم برای من نماز قضا بخوانید وتعداد 18 روزه قضا دارم که اگر موفق نشدم بگیرم شما بگیرید. دیگر عرضی کهقابل گفتن باشد ندارم فقط از شما می خواهم که امام امت را تنها نگذارید واز خدا میخواهم که امام امت را تا ظهور حضرت حجت(عج) حفظ کند. رزمندگاناسلام را پیروز فرماید، ظهور امام زمان(عج) را نزدیک فرماید و اسلام را درسراسر جهان با نابودی کفر رایج بگرداند. آمین یا رب العالمین.
در قاموس شهادت واژه ای بنام وحشت نیست.
از همگی می خواهم که اگر بدی از ما دیدید عفو نمائید.
(خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار)
حاج یونس زنگی آبادی
سهراب سپهری