پاسخ به:وصیتنامه شهدا
جمعه 25 اسفند 1396 6:51 AM
وصیت نامه شهید حسن خادم پر
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام ا... پاسدار خون شهيدان از صدر اسلام تا كربلاى ايران و با درود بيكران به رهبر كبير انقلاب اسلامى و درود به ياران با وفاى امام و با سلام به شهداى اسلام از بدر تا حنين و از كربلا تا كربلاى غرب و جنوب و سلام به تمام سربازان و رزمندگان اسلام در جبهه هاى حق عليه باطل .
حسين خادم پر
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام ا... پاسدار خون شهيدان از صدر اسلام تا كربلاى ايران و با درود بيكران به رهبر كبير انقلاب اسلامى و درود به ياران با وفاى امام و با سلام به شهداى اسلام از بدر تا حنين و از كربلا تا كربلاى غرب و جنوب و سلام به تمام سربازان و رزمندگان اسلام در جبهه هاى حق عليه باطل .
چرا وصيت نامه مينويسم ، زندگى و ارزش زندگى و حرف من با شما وصيت نامه اى كه من اكنون ترسيم مى كنم ,شايد به صورت يك نامه گله آميز بيش نباشد, چرا؟ چون من از دنيا چيزى ندارم و نه مايل هستم كه داشته باشم . اين نه بدان منظور است كه من از زندگى سير شده ام بلكه همه اين مطلب را مي دانيد كه در درون وذات تمامى افراد حب دنيا و لذت بردن از دنيا وجود دارد و در مجموع زندگى را همه دوست دارند و من نيز مستثنى نيستم . من هم دوست دارم كه از زندگانى لذت ببرم .
ولى شما را مخاطب سوال قرار مي دهم ,با وجود شهادت عزيزانى چون شهيد بهشتى و شهدای محراب و عزيزانى كه خود شما با آنها نزديك و مرتبط بوده ايد, مانند حسين ها و حميدها ,چگونه مى توانيم از پا بنشينيم ؟ و مثل اين عزيزان در راه آنها نباشيم ؟ و تا هنگامى كه دشمنان راه اين عزيزان هنوز پا بر جايند , چگونه مى توانيم سكوت كنيم و بيگانه از خون اين همه شهيد از لذايذ دنيوى بهره مند شويم ، و در عمل و جهاد و حركت تن به خوارى دهيم ولى در شعار بگوييم ( هيهات مناالذاله ) ما زير بار ستم نمى رويم .
بارها از برادرانى كه در جبهه هاى كردستان بوده اند شنيده ايم كه چه جناياتى را اين اشرار آمريكايى ,به نام كومله و دمكرات مرتكب شده و مى شوند و چگونه چشم عزيزانى كه به دور از پدر ومادر و فرزندان و اقوام خود در جبهه هاى كردستان به حراست از انقلاب اسلامى پرداختند را بيرحمانه از حدقه در مى آورند و چگونه قلب اين عزيزان را از سينه هايشان بيرون مى كشند و چگونه آنها را مثله كرده وپوست صورتشان را كنده ، دستايشان را قطع نموده و بدنشان را سوراخ سوراخ مى كنند. آيا با ديدن اين مطالب و با در نظرگرفتن اين مهم كه شهدا زنده اند و شاهد بر اعمال ما هستند مى شود راحت زندگى كرد و راحت به لذايذ زندگانى رسيد .
پروردگارا تو خود شاهدى كه هر چه بر روى صفحه كاغذ مياورم وآنچه كه در خونم ميگذرد از اعماق وجودم مى جوشد و بيرون ميايد .
به خودت سوگند كه من عاجزو ناتوانم از اينكه شكر نعمتهايت را به جا آورم , تو خود به من توفيق عبادت دادى در صورتى كه لياقتش را نداشتم . به من توفيق عطا فرمودى كه به عنوان يك پاسدار اسلام و يك پاسدار قرآن واقع گردم در صورتى كه من لايقش نبودم . به خودت سوگند اگر امر خودت نبود يك قدم در راهت بر نمى داشتم و عبادت نمى كردم و به عنوان يك پاسدار اسلام واقع نمى شدم ؛چرا كه من بنده گنه كار و روسياه چگونه مى توانستم در راهى حركت كنم و در مقابل كسى عبادت كنم و پاسدارى از فرامين كسى را انجام دهم كه خود او تمامى گناهان و اعمال مرا مشاهده كرده و چگونه مى توانستم به خود جرات دهم كه در مقابلش سر فرود آورم, آنهم سرى كه اصلا وجود نداشت و با گناهان بى شمار از بين رفته بود .
اى معبودا ، اى الله ، اى معشوقم, اگر امرت نبود حتى يك ركعت نماز به جاى نمى آوردم چرا كه تو بزرگتر از آن هستى كه من با تو سخن بگويم و بزرگتر از آنى كه من در مقابلت سجده كنم . بارها اين فكر را در انديشه داشتم كه اصلا از ايران و از جمهورى اسلامى ايران و كشور اسلام بيرون روم ,چرا كه من لياقت اين راندارم در كشورى كه اسلام بر آن حكم فرماست و رهبريت آن را فقيهى همچون آيت الله العظمى امام خمينى به عهده دارد و صاحب اصلى آن امام زمان (عج ) مى باشد ,زندگى كنم .
پس اى الله به من توفيق بده بتوانم امر تو را اطاعت كنم و قدمهايم را استوار گردان كه بتوانم اين راه را بپيمايم .
خدايا بر من مپسند كه عمرى را سپرى كنم و شاهد اين باشم كه گلهائى چون بهشتى ها شهداى محراب ، رجائى ها ، با هنرها ، حسين ها و حميدها پرپر شوند و من بنشينم و نظاره گر باشم كه عزيزانم اينچنين از ميانمان بروند .
خدايا توفيق جهاد در راهت را نصيبم گردان و گرچه لياقتش را ندارم آرزوى شهادت را كه در قلبم و روحم جا پيدا كرده و تنها خواسته من از توست بر آورده كن .
سهراب سپهری