0

وصیتنامه شهدا

 
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا
جمعه 25 اسفند 1396  6:49 AM

وصيت نامه شهيد ابراهیم دهقانی

 

باز ذنوب و معاصی من مفلوک قوی و مستحکم بسته شده است پس بگشای خدایا که گشاینده تویی .

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ان الله اشتری المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم اجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراه و الانجیل والقران و من اوفی بعهده من الله فاستبشر ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هواالفوز العظیم.(سوره توبه آیه 11)

خدا جان و مال و اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده انها در راه خدا جهاد می­کنند که دشمنان دین را بقتل برسانند و یا خود کشته شوند این وعده حقی است ازخداوند و عهدیست که در تورات و انجیل و قران یاد فرموده و از خدا با وفاترکیست؟ ای اهل ایمان شما بخود در این معامله بشارت دهید که این معامله به خدا حقیقت سعادت و فیروزی بزرگی است.

 

پروردگارا نمی­دانم مرا خواهی بخشید یا نه ولی واقف بر رحمت و عطوفت و مهربانی تو هستم و میدانم که وسعت رحمتت از وسعت دریاها و اقیانوس­ها متلاطم بیشتر و امواج ربوبیت تو از قعر و عمق بحار طویلتر است.

 

باز ذنوب و معاصی من مفلوک قوی و مستحکم بسته شده است پس بگشای خدایا که گشاینده تویی .الها شرمنده­ام ازاینکه اعمالم شایسته نیست و با کوله باری از گناه بسوی تو می­آیم ولی از تو می­خواهم اکنون که از همه چیز وارسته و تنها به تو وابسته­ام گامهایم را استوار داری و عزمم را راسخ و اراده­ام را آهنین و به من نیرودهی تا پاهایم را چون میخ به زمین بکویم و دندانهایی را از خشم بفشام و آنچنان ملحدان را از دم تیغ بگذرانم که شاید لیاقت بندگی و اطاعت تو را بیابم.اکنون که دیگر زندگی­ برایم معنا و مفهومی ندارد و اوهام و افکار تنها پرتوی از عالم ماوراء مادیات و بعدی از ابعاد عالم فوق است. دیگر نمیخواهم حتی درباره ان کلامی بنگارم یا بگویم و سعی خواهم نمود از زندگی و حیات حرفی به میان نیاورم.پدر و مادر و برادر و خواهران عزیزم از شما می­خواهم که اگر لب­های تشنه­ام از دریای رحمت الهی سیراب شد علاوه بر اینکه خودتان مرا حلال کنید حلیت مرا از دیگران نیز بطلبید.

 

 گرمرد رهی میان خون باید رفت

وز پای فتاده سرنگون باید رفت

 

تو پای به ره درنه و هیچ نپرس

خود را بگویدت که چون باید رفت

 

13بهمن 1361

 

 

لباني تشنه سيراب از درياي رحمت الهي

 

ابراهیم که نوجوان 10 -11 ساله ­ای بیش نبود به همراه پدردر این تظاهرات و مجالس افشای رژیم شرکت می­کرد،در همین اوقات به همراهی برادر شهید محسن اسداللهی در پخش اعلامیه و عکس حضرت امام (ره) حضور فعال داشت.

 

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت­های فرهنگی و تبلیغاتی را در کنار سایر برادران در مکتب قرآن مسجد توکلی ادا می­نمود و از اعضا گروه مقاومت مسجد بود تا در تابستان 61 برای اولین بار با شوق و اصرار فراوان خودش در حالی که 14 سال بیشتر نداشت به طور غیر رسمی به اتفاق تنی چند از برادران عازم جبهه شد.

 

ابراهیم دهقانی در اواخر ماه مبارک رمضان سال 1346 متولد شد . پس از طی دوران کودکی جهت تحصیل وارددبستان گردید و دوران ابتدایی را در دبستان حسام تمام کرد و ازهمان کودکی نیز در مسجد حضور می­یافت و اقامه گوی مسجد بود بعد از پایان دوره ابتدایی به مرحله راهنمایی ارتقا یافت اواخر دوره ابتدایی وی مصادف با شروع تظاهرات و درگیری­های ملت مسلمان با رژیم طاغوت بود.

 

ابراهیم که نوجوان 10 -11 ساله­ای بیش نبود به همراه پدردر این تظاهرات و مجالس افشای رژیم شرکت می­کرد،در همین اوقات به همراهی برادر شهید محسن اسداللهی در پخش اعلامیه و عکس حضرت امام (ره) حضور فعال داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت­های فرهنگی و تبلیغاتی را در کنار سایر برادران در مکتب قرآن مسجد توکلی ادا می­نمود و از اعضا گروه مقاومت مسجد بود تا در تابستان 61 برای اولین بار با شوق و اصرار فراوان خودش در حالی که 14 سال بیشتر نداشت به طور غیر رسمی به اتفاق تنی چند از برادران عازم جبهه شد.

 

 بعد از بازگشت آن چنان شوق حضور در جبهه ها در وی تقویت شده بود که مصرانه خواستار اعزام به جبهه­ها بود اما به علت کمی سن پذیرفته نمی شد، یک سال با اصرار وی و جلب رضایت پدر و مادر رسما به جبهه اعزام شد و از آن به بعد بود که مرتبا در جبهه حضور فعال داشت و علیرغم حضور در جبهه از ادامه درس غافل نبود و در ایامی که در شهر بود در دبیرستان شهید صمد صالحی درس می­خواند و ازاعضا انجمن اسلامی دبیرستان محسوب می­شد تا در تابستان سال 1364 به جبهه رفته و 10 روز پس ازعزیمت در عملیات قدس 3 در منطقه بیات دهلذان باتفاق چند تن دیگر از برادران مفقود الاثر شدند.

 

 تا سرانجام پس از گذشت پنج سال و پنج ماه در تاریخ 15/9/69 باقیمانده جسد وی در حالی که مانند مولایش حضرت امام حسین (ع) سر در بدن نداشت ،در شیراز تشییع و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.اين گونه شد كه ابراهيم با لباني تشنه از درياي رحمت الهي سيراب شد .

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها