پاسخ به:وصیتنامه شهدا
دوشنبه 7 اسفند 1396 6:36 AM
وصیت نامه شهید صمد بیک محمدی
شهید صمد بیک محمدی در سال 1335 چشم به جهان گشود ، در7 سالگی به همراه خانواده به شهر تهران نقل مکان می کنند و در خزانه بخارایی ساکن می شوند...
مشخصات شهید
نام : صمد
نام خانوادگی: بیک محمدی
نام پدر: محرمعلی
تاریخ طلوع: 08/09/1335
تاریخ عروج: 11/11/1365
رجعت : 02/12/1373
محل شهادت : شلمچه
نام عملیات: کربلای 5
نوع عضویت: بسیجی
محل دفن: بهشت زهرا ( سلام الله عليها)
قطعه 50 ردیف 36 شماره 14
زندگینامه:
شهید صمد بیک محمدی سال 1335 چشم به جهان گشود ، در7 سالگی به همراه خانواده به شهر تهران نقل مکان می کنند ودر خزانه بخارایی ساکن می شوند، سال 1357 به باقرشهر نقل مکان کرده ودر کارخانه ایران ترانسفو مشغول به کار شده . و ازدواج می کندکه حاصل این ازدواج 3 فرزند دختر میباشد. ایشان در زمان جنگ به جبهه اعزام می شود و در عملیاتهای زیادی شرکت می نماید و در سال 65 در شلمچه در عملیات کربلای 5 بهمدت 8 سال مفقود الاثرمی شود و پیکر پاکش 02/12/1373 به خانواده اش بازگرداندهمیشود ودر گلزار شهدای بهشت زهرا (س)به خاک سپرده شد.
روحش شاد راهش پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید:
ای اهل ایمان آیا شما را به بسم رب الشهداء و الصدیقین تجارتی سود مند که از عذاب درد ناک نجات بخشد دلالت کنم. آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آورید و از جان و مال خود در راه خدا دریغ نکنید که این برای شمابهتر است . سوره صف 10/11
به نام خداوند بخشنده مهربان .
مولای من خیلی خوشحالم که توفیق داده ای در راه تو قدم بردارم پروردگارا هر چند انسانی گناهکارم اما خیلی دوست دارم به لقاء تو بپیوندم . خدایا اگر تو دراین دنیا که پر از گناه است به فریادم نرسی چه کسی می خواهد فریاد رس من باشد در حالی که تو خالق جهان هستی ، خدایا تو مولای من هستی و من بنده تو هستم اما بنده ای شرمنده ، خدایا از تو می خواهم دست مرا بگیری و به جوار خودت ببری ( ان شاء الله).
با سلام و درود به فرمانده لشکر توحید
حضرت مهدی (عج)و سلام به پدر بزرگوارمان پیر جماران حضرت امام خمینی که ما انسانها را از منجلاب گناه و فساد بیرون کشید و سلام به خانواده های محترم شهدا ، مفقودین ، مجروحین و اسرا . این بنده حقیر مطالبی را به عنوان وصیت خدمت برادران و خواهران عرض می کنم . در ابتدا سخنی دارم با پدرومادرم و بعد سخنی با فامیلها و همسایگان ودر آخر سخنی دارم با برادران بسیجی .ای پدر و مادر عزیزم قبل از اینکه شروع به سخن کنم مژده ای به شما می دهم خداوند می فرماید: من جانشین شهید در خانواده اش هستم آن کس که آنان را خشنود کند مرا خشنود کرده آنکه آنان را به خشم آورد مرابه خشم آورده است.
پدر و مادر عزیزم خوشا به حالتان که با هدیه ناقابلی که به عنوان امانتی در دستشما بود و ان را هدیه کردید ، خودتان را نزد خداوند سرافراز کردید . شما حق بزرگی بر گردن من دارید امیدوارم حلال کنید و برایم از خداوند طلب آمرزش کنید . هرانسانی دوست دارد در خانه خودش باشد و در کنار خانواده ، ولی وقتی انسان عاشق حق می شود دیگر سر از پا نمی شناسد . امیدوارم مرا عفو کنید ، چیزی ندارم که در برابر آن زحماتتان به شما تقدیم کنم . ان شا الله خداوند در دنیا ودر آخرت به شما اجر عظیم بدهد . اگر خواستید گریه کنید، برای علی اکبر امام حسین (ع) شهدایی که گمنام شهید شدند گریه کنند زیرا گریه برای حسین و بچه های حسین(ع) اجر و ثواب زیادی دارد. دیگر سخنی و یا عرضی ندارم امیدوارم خداوند به شما اجر و صبر جمیل عنایت فرماید .
اما سخنی دارم با همه برادران و خواهران و فامیلها ، برادرانم اول برای شما از خداوند صبر می خواهم و دوم اینکه با خالی شدن جای من در بسیج امیدوارم جای مرا در بسیج پر کنید و توصیه ای به خواهرانم دارم وآن اینکه ، مثل حضرت زینب (س) صبر پیشه کنید و حجاب خودتان را حفظ کنید . در آخر امیدوارم هر بدی که از من دیدید ببخشید و اگر چیزی از من می خواستید وطلب داشته اید ومن یادم رفته ازخانواده ام بگیرید و حلال کنید . وموردی که باید یادتان باشد ، اینست کسانی که ضد ولایت فقیه و ضد انقلاب هستند حق ندارند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . ای مردم آگاه باشید دشمن همیشه در کمیناست و در پی فرصت است که ضربه نهایی را به اسلام و انقلاب ما بزند پس همیشه آگاه و گوش به فرمان ولی امر مسلمین امام خمینی باشید ، و جبهه ها را خالی نگذارید ، و بدانید هر لحظه در این جبهه ها خونی از فرزندان زهرا(س)ریخته می شود پس ای برادران پایگاهها را پر کنید تا خداوند و ائمه معصومین ازشما راضی وخوشحال شوند .
والسلام
صمد بیک محمدی
پیام شهید:
ما برای آزادی کربلا می رویم اگر می خواهید راه کربلا باز شود ، ما باید برویم تا دین و اصالت ما به اسارت و یغما نرود. جبهه ها را خالی نگذارید و امام را یاری کنید و او را تنها نگذارید .
ویژگیهای بارز شهید:
بسیار وقت شناس و خوش قول بود.
خاطره شهید:
مادر شهید تعریف می کند پسرم روزی با دخترش از کنار باغی می گذشت فرزندش برگ درختی را می کند و صمد متوجه می شود ، به او می گوید چرا این کار را کرده ای پس از جستجوی زیاد صاحب باغ را پیدا می کند و از صاحب باغ حلالیت می طلبد چند روز بعد از شهادتش صاحب باغ به خانه ما آمد و گفت واقعاً ایشان لیاقت شهادت داشت.
سهراب سپهری