پاسخ به:وصیتنامه شهدا
شنبه 5 اسفند 1396 1:00 PM
وصیت نامه شهید غلام عباس احد
نام :غلامعباس
نام خانوادگى :احد
نام پدر :ذوالفقار
تاريختولد :13/09/1346
تاريخ شهادت :15/01/67
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه استان :استانيزد شهر : يزد غلام عباس احد بسمالله الرحمن الرحيم انالله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة . يقاتلون فى سبيلالله فيقتلون و يقتلون همانا خدا مىخرد از مومنين جانها و مال هايشان را به اينكه برايشان بهشت هايى باشد ، كارزار مىكنند در راه خدا پس مىكشند يا كشته مىشوند (توبه 111) با سلام فراوان حضور امام عصر مهدى موعود و نايب برحقش امام خمينى و با سلام و درود حضور شهيدان عصر حاضر و خانواده محترمشان و با سلام و درود حضور كليه رزمندگان جبهههاى حق عليه باطل و ملت شهيد پرور ايران و بالاخره با سلام و سپاس به پدر و مادر عزيزم كه با زحمات بىپايان خود تا حد توان زحمات شايانى به پايم ريختند، پدر و مادرم مىدانم كه نتوانستم حتى گوشهاى از زحمات شما را جبران كنم ولى به خدا قسم كه پشيمانم و اميدوارم كه پسر حقيرتان را ببخشيد و حلالش نماييد و همينطور ازخواهر و برادران خود نيز حلاليت مىطلبم چون برادر خوبى برايشان نبودم، و نيز از كليه دوستان و آشنايان و همينطور فاميل هايم تمنا دارم كه اين بنده حقير را عفو نمايند و اگر خطايى از اينجانب سرزده است حلالم نماييد، پدر و مادرم اگر كسى آمد و گفت كه من به او بدهكارم، بدهيم را ادا نماييد و نيز اگر من از كسى طلب داشتم حلال است. در آخر از برادرانم مىخواهم كه وقتى بزرگ شدند راهى را كه مصلحت خداوند در آن است را پيش راه خود سازند. والسلام
- غلام عباس احد
برخيز كه آهنگ سفر بايد كرد چون موج ز بخر خون گذر بايد كرد بر درگه دوست نقد جان بايد كرد در مسلخ عشق ترك جان بايد كرد
روزى خوران سفره عشقند تا ابد اى زندگان خاك مگوييد مرده اند
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان اسلام و با درود و سلام بر يگانه منجى عالم بشريت و نايب برحقش امام خمينى، و با درود و سلام خدمت رزمندگان اسلام كه از خانه و كاشانه خود دور شده و به سوى جبههها شتافتند و با درود و سلام بر امت دلير انقلاب اسلامى ايران علىالخصوص مردم شهيدپرور و غيور استان يزد بنا به وظيفه شرعى كه برعهده دارم وصيت اول حضور مادر مهربانم عرض مىكنم كه پس از مرگم ناراحت نباشد، چون پس از من هنوز مسئوليت سنگينترى را بايد متحمل شود و اين وظيفه كه تربيت صحيح خواهران و برادران مىباشد وظيفهاى كه بايد مشوق خواهران و برادران باشيد تا راهم را ادامه دهند و از مسير اصلى خود كه قرب به خداوند است منحرف نشوند.
مادرم اميدوارم كه فرزند خود را حلال نموده باشيد.
پدر عزيز و ارجمندم، اميدم اول به خدا و بعد به توست كه مادرم را دلدارى دهى و تسكين خاطر او باشى، پدرعزير اميدوارم كه بتوانيد با مادرم مسئوليت مهمى كه برعهده داريد و آن تربيت صحيح خواهران و برادرانم مىباشد را با صداقت به اتمام برسانيد چون فقط تربيت صحيح خواهران و برادرانم مىتواند، آرامش خاطر به من دهد.
و حال چند كلامى صحبت هرچند كه خود را لايق براى پيام دادن به ملتى كه هر خانوادهاش حداقل يك شهيد يا اسير يا مفقود، داده، نمىدانم، ولى صحبتهايم را به عنوان يك برادر كوچكتر قبول كنيد از پدران و مادران مىخواهم كه فرزندان خود را براى يك بار هم كه شده به جبهه بفرستند و مانع آمدن آنها نشوند، كه اين خود يك وظيفه مىباشد، ولى اگر نمىآييد و يا مسئله شرعى وجوددارد كه نمىتواند به منظور به امر (ماند) لااقل مانع ديگران نشود و يا با حرفهاى بىارزش جوانان ا گر نمىتوانم براى اسلام خدمتى بكنم حداقل سربار جامعه نباشم و خود را جداى از جمع ندانم، بيش از اين قلم قادر به نوشتن نيست، چون در مملكتى كه همهاش خدايى باشد چنين افرادى را به ندرت مىتوان يافت به اميد پيروزى رزمندگان و طول عمر رهبر گرامى و ظهور امام زمان.
والسلام
شادم كه در صف شهدا قرار گرفتهام احـدم چـو رتبـه بــالا گــرفتــهام در آخرين دم كه لبم سوخت از تشنگى جامى ز دست حضرت زهرا گرفتهام
سهراب سپهری