0

وصیتنامه شهدا

 
rezaha44
rezaha44
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1396 
تعداد پست ها : 4589
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:وصیتنامه شهدا
جمعه 4 اسفند 1396  8:33 AM

 

وصیتنامه شهید نوروز علی ایمانی نسب

 

ملت شهيد پرور ايران! اطاعت از امام راهتان و پيروی از دستورات اسلام وظيفه شماست. امام را دريابيد که دريافته‌ايد و تنهايش نگذاريد که نمي‌گذاريد.

 

وصیتنامه شهید نوروز علی ایمانی نسب که در خرداد ماه سال 60 و هفت سال قبل از شهادت نوشته شده است :

 

سلام بر امام زمان (ع) و ياور مستضعفين و نائب بر حق امام حسين (ع)

 

سلام بر امت شهيد پرور قهرمان ايران

 

سلام بر تمام مردم آزاده دنيا

 

سلام بر پدر و مادر عزيزم که مرا در دامان پاکشان پرورش دادند تا بتوانم سربازی از سربازان نايب امام زمان باشم .

 

ولی چند پيام برای شما پدر و مادرم – برادران و خواهرم – ملت قهرمان ايران و همرزمان دلير و شجاع دارم :

 

اوّل به شما پدر و مادر برادران و خواهر عزيزم کنم از اينکه مرا در راه اسلام و بريانی پرچم جمهوری اسلامی از دست می دهيد ناراحتی مداشته باشيد که من در جايگاهی بهتر و بالاتر از اين دنيای مادی جای دارم :

 

و به شما ای برادرانم : اميدوارم که همچون من لباس رزم بپوشيد و راه مرا که راه اسلام و اطاعت از امام هست ادامه دهيد :

 

و تو ای خواهرم : تو بايد همچون زينب پيام مرا به تاريخ برسانی و کاخ يزيديان را به لرزه افکنی و از دامن پاک تو همچون فاطمه (ع) حسين ها و حسن ها و زينب ها پرورش يابد :

 

و شما ملّت شهيد پرور ايران : اطاعت از امام راه شماست و پيروی از دستورات اسلام وظيفه شماست . امام را دريابيد که دريافته ايد ، و تنهايش مگذاريد که نمی گذاريد و همين پشتيبان روحانيت مبارز و اين ياوران امام باشيد که سعادت شما و نسل آينده شما در گرو همين اطاعت است .

 

و شما ای همرزمان و برادران پاسدار : بجنگيد و کاخ های ستم را يکی پس از ديگری ويران کنيد که پيروزی با شماست و بدانيد : تا زمانی که فقط برای خدا و اسلام و راه امام که راه اسلام است می جنگيد پيروزی با شماست .

 

 

درباره شهید

نوروز علی ایمانی نسب

نام پدر: محمد

متولد: 1339

سمت : فرمانده گردان ادوات تیپ 12 قائم ( عج)

تاریخ شهادت : 1367/5/5

محل شهادت : اسلام آباد غرب

پایان ماموریت : پایان جنگ،همزمان با شهادت

 

نوروز علی فرزند محمد ايماني‌نسب در شانزدهم مهر هزار و سيصد و سی و نه، در سرخه پا به جهان گشود.

 

دوم راهنمايی را مي‌خواند که به پدر کشاورزش پيشنهاد داد او را سرکار بفرستد.

 

پس از پايان دوره سربازی، از اولين نفرات اعزامی به جبهه بود. به جز چند روزی که برای مرخصی مي‌آمد يا برای درمان مجروحيت‌ها، بقيه روزها و سال‌ها را در جبهه گذراند.

 

در فرم اعزام به جبهه قسمت « تاريخ پايان مأموريت » جمله‌ی « پايان جنگ » را ‌نوشت.

 

پس از ازدواج، در سال هزار و سيصد و شصت و يک، خانواده‌اش را هم با خود همراه کرد؛ به شهرهايی که در تيررس موشک‌های دوربرد و بمباران عراقي‌ها قرار داشت.

 

مسؤوليت دژبانی لشکر هفده علی بن ابيطالب عليه‌السلام، مسؤوليت قبضه، سپس واحد خمپاره، جانشينی ادوات لشکر هفده و در نهايت فرماندهی گردان ادوات تيپ دوازده قائم آل محمد عجل‌الله تعالی فرجه‌الشريف از وظايف مهم ايماني‌نسب بود.

 

در عمليات‌های رمضان، خيبر، بدر، والفجر مقدماتی يک، چهار و هشت، کربلای چهار و پنج، نصر هشت، بيت‌المقدس دو و مرصاد شرکت داشت. در والفجر هشت از ناحيه چشم و قبل از عمليات کربلای يک پايش مجروح شد.

 

سرانجام همانطور که خواسته او بود همزمان با پایان جنگ در عملیات مرصاد به فیض شهادت نائل آمد.

 

به هنگام شهادت در عمليات مرصاد، در پنجم مرداد هزار و سيصد و شصت و هفت، دخترش، زهرا، پانزده روزه و پسرش، مجيد، حدوداً سه ساله بود. ايماني‌نسب با تير مستقيم منافقين به پا، پشت گردن و قلب به شهادت رسيد.

 

گلزار شهدای سرخه محل تجديد عهد همرزمان با اين شهيد است.

 

 

زندگی وزن نگاهیست 

که در خاطره ها می ماند 

                                                                         سهراب سپهری 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها