0

چه آثار و فوايدي بر وجود امام غائب مترتب است؟

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

چه آثار و فوايدي بر وجود امام غائب مترتب است؟
شنبه 28 بهمن 1396  8:23 AM

به نظر مي­آيد، آثار وجودي امام و حجّت خدا را مي­توان به سه گروه تقسيم كرد:

- آثاري كه بر اصل وجود امام در عالم هستي مترتب مي­شود (چه امام ظاهر باشد، چه غايب)؛

- آثاري كه بر افعال امام مترتب مي­شود (چه امام ظاهر باشد، چه غايب)؛

- آثاري كه بر وجود امامِ ظاهر مترتب مي­شود.

واسطه فيض: اولين اثري كه بر وجود امام مترتب است، اين‌كه امام، واسطه فيض الهي بر مخلوقات است و فيض الهي، به واسطه او بر بندگان نازل مي­شود. واسطه فيض بودن، دو گونه قابل تصورّ است:

الف. نظام جهان بر اساس اسباب و مسببات است و هر پديده­اي از راه سبب و علت، ايجاد مي­شود. در رأس اين سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است.

ب. نظام جهان، بر اساس هدف و غايتي خلق شده است و تا زماني كه غايتِ از اين نظام و هدف آن، پابرجا است، نظام نيز به حيات خود ادامه مي­دهد. هدف از خلقت عالم، امكان حيات انسان است و هدف از خلقت آدمي، عبادت و عبوديت است. عبادت و عبوديتِ كامل كه همراه معرفتِ كامل است، فقط از طريق امام و حجّت خدا تحقّق مي­يابد؛ پس تا زماني كه امام هست، هدف از خلقت نيز باقي است؛ لذا در سايه وجود او نظام هستي پا برجا است.

دفع بلا: پيامبر(صل الله علیه و اله و سلم) فرمود:

«خداوند، ستارگان را امان براي اهل آسمان قرار داد و اهل‌بيتم را امان براي اهل زمين». [1]

نظير اين تعبير، از وجود مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نيز صادر شده است:

«من، آخرين اوصيا هستم. به واسطه من، خدا، بلا را از خاندان و شيعيانم دفع مي‌كند». [2]

به نظر مي­آيد مراد از بلا، عذاب­هايي باشد كه به سبب اعمال ناشايست انسان­ها بايد نازل مي­شد؛ ولي به سبب آن كه وجود مقدس حجت خدا در ميان مردم است، عذاب دفع مي­شود. خداوند، به پيامبر(صل الله علیه و اله و سلم) مي‌فرمايد:

>وما كان الله ليعذّبهم و أنت فيهم< [3]؛ و خداوند، آنان را عذاب نمي­كند؛ در حالي كه تو ميانشان هستي».

اميد بخشي: آدمي، به اميد زنده است، اميد به آينده­اي سبز و روشن كه در آن، اثري از پليدي و تباهي نباشد. انسان، منتظر چنين ايام زيبايي است و بهترين عمل او نيز انتظار فرج و دميدن صبح ظفر است. پيامبر(صل الله علیه و اله و سلم) فرمود:

«أفضل أعمال أمتي انتظار الفرج[4] ؛ برترين عمل امت من، انتظار فرج است».

وجود امامي كه منتظر إذْن الهي براي ظهور است، به مردم دلگرمي مي­دهد و گام­هاي آنان را در جادة انتظار استوار مي­كند.

به راستي، آيا وجود رهبرِ در تبعيد، انقلاب را ايجاد مي­كند و مردم را به جوشش و حركت در مي­آورد يا وعده آمدن فردي در آينده كه دورانِ حياتي در اين زمان براي او متصور نيست؟

خودسازي: از ديگر آثار وجودي امام، پيدايش و تقويّت روحية خودسازي و تهذيب نفس است. بر اساس روايات[5]امام و حجت خدا، ناظر و شاهد بر اعمال است. هر روز و هر هفته، اعمال انسان­ها خدمت آن بزرگوار عرضه مي­شود. كسي كه دوستدار امام باشد، راضي نمي­شود امام، ناظر بر اعمال ناپسند او باشد و با ديدن اعمال بد او، غمگين و ناراحت شود؛ لذا سعي مي­كند دقت بيشتري در اعمال خود داشته باشد و به گونه­اي رفتار كند كه رضايت امامش را به دست آورد. در كنار اين آثار، آثار ديگري هم هست؛ مانند هدايتگري و پاسخ­گويي به نيازهاي علمي و….

برخي از آن آثار را انسان­ها در زندگي خود به روشني احساس كرده‌اند؛ مانند حفظ و نجات شيعيان. حضرت در نامه­اي به شيخ مفيد نوشتند:

ما، بر اخبار و احوال شما آگاه هستيم و هيچ چيز از اوضاع شما، بر ما پوشيده نيست. ما، در رسيدگي و رعايت امور شما، اهمال نكرده‌ايم و شما را از ياد نبرده‌ايم. [6]

در كنار حفظ شيعه از كيدهاي دشمنان، نبايد عنايات حضرت به بيماران و درماندگان و در راه­ماندگان و نيازمندان را از ياد برد. افراد متعددي از لطف او بهره برده‌اند و بيماريشان علاج شده و گم­گشتگان در راه، به منزل رسيده‌اند و نيازمندان و محتاجان و فقرا، سامان يافته­اند. اين آثار، به افعال امام برمي­گردد و امام، ظاهر باشد يا غايب، امكان ترتيب اثر هست. بله؛ اثري كه به وجودِ ظاهريِ امام برمي­گردد، حكومت ظاهري است؛ يعني بشريت امروز به سبب غيبت امام(علیه السلام)، كه علت اين غيت هم خود مردم هستند، از حكومت عدل الهي و رشد و تكامل بشري در حدّ اعلاي آن محروم شدند و تا زماني كه ظهور امام(علیه السلام) رخ ندهد، اين محروميت ادامه دارد.

43

 


[1] . «جعل الله النجوم أماناً لأهل السماء و جعل أهل بيتي اماناً لأهل الارض»؛ بحارالانوار، ج27، ص308.

[2] . «انا خاتم الاوصياء و بي‌يدفع الله عزّوجل البلاء عن اهلي و شيعتي»؛ بحارالانوار، ج52، ص30.

[3] . انفال (8): 33.

[4] . كافي، ج1، باب عرضه اعمال و شاهدان اعمال.

[5] . بحارالانوار، ج52، ص122و128.

[6] . بحارالأنوار، ج53، ص174و 175.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها