زندگی نامه پروفسور محسن هشترودی
شنبه 21 بهمن 1396 10:18 AM
زینب شاه مرادی - مرکز یادگیری تبیان
پروفسور محسن هشترودی (22 دی 1286 تبریز - 13 شهریور 1355 تهران) اندیشمند، شاعر و ریاضیدان ایرانی بود. او در مدرسه دارالفنون در تهران تحصیل، و مدرک دکترای خود را در ریاضیات از دانشگاه سوربن در فرانسه دریافت کرد. پس از بازگشت به تهران، مقام استادی دانشسرای عالی، ریاست دانشگاه تبریز و ریاست دانشکده علوم دانشگاه تهران را عهدهدار بود. هشترودی از طرفداران سرسخت علوم پایه بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت، و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی به عنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.
زندگی نامه
محسن هشترودی در 22 دی 1286 در شهر تبریز چشم به جهان گشود. پدرش شیخ اسماعیل مجتهد از مشاوران شیخ محمد خیابانی یکی از فعالان نهضت مشروطه بود. محسن هشترودی تحصیلات دبستانی خود را در مدرسههای سیروس و اقدسیه در شهر تبریز به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل در دارالفنون به تهران آمد. چند سالی در تهران به تحصیل پزشکی گذراند، تا در سال 1304 به عنوان دانشجوی بورسیه دولتی برای تحصیل در رشته ریاضیات به کشور فرانسه اعزام شد.
محسن هشترودی در سال 1314 با درجه کارشناسی در رشته ریاضیات از دانشگاه سوربون فارغالتحصیل شد. سپس با سرپرستی الی کارتان در همان دانشگاه به پژوهش در زمینه هندسه دیفرانسیل پرداخت و مدرک دکترای خود را در رشته ریاضیات در سال 1316 دریافت کرد. پس از بازگشت به ایران به عنوان استادیار در دانشکده علوم دانشسرای عالی به کار مشغول شد. در سال 1320 کرسی استادی دانشسرای عالی را دریافت کرد. در سال 1330 به مقام ریاست دانشگاه تبریز رسید، و در سال 1336 به عنوان رئیس دانشکده علوم دانشگاه تهران انتخاب شد. در سال 1323 با «رباب مدیری» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر و یک پسر به نامهای فرانک، فریبا و رامین بود.
هشترودی در طول زندگی حرفهای خود ارتباطش را با مجامع علمی بینالمللی حفظ کرد: وی در سال 1329 به عنوان نماینده دانشگاه تهران در کنگره بینالمللی ریاضیدانان هاروارد شرکت کرد، در موسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون و به درخواست ریاست موسسه اوپنهایمر به عضویت پذیرفته شد، و یک ترم پاییزی را نیز به تدریس در دانشگاه هاروارد پرداخت. هشترودی بر اثر سکته قلبی در 13 شهریور 1355 در سن 68 سالگی در تهران درگذشت و در قبرستان بهشت زهرا آرامگاه شماره 824 به خاک سپرده شد.
کوشش های فرهنگی
هشترودی مهارت زیادی در بیان اصول و پدیدههای علمی و فناوریهای جدید به زبان ساده داشت، و با نوشتهها و سخنرانیهای خود میتوانست با قشر بزرگی از جامعه ارتباط برقرار کند و مفاهیم اصلی دانش و فناوری را به آنان منتقل نماید. به فلسفه، شعر و موسیقی علاقه زیادی داشت و خود نیز اشعاری سرود.
هشترودی از پیشروان تفکر انتقادی در ایران بود. او تاکید زیادی بر اهمیت علوم پایه داشت تا جایی که شاخههای دیگر دانش مانند علوم اجتماعی و علوم انسانی را بیاهمیت و غیرعلمی میخواند. در همین حال فلسفه، هنر و عرفان را مکمل علم میدانست. وی اعتقاد داشت که «علم» تنها نوع ارزشمند دانش، «هنر» نگاهی ظریف به زندگی، و «فلسفه» غایت معرفت شناسی است، و هیچیک بدون نوآوری و اصالت ارزشی ندارند.
پژوهش های علمی
تخصص هشترودی در زمینه هندسه دیفرانسیل بود. مهمترین اثر علمی نگاشته شده توسط محسن هشترودی، پایاننامه دکترای او در زمینه هندسه دیفرانسیل است، که در آن یکی از مدلهای ریاضی استادش (الی کارتان) را تعمیم داد که امروزه به نام «التصاق هشترودی» (Hachtroudi Connection) شناخته میشود. او در طول زندگی حرفهای در ایران چند مقاله کوتاه علمی نیز منتشر کرد. جدای از پژوهش علمی، هشترودی به عنوان یک متفکر منتقد و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.
در گفته های دیگران
پرویز شهریاری
پرویز شهریاری دربارهٔ محسن هشترودی گفته است: «نخستین بار که استاد را شناختم در دانشگاه تهران بود که به عنوان دانشجو در کلاس درس او حاضر شده بودم. وقتی که از کلاس بیرون آمدم، به واقع دگرگون شده بودم. پس به این ترتیب هم میشود درس داد، پس میتوان معلم ریاضی بود ولی روح و ذهن دانشجو را چنان افسون کرد که او در برابر شرف انسانی و دانش عام و همه جانبهٔ استاد، از طرفی، خود را کوچک احساس کند و از طرفی دیگر، پُر از شوق و امید شود. درس استاد درس انسانیت و درست اندیشیدن بود و آدمی را در دنیایی از شوق و شگفتی فرو میبرد… به راحتی و بیپروا حرف میزد و بدون اینکه برای هر مجلسی شان جداگانهای قایل باشد، آنچه در دل داشت بیرون میریخت و هرگز فراموش نمیکنم لحظاتی را که در پایان نخستین کنفرانس معلمان ریاضی که در دانشگاه پَهلوی شیراز تشکیل شده بود، نیم ساعتی صحبت یا دقیق تر بگویم درددل میکرد و تقریباً همه همراه او میگریستند.»
منوچهر آتشی
به نوشته منوچهر آتشی، نقشی که هشترودی در ادبیات معاصر ایران داشت، همان نقشی است که برتراند راسل در ادبیات انگلیسی داشت البته با معیاری کوچکتر. وی دراین باره گفته است: «محسن هشترودی دارای درجه دکترای ریاضیات از نخستین دانشجویان ایرانی بود که همزمان با اجتهاد در رشتههای فیزیک و ریاضی، دارای شناخت عمیق از هنر و ادبیات و نقاشی نو بود و وقتی وارد محافل روشنفکری ایران شد به عنوان قطبی برای رفع و رجوع دشواریهای مسایل و مباحث فکری شناخته شد. تلاش هشترودی بیشتر وقف این بود که رابطه زنده و آشکار بین هنر و دانش تازه را کشف نموده و به آگاهی پژوهندگان برساند.»
امیرحسین آریان پور
امیرحسین آریانپور نوشته است: «هشترودی مشاغل غیر دانشگاهی را به هیچ نمیگرفت و به ندرت به مجالس بزرگان پا مینهاد. زندگی سادهای داشت. پس از ساعات تحقیق و تدریس با دوستانش شطرنج بازی میکرد، به موسیقی گوش فرا میداد و داستان میخواند. در برابر فشارهای کشندهٔ روزگار —فقر ظاهری و باطنی جامعه، مرگ فرزند، و پیری— به هنر پناه میبرد و از بازخوانی غزلهای حافظ آرامش مییافت و با سرودن شعرهای لطیف سبک بار میشد. با این وصف گاهی دامنش از دست میرفت و کارش به شَطح میکشید.»
تالیفات
کتابها
جهان اندیشه، دانش و هنر
نظریه اعداد
سایهها (مجموعه شعر)
سیر اندیشه بشر
از مکانیک کلاسیک تا مکانیک کوانتیک
مقاله ها
واقعیت فیزیکی جهان از نظر نسبیت انیشتین
خیام یا شاعر ریاضی دان