0

آيا پروژه جهاني­سازي يا فرايند جهاني­شدن با حكومت جهاني امام مهدي، هم­گرايي دارد يا واگرايي؟

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

آيا پروژه جهاني­سازي يا فرايند جهاني­شدن با حكومت جهاني امام مهدي، هم­گرايي دارد يا واگرايي؟
شنبه 14 بهمن 1396  10:46 AM

  براي رسيدن به پاسخي مناسب در اين رابطه، ابتدا بايد ويژگي­هاي جامعه مهدوي را از نظر گذراند. آنچه در منابع و متون ديني و روايي ما، دربارة حكومت مهدوي وجود دارد، گوياي آن است كه ركن اصلي و خمير مايه بنيادين حركت جهاني امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گسترش همه جانبه و تقويت و توسعه توحيد و يگانه­پرستي و دركنار آن، مبارزه فراگير و مستمر با همه تفكرات و جريان­هاي انحرافي و الحادي است. در نهضت مهدوي، آموزه­ها و تعاليم فراموش شده پيامبران الهي برپا مي­گردد و همه دستگاه­هاي استبدادي، در نهاد حكومت و قدرت زايل مي­گردند و از بين مي­روند. در حكومت مهدوي، محرومان و مستضعفان و بندگان صالح و مؤمن خداوند، از جايگاه رفيعي برخوردارند. نظام فرهنگي، مركَّب از ارزش­ها و هنجارها، عقايد و باورها، ‌آرمان­ها و…‌، براساس آموزه­هاي قرآن كريم و سنّت معصومان شكل مي­گيرد و همه اجزا ‌و عناصر اجتماعي، متأثر از اين نظام فرهنگي است.

عدالت­جويي و عدالت­خواهي و مبارزه همه جانبه و مستمر با منكرات و عوامل اجرايي و شيوع آن، از برنامه­ها و سياست­هاي اصولي در حكومت جهاني مهدوي است‌. رشد و توسعه همه جانبه و فراگير، در همه ابعاد و شؤون بهره­برداري از منابع طبيعي، توزيع عادلانه فرصت­هاي اجتماعي و ايجاد روابط صميمانه و دوستي متقابل بين افراد و … همه و همه، از ويژگي­هاي جامعه آرماني اسلام است. ركن اصلي همه متغيرها و الگوها، برآمده از دين و براي تحقق و تحكيم بنيان­هاي ديني است كه خصيصه اصلي جامعه مهدوي است.

در موضوع جهاني­شدن، متغيرها و الگوهايي را مي­توان براي نمونه ذكر کرد؛ از جمله آن‌ها: شكسته­شدن مرزهاي ملي و فرهنگي و به جاي آن، تداخل آن‌ها و تلاش در زمينه ايجاد تفاهم بر اصول مشترك فرهنگي و دست كشيدن از باورها و ارزش­ها و هنجارهاي فرهنگي و سياسي و اقتصادي و…، افزايش ارتباطات و تعاملات جهاني و نزديك­كردن آن، از حيث زمان و مكان، به كمك وسايل و فن­آوري­هاي جديد ارتباطي و الكترونيكي، تبديل نهادهاي اجتماعي و ملي به نهادهاي جهاني و توافق جهاني ملت­ها بر باورها و ارزش­هاي مشترك و يكسان­سازي جهان­بيني­ها، كاهش و حذف سنت­ها و عناصر اجتماعي هويت­ساز، ايجاد و گسترش سازمان­هاي جهاني و تأكيد بر نهادهاي سياسي اقتصادي جهاني… حذف دين و باورها و سنت­هاي ديني و به جاي آن، تأكيد بر سكولاريسم و‌ دموكراسي و پلوراليزم است. با توجه به اين بيان، خصوصيت­ها و ويژگي­ها، در دو نوع حكومت و نگرش، معلوم مي­گردد كه اين دو، از جهاتي شبيه به هم و در نتيجه، هم­گرايي دارند. اين هم­گرايي و شباهت، در اصل جهاني­شدن و وحدت جهاني، استوار است؛ اما در تعيين محتوا و الگوها، كاملاً با هم­ متفاوتند؛ زيرا آنچه امروزه با عنوان جهاني شدن مطرح است، در واقع «غربي شدن» را تبليغ و ترويج مي­كند. روش و مَنشي كه به دنبال حذف دين و آموزه­هاي ديني و ملي جوامع و فرهنگ­هاي محلي و ملي و سعي و تلاش بر حاكميت جهان­بيني سكولار و… است. اضافه بر اين، در تعيين محتواي جهاني­شدن، واگرايي جدي و اصولي وجود دارد.

در يك سخن، شايد بتوان گفت: هدف حكومت مهدوي، اجراي عدالت فراگير و بهره­مندي عموم مردم از مواهب و امكانات خدادادي است؛ در حالي كه در جهاني­سازي جديد، هدف آن است كه منافع عده­اي خاص تأمين شود، البته در قالبي جديد.

آيا پروژه جهاني­سازي يا فرايند جهاني­شدن با حكومت جهاني امام مهدي، هم­گرايي دارد يا واگرايي؟

براي رسيدن به پاسخي مناسب در اين رابطه، ابتدا بايد ويژگي­هاي جامعه مهدوي را از نظر گذراند. آنچه در منابع و متون ديني و روايي ما، دربارة حكومت مهدوي وجود دارد، گوياي آن است كه ركن اصلي و خمير مايه بنيادين حركت جهاني امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گسترش همه جانبه و تقويت و توسعه توحيد و يگانه­پرستي و دركنار آن، مبارزه فراگير و مستمر با همه تفكرات و جريان­هاي انحرافي و الحادي است. در نهضت مهدوي، آموزه­ها و تعاليم فراموش شده پيامبران الهي برپا مي­گردد و همه دستگاه­هاي استبدادي، در نهاد حكومت و قدرت زايل مي­گردند و از بين مي­روند. در حكومت مهدوي، محرومان و مستضعفان و بندگان صالح و مؤمن خداوند، از جايگاه رفيعي برخوردارند. نظام فرهنگي، مركَّب از ارزش­ها و هنجارها، عقايد و باورها، ‌آرمان­ها و…‌، براساس آموزه­هاي قرآن كريم و سنّت معصومان شكل مي­گيرد و همه اجزا ‌و عناصر اجتماعي، متأثر از اين نظام فرهنگي است.

عدالت­جويي و عدالت­خواهي و مبارزه همه جانبه و مستمر با منكرات و عوامل اجرايي و شيوع آن، از برنامه­ها و سياست­هاي اصولي در حكومت جهاني مهدوي است‌. رشد و توسعه همه جانبه و فراگير، در همه ابعاد و شؤون بهره­برداري از منابع طبيعي، توزيع عادلانه فرصت­هاي اجتماعي و ايجاد روابط صميمانه و دوستي متقابل بين افراد و … همه و همه، از ويژگي­هاي جامعه آرماني اسلام است. ركن اصلي همه متغيرها و الگوها، برآمده از دين و براي تحقق و تحكيم بنيان­هاي ديني است كه خصيصه اصلي جامعه مهدوي است.

در موضوع جهاني­شدن، متغيرها و الگوهايي را مي­توان براي نمونه ذكر کرد؛ از جمله آن‌ها: شكسته­شدن مرزهاي ملي و فرهنگي و به جاي آن، تداخل آن‌ها و تلاش در زمينه ايجاد تفاهم بر اصول مشترك فرهنگي و دست كشيدن از باورها و ارزش­ها و هنجارهاي فرهنگي و سياسي و اقتصادي و…، افزايش ارتباطات و تعاملات جهاني و نزديك­كردن آن، از حيث زمان و مكان، به كمك وسايل و فن­آوري­هاي جديد ارتباطي و الكترونيكي، تبديل نهادهاي اجتماعي و ملي به نهادهاي جهاني و توافق جهاني ملت­ها بر باورها و ارزش­هاي مشترك و يكسان­سازي جهان­بيني­ها، كاهش و حذف سنت­ها و عناصر اجتماعي هويت­ساز، ايجاد و گسترش سازمان­هاي جهاني و تأكيد بر نهادهاي سياسي اقتصادي جهاني… حذف دين و باورها و سنت­هاي ديني و به جاي آن، تأكيد بر سكولاريسم و‌ دموكراسي و پلوراليزم است. با توجه به اين بيان، خصوصيت­ها و ويژگي­ها، در دو نوع حكومت و نگرش، معلوم مي­گردد كه اين دو، از جهاتي شبيه به هم و در نتيجه، هم­گرايي دارند. اين هم­گرايي و شباهت، در اصل جهاني­شدن و وحدت جهاني، استوار است؛ اما در تعيين محتوا و الگوها، كاملاً با هم­ متفاوتند؛ زيرا آنچه امروزه با عنوان جهاني شدن مطرح است، در واقع «غربي شدن» را تبليغ و ترويج مي­كند. روش و مَنشي كه به دنبال حذف دين و آموزه­هاي ديني و ملي جوامع و فرهنگ­هاي محلي و ملي و سعي و تلاش بر حاكميت جهان­بيني سكولار و… است. اضافه بر اين، در تعيين محتواي جهاني­شدن، واگرايي جدي و اصولي وجود دارد.

در يك سخن، شايد بتوان گفت: هدف حكومت مهدوي، اجراي عدالت فراگير و بهره­مندي عموم مردم از مواهب و امكانات خدادادي است؛ در حالي كه در جهاني­سازي جديد، هدف آن است كه منافع عده­اي خاص تأمين شود، البته در قالبي جديد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها