نصیر الدین طوسی مبتکر کلام فلسفی
چهارشنبه 27 دی 1396 10:07 AM
اعتقادات دینی کم و بیش دغدغه همه انسان ها است. هرکس به نحوی در ذهن خود پیرامون جهانی که در آن زندگی می کند و یا اینکه از کجا آمده است و یا اینکه آیا با مرگ از بین می رود و یا باز هم زندگی ادامه خواهد یافت سوالاتی را می پرورد. پاسخگویی به این سوالات کار هرکسی نیست و علم کلام و متکلم متولی پاسخگویی به این سوالات است.
اما علم کلام زمانی معتبر خواهد بود که با استدلالت عقلی و معتبر همراه شود و به هیچ وجه از روش تقلیدی صرف استفاده نشود. چنین کلامی با این صفات در زمان خواجه نصیر الدین طوسی و بدست او اسلوب خاص پیدا کرد و تحولی نو در مسیر تفکرات اعتقادی ایجاد کرد.
کلام قبل از خواجه نصیر؛ بیشتر سبکی جدلی داشته و در مقابل فلسفه مطرح بود. متکلمین اسلامی از بدو ورود فلسفه در اسلام قرنها با فلاسفه نبرد کردند. آنان با علم منطق نیز مخالف بودند و آن را به کار نمیبردند زیرا فن منطق در ردیف علوم فلسفی به شمار میرفت که به کلی مباین عقاید شرعی بود.
خواجه نصیر الدین که بود؟
محمد بن محمد بن حسن طوسى معروف به محقق طوسى و خواجه نصيرالدين طوسى در سال 597 هـ.ق در طوس متولد شد. پدرش محمد بن حسن از فقهاى اماميه و محدثان طوس بود.
ایشان در زمینه های مختلف علمی تبحر داشتند، او فیلسوف، متکلم، فقیه، شاعر، ستارهشناس، ریاضیدان، منجم، پزشک و معمار بوده است.
اما یکی از مهم ترین شاخصه های علمی او نو آوری داشت در حوزه کلام و اعتقادات اسلامی است که ادامه به آن خواهیم پرداخت.
علم کَلام یا کلامشناسی دانشی است که به بحث پیرامون اصول اعتقادی و جهانبینی دینی بر مبنای استدلال عقلی و نقلی میپردازد و به شبهههایی که در این زمینه مطرح میشود، پاسخ میدهد.
علم کلام از علوم اسلامی است که بیشتر بر کاربرد عقل و علم در مسائل اعتقادی تکیه دارد تا باور تقلیدی. علم کلام معتقد به تحقیقی بودن باورهای اعتقادی است، نه تقلیدی بودن آنها.
کلام قبل از خواجه نصیر؛ بیشتر سبکی جدلی داشته و در مقابل فلسفه مطرح بود. متکلمین اسلامی از بدو ورود فلسفه در اسلام قرنها با فلاسفه نبرد کردند. آنان با علم منطق نیز مخالف بودند و آن را به کار نمیبردند زیرا فن منطق در ردیف علوم فلسفی به شمار میرفت که به کلی مباین عقاید شرعی بود. در عصر خواجه نصیر (قرن هفتم و هشتم)؛ کلام مقداری سبک برهانی به خود گرفت و بیشتر رنگ فلسفی پیدا کرد. در این مرحله کلام هویت جدیدی یافته و افزون بر تکیه بر آیات و روایات، بر استدلال برهانی نیز استوار گشته است.
1. برهانی شدن کلام؛ خواجه نصیر با نگارش تجرید الاعتقاد حرکت نوینی را آغاز کرد، او در این کتاب بر خلاف گذشتگان فقط به بررسی گزارههای دینی و تبیین باورهای مذهبی و دفاع از حوزه دین اکتفا نکرد، بلکه به تدوین منطقی و زیر بنای این اندیشهها پرداخت. او با بهره گیری از حکمت مشا، بخش امور عامه فلسفه را در گزارههای کلامی وارد کرد، بر همین اساس کلام تا نود درصد رنگ فلسفی به خود گرفت، به حدی که تمییز یک متن فلسفی از کلامی به آسانی امکان پذیر نیست.
2. احیا و ابقای فکر فلسفی و کلامی؛ خواجه با تالیف شرح اشارات و تنبیهات که از مهمترین آثار فلسفی است به بسیاری از اشکالات و انتقادات فخررازی بر فلسفه مشائی ابن سینا پاسخ داده و با این کار بنیان افکار فخررازی را از بین برده است و نقش خود را در احیای فکر فلسفی خصوصاً نسبت به مکتب مشاء ایفا نموده است.
3. قطع نفوذ معتزله؛ بهرغم اختلافات جدی که امامیه با معتزله دارند؛ در مواردی متکلمان امامی از معتزلیان تاثیر پذیرفتهاند، هر چند در مراحلی نیز تاثیر گذار بودهاند. تاثیرپذیری امامیه در مبنأ یا روش - و نه مسائل و مباحث - کم و بیش تا قرن هفتم ادامه داشته است. اما با ابداع روش فلسفی توسط خواجه، نفوذ معتزله در همین حد نیز در میان متکلمان شیعی رخت بر بست و بعد از آن هیچ متکلمی نه بهطور صریح و نه تلویحاً نامی از معتزله نبرده است.
4. تاثیر بر کلام اهل سنت. کتابهای المواقف و المقاصد و شرحهای آنها رنگ تجرید الاعتقاد به خود گرفتند. حتی برخی از متکلمان اهل سنت مانند علاءالدین قوشجی متن تجرید الاعتقاد را برگزیده و بر آن شرح نوشته است. شرح او از جمله مهمترین مصادر عقاید و آرای اشاعره قلمداد میشود. او در این شرح در پارهای از مسائل مورد اختلاف امامیه و اشاعره آرای خواجه را نقد کرده و در برخی دیگر تنها به شرح بسنده کرده است.
5. تنظیم جدید و چینش تازهای از مباحث کلامی؛ خواجه نصیر روش و نظام خاصی را در علم کلام شیعی پی ریزی کرد و به مباحث کلام چینشی نو و نظام مند داد. تنها اثر قدیمی که چینش تجرید الاعتقاد را دارد النکت الاعتقادیه منسوب به شیخ مفید است.
منابع:
سایت داشنامه اسلامی
ویکی شیعه
سایت حوزه
ویکی فقه