پاسخ به:تفکّر از منظر قرآن
دوشنبه 25 دی 1396 3:14 PM
بعضی از نویسندگان متأخّر اسلامی که تحت تأثیر فلسفه حسّی اروپاییان قرار گرفتهاند، با نگاهی سطحی و غیر عالمانه به آن دسته از آیات قرآن مجید که به طور مکرّر بَشَر را به مطالعه محسوسات عالم دعوت کرده، به بیراهه رفتهاند و «طبیعت» را یگانه منبع تحصیل معرفت و «حواس» را تنها ابزار کسب علم و شناخت معرفی کردهاند. این در حالی است که قرآن کریم بیش از آنکه براستفاده از «حواس»، بعنوان ابزار و نگریستن در «طبیعت»، بعنوان منبع تأکید کند، برلزوم تکیه برمنبع «عقل» و ابزار «برهان و استدلال» اصرار و تأکید نموده است.
«ما وراء الطبیعه» موضوع یکی از مناقشات همیشگی خداپرستان (الهیون) و مادهگرایان (ماتزیالیستها) بوده است؛ الهیون برتوانایی انسان به سیر از ظواهر به اعماق حقایق دلایل و براهین مختلف ذکر کردهاند و ماتزیالیستها در ردّ آن اصرار و الحاح نمودهاند و از همینرو بوده که «فلسفه اولی» محلّ منازعه این دو گروه واقع شده است.
قرآن کریم، از طرفی انسانها را به مطالعه «آیات و نشانهها و محسوسات عالم هستی» دعوت میکند و از طرف دیگر هم به تفکّر و تدبّر و تعقّل. حال سؤال این است که آیا این تفکُّر وتدبُّر وتعقُّل، تنها در مرحله «آیات» متوقف است یا اینکه میتوان با مداقّه در «آیات» به «ذیالآیات» نیز دست یافت؟
بدیهی است که مراد و مقصود قرآن مجید این است که ما از تفکّر در «آیات» به «ذیالآیات» پی ببریم ، در غیر این صورت، صرف تفکر در آیات، اگر به تفکّر ثانوی منجر نشود که نتیجه آن «معرفت اللّه» نخواهد بود. به همین دلیل است که بسیاری از مردم و بخصوص علمای علوم طبیعی بخاطر اینکه تفکّرشان در حدّ آیات متوقف است و به ورای آیات (ما وراء الطبیعه) نظر ندارند، بصورت افراد مُردّد و یا مُنکر باقی میمانند.
تمام آیاتی که در قرآن کریم به مسایل شناختی برمیگردند، همه اشیاء این عالم را مقدمه و نشانه ما وراء الطبیعه معرفی مینمایند و لذا با توسعه و تعمیم این نگرش که عالم طبیعت بمنزله علامت و نشانه و آیه وجود عالم دیگری است، وجود عالم ما وراء طبیعت، از طبیعت به آسانی استنباط می شود. نکته قابل توجه اینکه شناخت پروردگار عالم از طریق تعقُّل و راهیابی به ما وراء طبیعت از راه طبیعت، امری استثنایی نیست، چرا که تعقّل بمنزله بال پروازی است که انسان را از محسوسات به ما وراء طبیعت میرساند.