تقابل گروه تکفیری داعش با قرآن
سه شنبه 28 آذر 1396 5:23 PM
جریان تکفیری داعش یکی از جریانهای خطرناک به اصطلاح مذهبی است، این جریان با هدف سوق دادن جوانان مؤمن و مجاهد اهل سنت و شیعه، موج مبارزه و تفرقه با جوامع اسلامی به راه انداخته تا به ارائه تفکرات انحرافی وهابیت بپردازد و اسلام جدیدی، مخالف با آموزههای قرآنی به مخاطبین خود ارائه دهد.
داعش را میتوان مولود تفکرات انحرافی وهابیت و استکبار جهانی دانست، نظریات و اعتقادات آنها با برادران اهل سنت هیچ سنخیتی ندارد. امروزه شاهد آن هستیم که گروه تکفیری داعش با منافق خواندن مخالفین خود از جمله برادران اهل سنت و شیعیان، در حال جنایاتی است که در طول تاریخ بشریت سابقه نداشته، با مراجعه به قرآن تقابل این گروه تکفیری با کلام الهی به وضوح مشاهده میشود. خداوند در سوره توبه جنگیدن با کفار را بر جنگیدن با منافقین مقدم کرده؛ آن جا که در سوره توبه میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ [توبه/73] ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر! جایگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتی دارند» ولی حکومت به اصطلاح اسلامی هیچگاه به این موضوع توجه نمیکند زیرا خود مولود استکبار جهانی از جمله آمریکاست. برای تأیید این ادعا کافیست به سخنان ولی امرمسلمین جهان حضرت آیت الله خامنهای رجوع کرد. سردار همدانی قبل از شهادتش طی مصاحبهای پرده از ماهیت گروه تکفیری داعش برداشت و به نقل از ولی امر خود بیان کرد: ما باید مواظب باشیم؛ حضرت آقا فرمودند مردم، دشمنشناسی لازم است. بدانید این تکفیریها این سلفیها، فریبخورده هستند دشمن ما نیستند؛ آرمان ما کشتن اینها نیست؛ دشمن و شیطان بزرگ آمریکا است، او دارد اینها را مدیریت میکند، او(آمریکا) از محمدرضا شاه دفاع میکرد که این همه شهید را روی دست ملت ایران گذاشت. بعد از پیروزی انقلاب دهها واقعه و اقدام علیه انقلاب و مردم را مدیریت کردند. از کردستان و خلق عرب، خلق مسلمان و گروهکهای مختلف منافقین.[1]
استفاده ابزاری گروه تکفیری داعش از عنوان منافق در حالیست که اگر بزرگان این گروه تکفیری کمترین آشنایی با قرآن داشتند، به راحتی به این موضوع پی میبردند که خداوند در قرآن کریم بارها واژه (قتال) را در تقابل با کافران به کار برده است. « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ [توبه/5] پس چون ماههاىِ حرام سپرى شد، مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنينيد پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات دادند، راه برايشان گشاده گردانيد، زيرا خدا آمرزنده مهربان است.» ولی نسبت به مسلمانان منحرف و منافق، حتی یک مورد واژه قتال استفاده نشده است. فقط یک بار واژه جهاد برای منافقان بکار رفته که تمام مفسران اهل سنت و شیعه اتفاق نظر دارند بر این که مقصود مواجهه فرهنگی و تبلیغی است نه جنگ نظامی «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ[توبه/73] ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگیر». گرچه از ظاهر آن وجوب جهاد با منافقان به دست میآید، اما از عملکرد و سنت پیامبر (صلي الله عليه و آله) خلاف این موضوع فهمیده میشود در نتیجه منظور جهاد غیر نظامی است و بر جهاد لسانی و امثال آن حمل شود[2]
رمزگشایی از تولد گروه تکفیری داعش
استکبار جهانی بعد از پیروزی انقلاب مردمی ایران توطئههای بر تخریب و تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همچون کودتای نوژه، جنگ تحمیلی، فتنه 88 و موارد بسیار دیگری به وجود آورد که تمامی آن با عنایت الهی و وجود ولایت فقیه با شکست مواجه شد. به همین خاطر دشمنان اسلام با وصلت خود با رژیم آل سعود مولود جدیدی به نام داعش به دنیا معرفی کردند؛ تا به نام دین و قرآن به خنثیسازی بیداری اسلامی بپردازد و در مقابل جریان ضد استکباری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بایستد. انقلاب اسلامی ایران بر خلاف بسیاری از انقلابهای دیگر محدود به زمان و مکان نیست، بلکه همچون چشمه جوشانی است که با وجود گذشت بیش از سه دهه، همچنان الگویی برای ملل تحت ستم جهان و تاثیرگذار بر روند تحولات منطقه و جهان است و یکی از ویژگیهای حضرت امام خمینی (رحمه الله) و فرزند خلف ایشان حضرت آیت الله خامنهای این است که ادبیات قرآنی را وارد انقلاب اسلامی کردند و همواره بر دفاع از مظلومین و مستضعفین تاکید دارند به همین خاطر گروه تکفیری داعش در راستای اهداف استکبار جهانی با شعار خلافت اسلامی به تفرقه و تضعیف مسلمانان منطقه پرداخت تا با ایجاد ایدلوژی خشونت گرایی ادبیات قرآنی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرد؛ زیرا بر اساس هدایتها و رهبری امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنهای، یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران " حمایت از مستضعفین جهان به ویژه مسلمانان" است که این موضوع برای استکبار جهانی به ویژه آمریکا گران تمام شده است.
رد مولود استکبار و آل سعود با آیات قرآن
آنچه بین علما و بزرگان اهل سنت و شیعه مورد اجماع قرار گرفته است، عدم سنخیت گروه تکفیری داعش با اسلام است و با رجوع به قرآن این موضوع مورد تأیید قرار میگیرد زیرا طبق آیات الهی جنگیدن در قرآن و اسلام برای اهداف دفاعی ذکر شده و آنچه از قرآن و سنت فهمیده میشود آن است که اسلام از زمان پیدایش زندگی مسالمت آمیزی در کنار سایر ادیان داشته و همیشه بر این موضوع تاکید داشته است که، هیچگاه نباید مسلمانان عقاید خود را به دیگران تحمیل کنند: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ”[آل عمران/104] باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند»
آیات 191 الی 193 بقره بیانگر آن است که مسلمانان نباید آغازگر جنگ باشند و این رویه قرآنی درست برعکس تفکرات انحرافی داعش میباشد.
گروه تکفیری داعش با رفتار دور از انسانیت خود با اسیران، بار دیگر خود را در تقابل با اسلام و قرآن قرار میدهد. این در حالیست که طبق آموزههای قرآنی حتی با اسیران کفار هم باید رفتار حسنه صورت گیرد «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا[انسان/8] و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند»پیامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) با اسیران همچون میهمان رفتار میکردند و دائماً اصحاب را سفارش به نیکی و خوشرفتاری با اسیران میکردند. چنانکه یکی از یاران پیغمبر نقل می کند که زمانیکه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) میخواست اسرای جنگ بدر را بین مسلمانان تقسیم کند، دائما میفرمود: «استوصوا بالاساری خیرا[3] توصیه کنید که با اسیران خوشرفتاری کنند» در نتیجه نسبت دادن داعش به اسلام خیانتی بسیار عظیم و نابخشودنی به قرآن است.
منبع:
[1]پایگاه خبری و تحلیلی شهدای ایران، کدخبر:97526
[2] فخرالدین محمد بن عمر رازی، التفسیر الکبیر أو (مفاتیح الغیب) ، ج 16، ص 107
[3]سیره ابن هشام،جلد2، صفحه 299