چرا بابیت و بهائیت به مذاق استعمار خوش نشست؟!
دوشنبه 27 آذر 1396 4:41 PM
اول: «رکن رابع و مهدویت»: جریان بابیت به پیروی از شیخیه، مسائلی مانند رکن رابع و مهدویت نوعی را مطرح کرد تا به وسیلهی آن، زمام امور را از دست مراجع شیعه (که نایبان امام زمان (علیه السلام) و مظهر اتحاد و استکبارستیزیِ عصر غیبت در جامعهی اسلامی به شمار میآیند) خارج سازد.[2]
دوم: «انکار خاتمیت اسلام»: پیشوایان بهائی با ترویج اعتقاد به پایان نیافتن رسالت به وسیلهی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، در تلاش برای مشغولسازی مردم به مدعی پیامبری چون حسینعلی نوری برآمدند تا مسلمانان را از حقیقت به دور نگاه داشته و آنان را به اطاعت بیقید و شرط از حسینعلی نوری فراخوانند. همچنان که آثار وی، سرشار از حس خودپرستی میباشد: «قُل رُوح الأعمال هو رِضایی و علَّقَ کلَّ شَیء بِقَبولی [3]؛ بگو روح و باطن اعمال رضایت من است و همه چیز به قبول من وابسته است».
سوم: «انکار معاد»: هدف رهبران بهائی از انکار معاد موعود اسلامی و تأویل آن به ظهور حسینعلی نوری [4]، معطوف کردن تمام همّتهای پیروان به مسائل دنیایی و کمارزش جلوه دادن ارزشهای دینی و هویتی بوده است. بیشک با رواج این تفکر، ارزشهای والای انسانی، جای خود را به ذلّتهای حیوانی خواهد داد.
چهارم: «ممنوعیت دخالت در سیاست»: حکم پیشوایان بهائی به نهی از دخالت در امور سیاسی، موجب بیخبری مردم از وضعیت جامعه و اَعمال حاکمان شده و در نتیجه، زمینهی تسلط زورگویان و استعمارگران را فراهم میسازد. لذاست که پیشوایان بهائی، ملاک بهائی بودن را عدم مداخله در امور سیاسی معرفی کردهاند.[5]
پنجم: «تحریم جهاد»: پیشوایان بهائی با اقدام به ترویج نسخ و تحریم جهاد اسلامی، در تلاش برای مبارزه با مهمترین رکن دفاعی جامعهی اسلامی برآمده و راه را برای تسط سلطهطلبان فراهم ساختند.[6]
ششم: «رفع محدودیتهای ارتباطی میان جنس مخالف»: پیشوایان بهائی با برداشتن حکم حجاب اسلامی، رفع محدودیت در ارتباط جوانان با یکدیگر، برپا کردن مجالس مختلط با عنوان ضیافت، شرکت دادن جوانان در اردوهای تفریحی و...، در تلاش برای از بین بردن غیرت مذهبی و سرگرمسازی جوانان به لهو لعب نمودند؛ تا از این طریق، افکار انحرافی بهائیت را به راحتی در ذهن آنان بگنجانند.[7]
هفتم: «ترک تعصبات پسندیده»: پیشوایان بهائی، با اقدام به زدودن تمامی تعصبات پسندیده، به مبارزهی جدی با مفاهیمی نظیر وطن دوستی و غیرت به پا خواستند.[8]
لذا دلایلی از این قبیل موجب شد تا بابیت و بهائیت و پیروان آندو، نزد کشورهای استکباری و استعماری و دشمنان قسمخوردهی اسلام، جایگاه ویژهای یابند و از حمایتهای بیدریغ آنان بهرمند گردند.
پینوشت:
[1]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بیجا: مؤسسهی مرآت، 124 بدیع، صص 562-561؛ به نقل کانال تلگرامی تشکیلات بهائیت: (اعلام حمایت سناتور جان مککین از بهائیان ایران)
[2]. ر.ک: عزیزالله سلیمانی، مصابیح هدایت، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، چاپ دوم، 121، 118، 125 بدیع، ص 262.
[3]. حسینعلی نوری، اقدس، بمبئی: مطبعهی ناصری، 1314، ص 11.
[4]. ر.ک: حسینعلی نوری، لوح خطاب به شیخ محمدتقی مجتهدی اصفهانی (معروف به نجفی)، بیجا: بینا، بیتا، ص 86.
[5]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 335.
[6]. ر.ک: همان، ص 271.
[7]. ر.ک: برای آگاهی بیشتر از اینگونه مراسمات، رجوع کنید به کتاب: سایه شوم، نوشتهی: مهناز رئوفی (ایشان خود یک نجات یافته از بهائیت است).
[8]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری به لسانهای فارسی و عربی، بیتا، ج 3، ص 147.