پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است سایتی به نام خردگان، که بر خلاف صورتش، سیرت بیخردی را در پیش گرفته؛ با نشر توهمات و جعلیات، و انکار حقایق و سانسور وقایع، به تزویر، سعی در نشر تخیلات آریاگرایانه دارد. تارنمای مذکور در جدیدترین خیالپردازی، مدعی شده است که «[ابوریحان] بیرونی به شباهت کوروش و کیخسرو تردید نداشته است». این عبارت یعنی، ابوریحان یقین داشته که کورش همان کیخسرو است (!) ادعایی که در قوطی هیچ عطاری یافت نمیشود، حال این متوهّمین از کجای خود چنین چیزی بیرون کشیده اند، هیچ کس نمیداند! از پیروان مکتبی که سران آن مصرف بنگ و حشیش را کردار نیک و راه رسیدن به خدا میدانستند، چه انتظار دیگری میرود؟
بنگرید به: اوستا، بنگ و پرواز به سوی خردمندی!
اما بعد... اصل مطلب اینکه سایت جاعل خردگان (بخوانید بیخردگان) مدعی شد که ابوریحان تردیدی نداشت که کورش همان کیخسرو است! ما عرضمان این است که برخلاف این ادعای کِذب، ابوریحان دقیقا خلاف این را گفته است. پس ما چالشها را مطرح میکنیم و لازم میدانیم که نویسندگان سایت دروغپردازِ خردگان در جایگاه متهم بنشینند، و در محضر قضاوت خردمندان، به چالشهای پیش رو پاسخ دهند.
چالش نخست - ابوریحان بیرونی ابداً کورش را جزو شاهان ایران نمیداند. سایت دروغپرداز، مدعی است که ابوریحان یقین دارد که کورش همان کیخسرو است! اما وقتی به کتاب آثار الباقیة نگاه میکنیم، درمییابیم که ابوریحان ابداً در لیست شاهان ایران، از نگاه منابع ایرانی، نامی از کورش نمیبرد. بلکه دقیقاً و صریحاً او را یکی از حاکمانِ خُرد و دست نشاندهی بهمن اردشیر در کلده (بابل) میداند. این همان نکتهای است که باستانگرایان از بیان آن گریزاناند. چون در پی حقیقت نیستند. بلکه در پی فریب ملت اند.
عدم تطبیق تاریخی کورش و کیخسرو (از نگاه ابوریحان بیرونی) + اسکن از متن کتاب
چالش دوم - ابوریحان این ادعا که کورش همان کیخسرو است را خلاف حقیقت میداند: ابوریحان بیرونی دیدگاه منابع ایرانی را بیان کرد، و صریحاً کورش را یک حاکمِ خُردِ دستنشانده نامید، که اصلاً شاه ایران نبود. سپس به بیان دیدگاه اهل مغرب پرداخت. یعنی غربیها، که در آن دوران، منظور، منابع یونانی و رومی بود. جالب اینکه سایت دروغپرداز خردگان، در یک اقدام عجیب، شاهرگ خود را زده، و لینکی ارائه میکند که دقیقاً دروغ بودنِ ادعاهای خودش را ثابت میکند! و این هم البته ناشی از ضعف نویسندگان سایت بیخردگان، در آشنایی با زبان عربی است! لیکن این زحمت را به خود نیز ندادند که حداقل ترجمه فارسی را درست و دقیق بخوانند (شاید هم خواندند، ولی برای فریبِ مخاطبین خود این حقیقت را مخفی میکنند). در این بخش، ابوریحان بیرونی، صراحتاً اشاره میکند این ادعا که کورش همان کیخسرو باشد، دیدگاه اهل مغرب است: «وَ ذُکِرَ فی کُتُبِ السّیر و الاَخبار، المَنقولة مِن کُتُبِ اَهلِ المَغرِب» سپس میگوید فهرست اهل مغرب که کورش را همان کیخسرو دانستند، و حتی تعداد شاهان و "اسامی" و مدت حکومت و... با آن حقیقتی که ما نقل کردیم، "اختلاف" دارد: «فَوَجدناها تَختَلفُ فی عَدَدِ الملوک، و فی اسامیهم و مقادیر مُلکِهِم، و فی اخبارهم و احوالهم». ابوریحان میگوید آنچه غربیها گفتند، هم در اسامی (یعنی نامهای شاهان) و هم در احوال و اخبار و... (تمامی امور) با واقعیت اختلاف دارد. در ادامه میگوید که غربیها، شاهان ایران و حاکمان دستنشانده (عُمّال) آنان در بابِل بین النهرین را رویهمرفته حساب کردند: «أنّهُم أثبَتوا ملوک الفُرس مع عُمّالِهم، بِبابل» [که روشن است این مَعیّت و رویهمرفتگی، از حیث تاریخی، خَلطِ مبحث و اشتباه شمرده میشود]. ابوریحان در ادامه میگوید که دیدگاه اهل مغرب را تنها به این دلیل که بُخل نورزیده باشد و مخاطب دچار اشتباه نشود، بیان کرده است [و لذا این دیدگاه هیچ ارزش دیگری ندارد]. ابوریحان به روشنی این ادعا که کورش همان کیخسرو باشد را "دیدگاهی غیر ایرانی" میخواند. این ادعا را منطبق بر حقیقت نمیداند. بلکه آن را ناشی از خلط مبحث میداند.
مشاهده کتاب آثار الباقیة در سایت کتابخانه دیجیتال نور (link is external)
چالش سوم: عرض شد این ادعا که کورش همان کیخسرو باشد، دیدگاه اهل مغرب بوده که ابوریحان خود آن را قبول نکرد. بلکه آن را رد کرده است. اما جالب اینکه در همین جدول یونانی-رومی، اشتباهات عجیب تاریخی وجود دارد! حال چگونه است که سایت دروغپرداز خردگان، هر جا به سودش باشد را پذیرفته و هر جا به ضررش باشد، را نمیپذیرد؟! برای نمونه آمده است که کیکاووس همان بُختُنَصّر (نبوکدنصر) است! یا آمده که کورش کبیر (Cyrus the Great) با کورِش (koresh) فرق میکند. جالب اینکه این کورِش (به عبری: כּ֤וֹרֶשׁ) همان کسی است که بابِل را فتح و یهودیان را آزاد کرد! طبق این جدولِ غربیها -که ابوریحان ارائه میکند- اینها دو شخصیت مجزا هستند! جالب اینکه پرویز اذکایی (مصحح کتاب آثار الباقیة) نیز اقرار میکند که سخن جدول یونانی، درباره کورش اشتباه است.
چالش چهارم: ابوریحان بیرونی، کورش را حتی کاندیدای ذوالقرنین بودن هم نمیداند. بلکه یک عرب یمنی را ذوالقرنین میداند: