پاسخ به:«مسجد» در میراث شعر فارسی
پنج شنبه 16 آذر 1396 10:52 AM
و این هم شعری از رحمان شکوفهپور که جایگاهی بس متعالی را برای مسجد به تصویر می کشد:
مسجد نه فقط جای دعا است و نماز
یا آنکه زنی به سینه از سوز و گُداز
از خانه به مسجد که رهی نیست ولی
تا نقطه ی وصلِ او بسی هست دراز
هر دل شکند از عشق او در اینجا
آید همه آنچه رفته از دستش باز
اسرار همه جان و جهان در ید اوست
غافل مشو از قدرت این صاحب راز
در مسجدی و تو غافل از رحمت او
او را بطلب که او بود بنده نواز
دریاب کجا نشسته ای حاجت خواه
این بخت دوباره کی تو را آید باز
اینجا تو به خانه ی خدا آمده ای
بر رحمت و لطف صاحب خانه بناز
صد خانه اگر خراب کردی به جهان
یک خانه در آن جهان از این خانه بساز
آن سر که به سجده می نهی بر مُهرش
از مِهر خدا مگر شود سر افراز
رحمان به سَرَت اگر که تاجی بنهد
کُن بندگی خـدای خود؛ خویش مباز