سخن آخر
گرچه قرآن دارای وجوه اعجاز متعددی است، اما اینها به این معنی نیست که قرآن یک کتاب ادبی و یا یک کتاب در خصوص مسایل اسرار خلقت و ... باشد. بلکه از این مسایل در راه هدف خاص خود استفاده کرده اثبات میکند که معجزه است. آنگاه خود را کتاب هدایت معرفی میکند و بنابراین آنان که اعجاز قرآن برایشان روشن شده است باید که طریق هدایت و معارف صحیح الهی را در قرآن بیابند. از این رو ایمان ما به سایر پیامبران الهی و معجزات آنان نیز پس از اثبات اعجاز قرآن و گوش دادن به اخبار غیبی است که قرآن از انبیای گذشته نقل میکند.
در یک جمعبندی کلی مطالب این مقاله را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
- معجزات انبیای گذشته مخصوص به زمان خاص خودشان بوده است و امروزه چیزی از آنها در دسترس ما قرار ندارد. در این میان، تنها قرآن را مییابیم که ادعا میکند یک معجزه همیشگی است.
- قرآن کریم برای اثبات صحت ادعای خود، تمامی عالمیان را آشکارا به مبارزه میخواند تا اگر میتوانند کلماتی مانند آیات قرآن بیاورند.
- آن وجه اعجاز قرآن کریم که قرآن نسبت به تک تک سور خود بدان تحدی نموده، فصاحت و بلاغت آیات آن است. البته برای قسمتهای مختلف قرآن، علاوه بر فصاحت و بلاغت، وجوه دیگری از اعجاز وجود دارد.
- از یکسو مخالفین اسلام در عمل چه در اعصار گذشته و چه در عصر حاضر از پرهزینهترین و سختترین کارها برای بطلان اسلام دریغ نورزیدهاند و از سوی دیگر در برابر سادهترین اقدام که پاسخگویی به مبارزطلبی قرآن بود سکوت کردند و هیچ نمونه قابل توجهی که از لحاظ فصاحت و بلاغت، صاحبنظران، آن را همتای قرآن بدانند نیاوردهاند و این در حالی است که هم انگیزه کافی داشتند و هم ادیبان عرب توانا. این خود بهترین دلیل از عجز آنها در برابر قرآن میباشد.
- در قرآن، در موارد متعددی اشاره به اسرار خلقت شده است که سر آنها قرنها بعد معلوم شده است. این حاکی از آن است که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه کامل بر اسرار خلقت داشته است.
- در قرآن، در موارد متعددی پیشگوییهای غیبی آمده است که بعدا محقق شده است و این نشان میدهد که قرآن از سوی کسی نازل شده است که احاطه به غیب دارد.
- قرآن با این همه وجوه اعجاز که ذکر شد بهوسیله پیامبری آورده شده است که به گواهی تاریخ درس ناخوانده بوده است. این امر به وضوح نشان میدهد که او قرآن را از پیش خود نیاورده است بلکه از سوی پروردگار عالمیان فرو فرستاده شده است.