0

عملياتهاي دفاع مقدس > 62/12/03- خيبر

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عملياتهاي دفاع مقدس > 62/12/03- خيبر
چهارشنبه 22 دی 1389  10:24 AM


جزاير مجنون، از دو قسمت شمالي و جنوبي تشكيل شده كه مجموعاً 200 كيلومترمربع وسعت دارد. فاصلة آن از شهرك القرنة عراق پانزده كيلومتر است و بزرگراه بصره ـ العماره، يكي از گلوگاههاي عراق، از غرب آن مي‌گذرد. شهر هويزه، در شمال شرقي واقع است و مرز ايران از آبهاي هور مي‌گذرد.
در غرب منطقه، رودخانه دجله در جريان است و در جنوب آن شهرك القرنه و در شمال آن شهرك العزيز واقع است. همچنين در حوالي منطقه حدود 50 روستا وجود دارد كه همة آنها داراي ساكنين بومي و غيرنظامي هستند.

 


قسمت اعظم سطح هور پوشيده از گياهان مردابي، بويژه نيزار است كه عبور از آن، جز از مسيرهاي محدود و باريك مشكل است. عمق هور به نيم متر تا سه متر مي رسد.
پنج سال قبل از جنگ، عراق به خاطر وجود ذخاير فراوان نفت، اقدام به خشك كردن اين منطقه و ايجاد تأسيسات نفتي كرد كه با آغاز جنگ از سوي عراق، اين پروژه‌ها متوقف شد.
نيروهاي شناسايي ايران بارها به مناطق عمقي هور نفوذ  كرده و اطلاعات خود را نسبت به نحوه آرايش و سنگرهاي كمين دشمن تكميل مي‌كنند و نيروهاي شناسايي براي اينكه دشمن به منطقه حساس نشود، تلاش مي‌كنند از برخورد با گشتي‌هاي دشمن اجتناب كنند.  كم كم دامنة شناسايي به جزاير مجنون كشيده مي‌شود، اما وجود سگ‌هاي ولگرد در جزيره شناسايي رزمندگان را با مشكل جدي مواجه مي‌كند كه بنا به اظهار نيروهاي شناسايي، با قرائت آية 17 سوره كهف از سوي اين نيروها، مشكل وجود سگها معجزه‌آسا رفع مي‌شود و سگها ديگر پارس نمي‌كنند.
كار شناسايي به بهترين نحو پيش مي‌رود و مشخص مي‌شود كه امكان مانور زرهي براي دشمن غيرممكن و يا حداقل است و تعداد نيروهاي دشمن در جزيره از چند گردان تجاوز نمي‌كند. عمليات والفجر 5 و 6 براي فريب و گمراه كردن دشمن، انجام مي‌شود. نيروهاي مانور آزادسازي قدس هم پس از عمليات در داخل كشور، به سرعت به سوي مناطق جنگي اعزام مي‌شوند.
در منطقة عملياتي خيبر، شور و التهاب ويژه حكمفرماست. صدها قايق استتار شده در نيزارها و باتلاقها آماده‌اند تا رزمندگان را به قلب دشمنان برسانند.

غروب روز سوم اسفند فرا مي‌رسد. با فرا رسيدن شب، رزمندگان اسلام با شوري خاص، خود را براي نبرد ديگر مهيا مي‌كنند.
نيروهاي اسلام سوار بر قايق و بلم حركت خود را به سوي دشمن آغاز مي‌كنند و به تمام نيروها سفارش مي‌شود كه از هرگونه درگيري با گشتي‌هاي دشمن پرهيز و در صورت لزوم فقط از اسلحه سرد استفاده كنند؛ زيرا در طول 30 كيلومتر مسير آبي و آن هم بدون عقبه و خاكريز، اگر دشمن موفق به كشف عمليات بشود، عمليات با خطر شكست مواجه خواهد شد.
در قرارگاه خاتم الانبيا(ص) فرماندهاين نظامي دست نياز و نيايش به سوي خالق يكتا بلند مي‌كنند و با خواندن دعاي توسل از خدا ياري مي‌خواهند.
در حالي كه رزمندگان اسلام لحظه به لحظه خود را به خطوط مقدم دشمن نزديك مي‌كنند، ناگهان بادي موافق حركت رزمندگان وزيدن مي‌گيرد و حركت قايقها و بلمها را آسان مي‌سازد.
با وزش باد، ني‌ها نيز به جنبش درمي‌آيند و با يك حركت هارمونيك ديد دشمن را كور مي‌كنند. صداي حركت رزمندگان در ميان صداي برخورد ني‌ها گم مي‌شود و كمترين شك را در دشمن برنمي‌انگيزد. در پي وزش باد، غبار متراكمي منطقة عملياتي را فرا مي‌گيرد و هرگونه تحركي از ديدبانان بعثي و دستگاههاي رديابي آنها پنهان مي‌ماند. ناگهان رمز مقدس «يارسول الله(ص)» در ساعت 30/20 تاريخ 3/12/62 در منطقة عملياتي هورالهويزه و جزاير مجنون براي اجراي عمليات خيبر طنين مي‌افكند. اهداف عمليات تصرف و تأمين جزاير مجنون و بخشي از هورالهويزه مي‌باشد.
رزمندگان اسلام متشكل از سپاه و ارتش با شنيدن رمز مبارك عمليات، به مواضع دشمن بعثي يورش برده و از چند محور با عبور از ميان تله‌ انفجاري و بشكه‌هاي آتشزا و نيز سنگرهاي كمين و ديگر مواضع ايذايي، در حالي كه بعثيان در خواب غفلت هستند، بر سر آنها فرود مي‌آيند و پس از قتل‌عام يگانهاي مقدماتي دشمن به عمق مواضع آنها نفوذ مي‌كنند.
رزمندگان محور شمالي منطقة عملياتي، در يك هجمة بي‌امان موفق مي‌شوند چند روستاي عراقي را آزاد كنند و زمينه را براي خارج ساختن جزاير مجنون از چنگال نيروهاي عراقي فراهم آورند.
رزمندگان اسلام، در مرحلة مقدماتي ورود به جزاير مجنون از اصل غافلگيري و سرعت عمل بهره گرفته و تعدادي از يگانهاي مستقر در جزيره را به هلاكت مي‌رسانند. اين مأموريت مهم، يعني تصرف جزاير به عهدة لشكر حماسه‌آفرين علي‌بن ابي‌طالب(ع) گذاشته مي‌شود. نخستين نيروهاي تحت امر اين لشكر در جزاير مجنون شمالي پياده مي‌شوند. تعداد ديگري از يگانهاي شركت كننده در عمليات هم پس از چند ساعت تأخير، محورهاي حمله را پيدا كرده و نيروهاي دشمن ناگهان خود را در دامي مهلك  گرفتار مي‌بينند و تلاش مي‌كنند از فرمانده خود تقاضاي حمايت كنند. رزمندگان اسلام با سرع ت و قدرت فراوان، دشمن را محاصره و پس از نبردي جانانه، جزيره مجنون شمالي را آزاد مي‌كنند و آنگاه به سمت جزيره مجنون جنوبي يورش مي‌برند و تلاش مي‌كنند به هر قيمت، جزاير مجنون را در همان شب كاملاً تصرف كرده و امكان هرگونه عكس‌العمل را از دشمن سلب نمايند؛ زيرا با روشن شدن هوا و با وجود عقبة آبي 30 كيلومتري، مشكلات زيادي از جمله تدارك نيروهاي عمل كننده ايجاد مي‌شود. بنابراين، پس از نبردي سنگين، دشمن بعثي به منتهي اليه جزيررة جنوبي رانده مي‌شود و بدين ترتيب، اين هدف مهم نيز تحت كنترل قواي اسلام درمي‌آيد.
با فشار بي‌امان رزمندگان اسلام، دشمن بعثي كيلومترها به عقب رانده مي‌شود و رودخانة دجله و فرات در مقا بل پيروان حسين(ع) قرار مي‌گيرد و ارتش اسلام موفق مي‌شود از آب آن وضو سازد. با يك حركت حماسي و باور نكردني براي دشمن، رزمندگان رودخانة دجله را پشت سر مي‌گذارند و بزرگراه بصره ـ بغداد كه از شهر العماره مي‌گذرد، در چند نقطه قطع مي‌شود كه با اين عمل، ارتباط سپاه سوم و چهارم عراق قطع مي‌گردد.
براي حمايت و پشتيباني از قواي اسلام، هلي‌كوپترهاي هوانيروز با تمام امكانات به پرواز درمي‌آيند و با پروازهاي پياپي، رزمندگان را هلي برد و تدارك مي‌نمايند. نيروي هوايي عراق با تعداد بي‌شماري هواپيما، هلي‌كوپترهاي ترابري رزمندگان را مورد حمله قرار مي‌دهد تا عقبة‌ قواي اسلام را عقيم كند و از فشار نيروها به مواضع دشمن بكاهد. نيروي هوايي ايران نيز وارد عمل شده به مقابله با هواپيماهاي دشمن مي‌پردازد كه حمايت و تداركات رزمندگان از هوا و هور ادامه مي‌يابد.
همزمان با اجراي عمليات، يگانهاي مهندسي ـ رزمي اقدام به نصب پل فلزي شناور مي‌كنند و در ميان حيرت دشمنان، پل فلزي به طول دوازده كيلومتر، زير بمباران شديد و حجم آتش شديد توپخانة دشمن با سرعت روي هور نصب و عقبة رزمندگان تدمين مي‌شود. سپاه چهارم عراق براي جلوگيري از تهاجم بي‌امان قواي اسلام، اقدام به پاتك مي‌كند كه بلافاصله توسط جنگنده‌هاي نيروي هوايي ارتش مورد حمله قرار مي‌گيرد و منطقة قلعه صالح مملو از ادوات سوخته و ادوات زرهي بعثيان مي‌شود.
در حالي كه قواي عراق تلاش مي‌كنند با گلوله باران بي‌وقفه و حملات هوايي سنگين خود قواي اسلام را وادار به عقب‌نشيني كنند، نيروهاي اسلام با هجومي تحسين‌برانگيز، پل شهرك القرنه را كه جادة بصره ـ بغداد از روي آن مي‌گذرد، آزاد مي‌كنند و پس از آزادسازي چند روستاي ديگر، در محل تلاقي رودخانه دجله و فرات استقرار مي‌يابند.
در شمال غرب منطقة عملياتي چند روستاي ديگر از جمله پل العزيزه و شهرك الصخره به تصرف رزمندگان اسلام درمي‌آيد و مجموعاً تعداد 26 روستا در استانهاي العماره و بصرة عراق آزاد مي‌شوند. تا اين مرحله از عمليات، نزديك به 2500 تن از بعثيان كشته و زخمي شده و عده‌اي نيز به اسارت درمي‌آيند.
نيروهاي عراقي با به جا گذاشتن كشته و زخمي بسيار و غنايم فراوان از جمله تانك و ادوات مهندسي، از جزاير مهم و حساس مجنون ـ كه ميلياردها بشكه نفت در خود ذخيره دارد ـ وادار به عقب‌نشيي مي‌شوند كه پس از ‌آن رزمندگان اسلام به تحكيم و تثبيت موقعيت خود در اين جزاير مي‌پردازند.
رزمندگان، در دومين شب حمله، در منطقة طلاية قديم، با حماسه‌آفريني پل بسيار مهم طلايه را به همراه چند روستاي ديگر از چنگ دشمن درمي‌آورند. با كشته و زخمي شدن 1500 نفر ديگر از نيروهاي عراقي، تعداد تلفات دشمن به 5000 تن و تعداد روستاهاي آزاد شده به 37 روستا مي‌رسد.
با روشن شدن هوا، بار ديگر يگانهايي از سپاه  چهارم عراق اقدام به پاتك مي‌كنند كه با عكس‌‌العمل نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران مواجه مي‌شوند. محور العماره به بصره انباشته از تانك و نفربر منهدم شده مي‌شود. با اقدام هشيارانه هوانيروز و آرپي‌جي‌زنهاي چيره دست، پاتكهاي بعدي دشمن نيز عقيم مي‌ماند.
دشمن براي تصرف پل طلايه، مذبوحانه تلاش مي‌كند و پس از تحمل خسارات سنگين از جمله 120 دستگاه تانك و نفربر سقوط دو فروند هلي‌كوپتر، شكست سختي را متحمل مي‌شود. در اين نبرد، پل طلايه به طور كامل در اختيار رزمندگان قرار مي‌گيرد. دشمن بعثي در اطراف رودخانة دجله، با جمع‌‌آوري نيروهاي پراكندة خود و وارد كردن يگانهاي جديد، اقدام به پاتك مي‌‌كند كه با رشادت و پايمردي جان بر كفان اسلام پاتكها دفع مي‌شود و با كشته و زخمي شدن 1500 تن ديگر از دشمن، تعداد تلفا ت عراق به 6500 تن و تعداد اسراي تخليه شده به پشت جبهه به 500 تن مي‌رسد.
در سومين روز عمليات، نبرد شديد در اطراف رودخانة دجله در مي‌گيرد و رزمندگان اسلام با حمايت هلي‌كوپترهاي موشك‌انداز كبراي هوانيروز موفق مي‌شوند 4 فروند هلي‌كوپتر را ساقط و 17 دستگاه تانك و نفربر را منهدم كنند. در اين نبرد تعداد 10 دستگاه از اداوات زرهي و مقادير زيادي مهمات نيز به غنيمت رزمندگان درمي‌آيد. در اين حمله بيش از 500 نفر ديگر از بعثيان كشته و زخمي مي‌شوند و تلفات دشمن به بيش از 7000 نفر مي‌رسد. همچنين با به اسارت درآمدن تعداد ديگري از نيروهاي عراقي، اسراي تخليه شده به پشت جبهه به 812 تن مي‌رسد.
دشمن شكست خورده، در همين روز در منطقة العزيزه و جنوب منطقة عمليات، اقدام به 3 پاتك مي‌كند كه با عكس‌العمل به موقع شكارچيان تانك، دشمن در هر پاتك، با از دست دادن تعدادي ادوات زرهي، به عقب رانده مي‌شود.
رژيم بعث بر اثر شكستهاي پي در پي، با به راه انداختن تبليغات و جنگ رواني، از قول مقامات ايراني اعلام مي‌كند كه شهر القرنة عراق به تصرف ايران درآمده است و به دنبال آن خبرنگاران را دعوت مي‌كند به اين شهرها بيايند و ببينند كه اين شهر در اختيار عراق  است. رسانه‌هاي غربي نيز در ادامة سياستهاي كينه‌توزانة خود نسبت به ايران اسلامي ادعاهاي عراق را در بوق و كرنا مي كنند.
با فرا رسيدن شب ششم اسفند، بار ديگر منطقه العزيزه در شمال و القرنه در جنوب، شاهد حماسه‌آفريني‌هاي سپاه اسلام مي‌شود. در اين تهاجم، مواضع جديدي از دشمن به تصرف رزمندگان درمي‌آيد و تعداد زيادي ادوات زرهي آنها به آتش كشيده مي‌شود و تعداد 12 دستگاه تانك و نفربر و تعدادي بولدوزر، لودر و وسايل نيمه سنگين جنگي به غنيمت نيروهاي اسلام درمي‌آيد.
سپاه اسلام در هفتم اسفندماه، با يك يورش سريع و گسترده در منطقة جزيره جنوبي مجنون و شمال شرقي نشوه موفق مي‌شوند دو گردان مكانيزه و دو گردان پياده از تيپ پيادة لشكر 1 عراق را به طور كامل منهمدم و بيش از 100 تن از آنان را كشته و زخمي نمايند و تعدادي را نيز به اسارت درآورند. همچنين تعداد 40 تانك آنها را به آتش بكشند. در اين ميان دو گردان از لشكر 6 زرهي عراق با مشاهدة اوضاع، فرار را بر قرار ترجيح مي‌دهند. در ادامه تهاجم، دشمن شكست سختي را متحمل مي‌شود و تيپ 27 مكانيزه از لشكر 1 و تيپ 56 زرهي از لشكر 5 مكانيزه به ميزان 100 درصد و تيپ 501 پياده به ميزان 80 درصد منهدم مي‌شوند. آمار تلفات دشمن تا عصر هشتم اسفند به بيش از 4500 تن مي‌رسد كه مجموعاً تلفات متجاوزين بعثي از آغاز عمليات خيبر به بيش از 11500 تن مي‌رسد.
در اين حملة موفقيت‌آميز تعداد 65 دستگاه تانك و نفربر به همراه تعداد زيادي خودرو منهدم مي‌شود و 20 دستگاه تانك و نفربر سالم به دست رزمندگان اسلام مي‌افتد. همچنين با سقوط 3 فروند ديگر از هواپيماهاي دشمن، تعداد آنها به 6 فروند مي‌رسد.
هر لحظه بر تلفات و خسارات بعثيان افزوده مي‌شود و رزمندگان اسلام به پيشروي در عمق 40 كيلومتري دشمن مي‌پردازند. ماهر عبدالرشيد، فرماندة شكست خورده سپاه سوم، در يك مصاحبة رسواكننده به خبرنگاران جهان اعلام مي‌كند كه حتي يك سانتيمتر از خاك عراق تصرف نشده است. و به دنبال آن، اين فرماندة شكست خورده، در يك تلگراف چاپلوسانه به صدام اعلام مي‌دارد اگرچه نتوانسته مانع پيشروي نيروهاي ايراني بشود، ولي خواهد تونست دست به يك جنگ شجاعانه بزند، اما ژنرالهاي عراق برخلاف ادعاهاي سراسر كذب خود، مانع بازديد خبرنگاران بي‌طرف از منطقه  عملياتي خيبر مي‌شوند.

حملات شيميايي عراق
رژيم مستأصل عراق، در جنگ، بارها ماهيت ددمنشانة خود را با بهره جستن از سلاح ممنوعة شيميايي نشان مي‌دهد. دشمن طي عمليات والفجر 2 جادة رواندوز ـ پيرانشهر را با گاز خردل بمباران شيميايي مي‌كند. مريوان، پنجوين، روستاهاي بازي دراز، روستاهاي بانه و اطراف رودخانه شيلر بارها به طور ناجوانمردانه مورد حملة شيميايي قرار مي‌گيرند. در پي اين حملات، ستاد تبليغات جنگ جمهوري اسلامي ايران از سازمان ملل و ديگر مجامع مي‌خواهد كه از مناطق بمباران شيميايي شده بازديد كنند كه متأسفانه اين سازمانها، هيچ توجهي به خواستة ايران نمي‌كنند. رژيم عراق كه هيچ مانع و رادعي از طرف مجامع بين‌المللي نمي‌بيند، بر گستاخي و خباثت خود مي‌افزايد و در پي هر عملياتي كه از سوي ايران صورت مي‌گيرد، در جبهه‌ها به بمباران شيميايي خود به طور وحشتناك از اين سلاح مرگبار بهره مي‌گيرد.
در تاريخ هشتم اسفند، دشمن در منطقه العزيز مورد حملة ديگري از سوي رزمندگان قرار مي‌گيرد و رزمندگان با تصرف مواضعي ديگر از آنها نزديك به 500 تن از دشمن را كشته و زخمي مي‌كنند و 100 نفر را به اسارت مي‌گيرند. در اين حمله تعداد 30 تانك و نفربر دشمن منهدم مي‌شود و نيروهاي وحشت‌زدة  عراقي با ديدن توان رزمي رزمندگان، خود را تسليم مي‌كنند.
با روشن شدن هوا شكست دشمن به طور كامل آشكار مي‌شود. صدام حسين كه بيش از اين خفت شكستهاي پياپي را برنمي‌تابد، دستور حملة شيميايي را به طور گسترده صادر مي‌كند. ناگهان چند هواپيما در آسمان منطقه ظاهر و اقدام به پرتاب راكتهايي مي‌كنند كه پس از برخورد با زمين با صداي ضعيف و خفه‌اي منفجر و دود زردرنگي از آنها متصاعد مي‌شود و بوي ميوه و سير را در فضا منتشر مي‌كند. تعدادي از رزمندگان دچار سوختگي و خفگي مي‌شوند و متوجه مي‌شوند كه مورد حملة شيميايي قرار گرفته‌اند، كه با همان وسايل ابتدايي  اقدام به مقابله با حمله شيميايي دشمن مي‌كنند. تعدادي از رزمندگان مصدوم به عقبة جبهه انتقال مي‌يابند و پس از معالجه سرپايي مجدداً به خطوط عملياتي باز مي‌گردند، ولي تعدادي ديگر بر اثر جراحت شديد چشمي و تنفسي و... به بيمارستان انتقال مي‌يابند.
در بيمارستان لبافي‌نژاد تهران، چند تن از خبرنگاران خارجي از شيميايي شدگان بازديد مي‌كنند و آثار سوختگي و جراحت ناشي از بمباران شيميايي عراق را با چشمان خود مي‌بينند.
عده‌اي از رزمندگان بر اثر جراحت شديد، به كشورهاي اروپايي از جمله انگليس، سوئد، اتريش و... انتقال مي‌يابند و در آنجا با نظارت كارشناسان جهاني و مصاحبه آنها با مجروحين ايران، مشخص مي‌شود كه لطمات وارد شده، حاصل از گازهاي سمي و شيميايي است.
تعدادي از رزمندگان اسلام بر اثر جراحات شديد ناشي از گازهاي شيميايي به شهادت مي‌رسند و همگان اين جنايات عراق را مي‌بينند و چشم بر حقايق تلخ آن فرو مي‌بندند.
با توجه به گزارش مغرضانة كارشناسان سازمان ملل و عدم بازگويي نام كشور استفاده كننده، زمينه براي حملات شيميايي بيتشر عراق مساعد مي‌شود.
رژيم بعث عراق با بكارگيري سلاح شيميايي و با استعداد چند واحد زرهي و پياده و مكانيزه اقدام به بازپس‌گيري جزاير مجنون مي‌كند كه اين تلاش مذبوحانه عراق با پايمردي بي‌نظير مدافعان جزيره كه سلاح مهم آنها سلاح آرپي‌جي هفت است، دفع مي‌شود و تلفات و خسارات ديگري بر آنها وارد مي‌آيد و يا به اسارت درآمدن 250 نفر ديگر از بعثيان، تعداد اسراي تخليه شده به پشت جبهه به 1300 تن مي‌رسد.
سرانجام در روز چهارشنبه 10 اسفند، رژيم حاكم بر بغداد پس از چند روز سكوت دربارة حقايق، اعلام مي‌كند كه جزاير مجنون و قسمتي از هورالهويزه از دست عراق خارج شده است.
اين سخنان از زبان سرلشكر هاشم صباح الفجر، فرماندة عملياتي جنوب  اعلام مي‌شود و حقانيت اطلاعيه‌هاي نظامي ايران اثبات مي‌گردد. با اعتراف عراق به شكست خود در عمليات خيبر، عده‌اي از خبرنگاران هم مهر سكوت را مي‌شكنند و اعلام مي‌دارند كه منطقة وسيعي از خاك عراق از دستش خارج شده است.
با فرا رسيدن شب، سپاهيان اسلام با پشتيباني يگانهاي زرهي حمله سنگين را تدارك مي‌بينند و پس از عبور از ميدانهاي مين و تله‌هاي انفجاري در منطقة طلايه تعداد ديگري از يگانهاي تحت امر سپاه سوم عراق را به هلاكت مي‌رسانند. با ادامة تهاجم و نفوذ در عمق مواضع دشمن، تيپ 93 پياده و يك گردان تانك از تيپ 16 زرهي به ميزان 60 درصد و گردان 3 از تيپ 702 پياده به ميزان 100 درصد منهدم و نزديك به 1300 تن از بعثيان كشته و زخمي مي‌شوند. عده‌اي نيز به اسارت درمي‌آيند. همچنين تعداد 40 دستگاه تانك دشمن با گلوله‌هاي رزمندگان به آتش كشيده مي‌شوند.
رزمندگان اسلام در ادامة نبرد در حالي كه دشمن به شدت از گلوله شيميايي استفاده مي‌كند، با وارد ساختن ضربات سنگين به آنها موفق مي‌شوند 10 كيلومتر در جبهة طلايه پيشروي كنند و در اين مقابله دو تيپ عراق ضرباتي سنگين دريافت مي‌كنند. تيپ 93 پياده ـ كه در نبردهاي شب گذشته ضرباتي اساسي دريافت كرده بود ـ به طور كامل منهدم مي‌شود.
عراق براي بازپس‌گيري مناطق از دست داده، بويژه جزاير مجنون، همچنان اقدام به بمباران شيميايي وسيع مي‌كند. از منطقه العزيزه فشار سنگيني متوجه رزمندگان اسلام مي‌شود. براي حفظ جزاير، به نيروهاي عمل كنندة منطقه العزيزه دستور بازگشت به جزيره و تحكيم مواضع داده مي‌شود. رزمندگان، در حال بازگشت بيش از صد نفر عراقي را كه در اسارت دارند، به دليل كمبود امكانات پس از صحبتي كوتاه آزاد كرده و سفارش مي‌كنند كه مظلوميت نيروهاي ايراني را به ديگران برسانند.
دشمن بعثي پس از عقب‌نشيني تاكتيكي رزمندگان با تمام نيرو به جزيره مجنون حمله مي‌كند و باراني از گلولة توپ، خمپاره و هواپيما بر روي جزاير فرو مي‌ريزد. در زير آتشباري سنگين، يگانهاي رمزي بعث براي بازپس‌گيري جزاير حركت مي‌كنند، كه هر بار با دفاع حماسي فراموش نشدني جان بر كفان اسلام مواجه و پس از دريافت خسارات سنگين عقب‌ رانده مي‌شوند. دشمن بعثي كه موفق مي‌شود جادة بغداد ـ بصره را از كنترل و تير مستقيم ايران خارج سازد، براي چندمين بار هجوم مي‌آورد. تمام اين حملات با دفاع بي‌نظير قواي اسلام دفع و منطقه مملو از جنازه و ادوات زرهي سوختة دشمن مي‌شود.
در روز سه‌شنبه 16 اسفندماه بار ديگر پس از اجراي آتشباري سنگين توپخانه و خمپاره‌انداز عراق، دشمن به پاتك ديگري دست مي‌زند تا به زعم خود جزيره را آزاد كند. دشمن سردرگم، در روز روشن گلولة منور شليك مي‌كند. از سوي ديگر جنگنده‌هاي عراق اقدام به بمباران مواضع ايران مي‌كنند. در زير چنين آتش پرحجمي نيروهاي زرهي بعث اقدام به پيشروي مي‌كنند كه با عكس‌العمل درخشان شكارچيان تانك و هلي‌كوپترهاي كبراي هوانيروز ايران، اين حركت دفع و بيش از 1000 كشته و زخمي از دشمن برجاي مي‌ماند و 5 تيپ و يك گردان دشمن نيز منهدم مي‌شود.

به دنبال تلاش‌هاي مذبوحانه عراق، حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني اعلام مي‌دارد:
«نيروهاي ما در مواضع پدافندي خود در جزاير مجنون چون كوه ايستاده‌اند و هرچه عراق نيرو بفرستد، نابود مي‌كنند.»
صدام، در پي ناتواني ارتش  عراق براي بازپس‌گيري جزاير مجنون، فرمانده شكست خورده سپاه سوم (ماهر عبدالرشيد) را تهديد مي‌كند به هر نحو كه شده بايد اين جزيره را از دست ايرانيان خارج كند. ماهر عبدالرشيد علي‌رغم صدمات پي در پي قول مي‌دهد براي تحقق بخشيدن به خواستهاي سردار مفلوك خود، پاتك سنگيني را انجام دهد.
نيروهاي عراقي در روز چهارشنبه 17 اسفندماه با بكارگيري گردان مرزي و حمايت شديد هوايي و آتش توپخانه سنگين‌ترين ضدحمله را آغاز مي‌كنند. پس از اندكي پيشروي، با آتش متقابل شكارچيان، گلوله آرپي‌جي و موشكهاي تاو هلي‌كوپترهاي كبري مواجه مي‌شوند و با از دست دادن 35 تانك و 850 نفر از سربازان خود، شكست سنگيني را دريافت مي‌دارند و با فرار به مواضع اوليه، اميد صدام را به يأس مبدل مي‌سازند. در جريان نبرد، از بي‌سيم بعثيان به فرماندهان رده بالا  گفته مي‌شود كه با آتش بي‌امان ايرانيان و مقاومت شديد آنها، امكان هيچگونه پيشروي نيست و هر اقدامي عليه نيروهاي ايراني، به معني خودكشي است.
صدام در روز پنجشنبه 18 اسفندماه، در ساعت ده صبح بار ديگر فرمان حمله را براي تصرف جزيرة مجنون جنوبي صادر مي‌كند، اما انهدام دو گردان پياده و تانك و هلاكت 700 بعثي، اميد صدام و ارتش عراق را در بازپس‌گيري جزاير مجنون به يأس كامل مبدل مي‌سازد.
پس از شكست سنگين عراق، جزاير مجنون مملو از جنازه و ادوات زرهي سوخته شده بعثيان است و عراق به هيچ خبرنگاري اجازه بازديد از جزاير را نمي‌دهد. رزمندگان اسلام دامنة عمليات را به منطقه طلايه مي‌كشانند كه پس از نبردي سنگين، موقعيت مواضع آزاد شده، از جلمه جزاير مجنون تثبيت مي‌شود و رزمندگان اسلام دگربار ابتكار عمل را در جنگ در دست مي‌گيرند.

نتايج عمليات
مناطق و تأسيسات آزاد شده:
جزيره مجنون به مساحت 160 كيلومترمربع داراي 50 حلقه چاه نفت، چند روستا در منطقه.
تجهيزات منهدم شدة دشمن:
6 فروند هواپيما.
1 فروند هلي‌كوپتر.
330 دستگاه تانك و نفربر.
شمار زيادي از انواع سلاح سبك و نيمه‌سنگين.
يگانهاي منهدم شده دشمن:
تيپ 27 مكانيزه از لشكر 1.
تيپ 56 زرهي از لشكر 5.
تيپ 501 پياده.
تيپ 14 زرهي.
تيپ 3 تحت امر لشكر 6 زرهي.
5 گردان از لشكر 1.
تيپهاي 3 و 16 زرهي.
تيپهاي 25، 5، 704، 702 و 93 پياده.
تعدد كشته و زخمي دشمن:
15000 نفر.
تعداد اسرا:
1140 نفر.


غنايم:
42 دستگاه تانك و نفربر.
دهها خمپاره‌انداز و ميني كاتيوشا.
چندين خودرو.
مقدار زيادي سلاح سبك و نيمه سنگين.
120 دستگاه كمپرسي.
تعدادي لودر و بولدوزر.

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها