پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)
یک شنبه 28 آبان 1396 1:35 PM
از گره های کور زندگی ام، می نویسم برای دستانت
مثل این که دلم بدهکار است، چند خط گریه توی ایوانت
خوش به حال تمام مردم شهر، آسمان کاسه ای پر از نور است
برقرار است بر سر مشهد، آفتاب همیشه تابانت
من پر از ابرهای دلتنگی، خالی از هرچه چتر و سقف و پناه
ایستادم نوازشی بکنی، تا شوم خیس زیر بارانت
اشک ها نامه می شود کم کم، بغض ها شعر می شود نم نم
صف کشیدند زائرت باشند، پشت دروازه ی خراسانت
صبح ها نوبت کبوترهاست، که سلامی دوباره عرض کنند
شب به شب ماه پایبوس تو شد، آسمانی ستاره مهمانت
ای که دریای سبز و آرامی، موج در موج می رسند به تو
قلب هایی شکسته دور ضریح ،دست هایی گرفته دامانت
روی سرشانه های خوبی هات، جای پروانه هاست می دانم
گل این آب و خاک! می چرخند، گرد تو جمع دوستدارانت
مطمئنم که خوانده ای آقا، هرچه در سینه کوه غم شده بود
زودتر از نوشته های خودم، نامه ام می رسد به دستانت...