0

اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
جمعه 26 آبان 1396  3:41 PM

تیری که سمتش رفت هم حتی ، مثل کمان قدش کمانی بود 

از دست آدمها! رها میشد ، شرمنده از این ناتوانی بود 

تابوت گل را بوسه زد افتاد ، از شدت شرمندگی جان داد 

درپای مردی آسمان پیشه ، مردی که صلحش جان فشانی بود! 

مردی که تنها رفت تا میقات ، دلخسته از تفریط و از افراط 

برقلب پاکش صدهزاران زخم ، از مومنان نهروانی بود 

ای کاش زخمش زخم خنجر بود ، زخم زبان از مرگ بدتر بود 

زخم زبان هایی که او میخورد ، پاداش عمری مهربانی بود 

ازبس که عمری ابن ملجم ها ، با اسم یاری دور او بودند 

وقت نمازش هم زره می بست ، مردی که اوج پهلوانی بود 

هی برد دندان بر جگر آخر ، صبرش به لب آمد ولی پرپر! 

آن روز تشت خانه چون دشت ، گل های سرخ و ارغوانی بود 

دلخسته بود از همنشینی ها ، با قاتلین مادرش زهرا 

زهری که نوشید آخرش ،تنها ، شیرینیش در زندگانی بود...

با تشكر از آقاي هاشم نصيري بخاطر ارسال اين شعر

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها