0

جریانی منحرف از انقلاب اسلامی

 
bahmaneyar
bahmaneyar
کاربر جدید
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 11
محل سکونت : آذربایجان شرقی

جریانی منحرف از انقلاب اسلامی
پنج شنبه 20 مهر 1396  7:03 AM

استعمارگران نظام سلطه در جهان آن زمان، برای سلطه بر کشورهای مسلمان، سالها زبان عربی آموختند تا بتوانند بر مفاهیم کتاب مسلمانان مسلط شوند، آنها فهمیده بودند که در زمانهای مختلف، آیات این کتاب را گروهی از عالمان و روحانیان تفسیر می کردند، آنها دریافتند رهبرانشان هوشیاری لازم را برای مبارزه علیه سلطه گران دارند، لذا آنها اول دولتمردان آنها را زیر نفوذ و تسلط خود گرفتند.

این سلطه گران با دست بردن در جیب کشورهای جهان سوم به پیشرفت و ثروت رسیدند، و با نفوذ در آن کشورها، ادعا کردند، اگر می خواهید مثل ما پیشرفته شوید، باید اول فرهنگ ما را بپذیرید، آنها با ادعاهای واهی حقوق بشر، امنیت جهانی، دموکراسی و بی حجابی، خود را برتر از انسانهای دیگر نشان دادند، تا اراده برخی انسانهای ضعیف را تحت فرمان خویش بگیرند، هر زمان با تهدید، تطمیع و قدرت نظامی نتوانستند به این هدف برسند، با حیله گری از طریق مذاکرات و توافقات و قراردادهای خائنانه به خواسته خود رسیدند.

امروز وظیفه سنگینی از جانب خداوند به مردم ایران محول شده است و آن حفاظت از بزرگترین و با شکوهترین انقلابی است، که از اسلام ناب سرچشمه گرفته و به سرانجام رسیده، تا در چشم مسلمانان و مستضعفان جهان، نشانی باشد از بزرگی خالق جهان، اما بزرگی آن زمانی ارزشمند و خیره کننده است، که برای خدا و در راه اهداف اسلامِ ناب، هدایت انسانها و ظلم ستیزی باشد، تا طرفدارانش روز به روز بیشتر شوند و در جای جای جهان تکرار شود، و کوچکی آن زمانی آشکار خواهد شد که به انحراف کشیده شود، ارزش های انقلاب به فراموشی سپرده شود، حرف حق را افراطی بخوانند، زورگوئی را تمدن جهانی بنامند و خداوند را از ‏محاسبات سیاسی کنار بگذارند.‏

زمانی در ایران مردم زیر استبداد و زنجیرهای دیکتاتوری رژیم منفور ستم شاهی بودند، اما اینک رهروان انقلاب، حاکمیت خداوند را به لطف این انقلاب در جهان پیاده کرده اند، تا یادشان بیاید کجا بوده‌اند و اکنون به کجا رسیده‌‌اند، باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد، امامی که خود را در محضر خدا می دید، استقلال و منیَتی نه برای خود، و نه برای دشمنان خدا نمی دید، برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود، لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، او ایمان داشت‏ این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی است، تا به مومنان و مستضعفان بشارت بدهد و به کافران هشدار .

در روند تاریخ انقلاب اسلامی معمولا حق جویان و انقلابیون واقعی مورد حمله های لفظی غیر انقلابیون (اصلاح طلب، سازندگی و اعتدالیان) قرار داشته اند، در ایران زمانی بود که معتقدان واقعی به انقلاب اسلامی، مورد ترور و بمب گذاری قرار می گرفتند، اما سرانجام رحمت خدا بر آن قرار گرفت، تا به این شکل شاهد نظامی قدرتمند باشند، و این انقلاب در تاریخ جهان معاصر، برای همیشه یادگار و نمادی شد از قدرت خداوند بزرگ برای مسلمانان دوستدارِ خاندان اهل بیت پیامبر خاتم (ص).

مردم ایران خدا را سپاسگزارند که این انقلاب بزرگ را بر آنها ارزانی داشت و مردم انقلابی ایران را ، قدرتمندترین انسانهای روی زمین از لحاظ عقیده، ایمان و قدرت قرار داد، هیچ انقلابی بدون بزرگ رهبری که آن را رهبری کند پایدار نمی ماند، و مردم ایران سپاس می گویند خداوند عالم را که بزرگ رهبرانی از مقرب ترین بندگانش را برای رهبری انقلاب به آنها ارزانی داشت و باز هم خدا را سپاسگزارند که خداوند مقرب ترین بندگانش را از هوشمندترین انسانها قرار داده است.

و اما در تاریخ انقلاب اسلامی ایران روسای جمهوری زیادی آمده اند، که بعضی از آنها توانستند وظیفه الهی انقلابی مردمی خود را با اقتدار و احترام به اتمام برسانند، و یا برعکس، سازش کار و خائن شدند و آبروی شان هم رفت و در نزد مردم ایران و تاریخ انقلاب رسوا شدند.

مردم ایران بعد از انقلاب رئیس جمهوران زیادی داشته و همه نوع آنها را تجربه کرده، هیچ راهی برای پس رفت یا پیشرفت ایران و عزت اسلام نیست که شش رئیس جمهور قبلی آن را طی نکرده باشند، اولیش بنی صدر بود، دومی شهید رجائی، سومی آیت الله خامنه ای (حفظ اله)، چهارمی هاشمی رفسنجای، پنجمی محمد خاتمی، ششمی دکتر احمدی نژاد، و حالا مردم ایران حق دارند بدانند آقای روحانی تصمصم دارد بعد از خاکستر برجام، در مدار کدامیک از این ریاست جمهوران قرار بگیرد.

آمریکائی ها می دانند خیلی از فرصت ها در خیلی از شرایط دیگر قابل تکرار نیستند، فرصت برجام هم از همین نوع است، دولت اعتدال با رابطه با آمریکا و توافق برجام می خواست چند مشکل را یک جا حل کند، و همین باعث شکست اش در برجام شد.

اینک در خارج از ایران، کسانی از برجام دفاع می کنند، که کینه توزترین و دشمن ترین به انقلاب و مردم ایران هستند، برجامی که باید نشانه قدرت و اقتدار ایران، و ذلت و درماندگی آمریکائیان می بود، اینک پاشنه آشیل ایران برای زیاده خواهی سلطه گران شده است، مردم ایران حق دارند بدانند، مسئولان دولتی با ثروت ملی و دست آوردهای انقلاب، که با ثمره خون شهدا، و آرمانهای خمینی کبیر شکل گرفته چه کار کرده اند و در اتاق های گفتگوهای محرمانه چه گفته اند.

بعضی از مسئولان در سخنرانی های خود نابودی ارزش های انقلاب، و عزت مردم ایران را در قالب دوستی و خیرخواهی مردم بیان می کنند، در حالی که مردم ایران به ماهیت کسانی که با کلمات فریب دهنده، وعده های تحقق نیافته خود را توجیه می کنند آشنا شده اند، کسانی که به جای عذر خواهی از مردم، دروغ های خود را تفسیر می کنند، در واقع همین رفتارهای فریبکارانه، موجب دشمنی های بیشتر آمریکا شده است.

دولت یازدهم در حالی دو سال و نیم مذاکره کرد، و چنان از گشایش کارها سخن می گفت، که اقتصاد کشور در نتیجه معطل ماندن، به امید رسیدن به توافق، روز به روز نابسامان تر شد، بیکاری، گرانی، فقر و رکود افسار گسیخته، نتیجه مستقیم سیاست مذاکره با آمریکا بود، که مشکلات متعددی را برای مردم به دنبال داشت.

رفتار این دولت آمریکا را به نتیجه‌ بخشی فشار امیدوار کرده، و نشان می دهد که آنها به این نتیجه رسیده اند، که تنها راه غلبه بر جمهوری اسلامی مذاکره است، آقای روحانی معیشت مردم را، در نچرخیدن چرخه هسته ای در بستن با کدخدا گره زد، در حالی که معیشت بدتر شد و حالا باز هم به مردم وعده می دهد، دلسوزان نظام را که برای این انقلاب خون داده اند، افراطی، بزدل سیاسی، بی سواد، بی شناسنامه و هزار چیز بی اهمیت دیگر خطاب می کند، دیر نباشد عده ای منفور مردم شوند که قطعا منفور خدا هم خواهند شد.

توافق برجام بهانه‌های طمع غرب در ایران را زیادتر کرد، برجام همان تفکر سرخورده کردن خلع سلاح جوان ایرانی است، برجام باعث شد، ملت ایران در مقابل یک جبهه‌ وسیع دشمن قرار بگیرند، و این به خاطر راهبرد غلط مسئولان اعتدال است که نظام سلطه دیپلماسی جنگیدن با زورگویان تاریخ را نمی شناسند و به وعده ‌های خداوند متعال ایمانی ندارند.

زمانی که آقای روحانی با اوباما تلفنی حرف زد، دیگر نباید ادعا کند که با این کار قدرت ایران زیادتر شد، یا منافع ملی کشور زیاد شد، برعکس ایران ضعیف شد و متحدان ایران در محور مقاومت، هیچکدام از این اتفاق خوشحال نشدند، آنها حق داشتند نگران شوند، چرا که ایرانی قدرتمند، متحدانش را آسوده خاطرتر می کند.

تجربه تاریخی ایران و غربیان به ما می گوید، از آن زمان که این استعمارگران پایشان را به داخل ایران گذاشتند، بیشتر از طریق همین مذاکرات و توافق ها توانستند قراردادهای خائنانه و معاهده های ننگین و تحمیلی خود را با دادن وعده های فریبنده، تجزیه ایران را به سرانجام برسانند، و الان هم برای جلوگیری از رشد انقلاب اسلامی، نسخه های بدلی اسلام را درست کرده اند و آنها را مستقیم و غیر مستقیم تقویت کرده و به جان هم پیمانان ایران می اندازند.

تعامل با جهان بدون محاسبات انقلابی، ایستادگی و مقاومت برای تحقق اهداف و مصالح نظام و کشور به سرانجام نمی رسد، چرا که آمریکائیان، این جنایتکارانِ بی مقدار، که نه قدری دارند و نه قیمتی، هر چقدر قدرتمندتر شوند، در کشتار و غارت سرزمین های مسلمانان تواناتر و گستاخ تر می شوند.

 

ایران شکست نمی خورد چون فریب نمی خورد

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها