زینالعابدین علمدار بیداری اسلامی
جمعه 14 مهر 1396 11:27 PM
یزید که از مستی حماقت و نادانی، خود را پیروز نبرد عاشورا می دید، این بار خواب دیگری را برای خاندان پیامبر دیده بود، او قصد داشت با آوردن اسیران بی پناه کربلا به در بار، یک بار دیگر شکوه و هیبت خود را به کاخ نشینان و رعیت خود نشان دهد، ولی خواب او به گونه ای دیگر تعبیر شد، به طوری که آن خواب به ذلت و خواری یزید تعبیر شد.
شاید تاریخ تنها یک بار شکوه و قدرت را در کاخ شامیان به خود دیده بود، آن هم روزی بود، که فرزند شاه و سردار کربلا، با شکوه و قدرت و شجاعت تمام پای مبارک خود را در مجلس والی شام نمود، وقتی اسوه صبر و تقوا، همچون کوهی استوار وارد مجلس یزید شد، کسی باور نمی کرد که ارکان کاخ او به لرزده در آید.
منابع تاریخی نقل کرده اند وقتی امام سجاد(علیه السلام) در مجلس یزید شروع به سخنرانی کرد، با اقتدار و شجاعت تمام به معرفی خود و خاندان عصمت و طهارت پرداخت، حضرت با بیانی فصیح و بلیغ هفت خصوصیت طلایی خاندان عصمت و طهارت را به گونه ای بیان کرد، که فطرت زنگار بسته شامیان ترک برداشت و از خواب گرانی که فرزندان ابو سفیان بر آنان دیده بودند آهسته آهسته بیدار می شدند:
«أَيُّهَا النَّاسُ أُعْطِينَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ. أُعْطِينَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ ...؛[در سوگ امير آزادى (ترجمه مثير الأحزان )، ص340] اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است. به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا(صلی الله و علیه وآله)، و امام حسن و حسین(علیهما السلام) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(صلی الله و علیه وآله) را از ما قرار داد. (با اين معرفى كوتاه) هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می شناسانم.»
امام سجاد(علیه السلام) برای اینکه شامیان را از خواب ابو سفیانی بیدار کند، از رابطه اسیران کربلا با رسول خدا(صلی الله علیه و اله) آغاز به سخن می کند. ایشان با برشمردن اوصاف خاص نبوی و رابطه خود با ایشان سعی داشت، دیوار جهل و حماقتی که فرزندان ابوسفیان به دور مسلمانان کشیده بودند، تخریب کند، منابع سخنان حضرت را این چنین بازگو می کنند:
«اى مردم! من فرزند مكه و منايم. من فرزند زمزم و صفايم. من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود. من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم. من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم. من فرزند آنم كه بر براق سوار شد. من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد. من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه مقام بارى تعالى رسيد.»
یکی از کارهای راهبردی که امام سجاد(علیه السلام) در خطبه شام به آن مبادرت ورزید، تخریب دیوار جهل و حماقتی بود که فرزندان ابوسفیان حدود 40سال به دور شامیان چیده بود، مردم شام 40 سال یا بیشتر بغض و کینه علی(علیه السلام) را در دل داشتند از این رو به دشنام گویی او عادت کرده بودند، حضرت در آن روز به معرفی امام علی(علیه السلام) می پردازد تا اینکه چشمان شامیان باز شود که چه دیوار تاریکی به دور خود چیده اند و کینه چه نور خدایی را در دل پرورانده بودند:
«من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبيا و از بين برنده مشركان و امير مسلمانان و فروغ جهادگران و زينت عبادت كنندگان و افتخار گريه كنندگانم. من فرزند بردبارترين بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پيامبر هستم. من پسر آنم كه جبرئيل او را تأييد و ميكائيل او را يارى كرد. من فرزند آنم كه از حریم مسلمانان حمايت فرمود و با مارقين و ناكثين و قاسطين جنگيد و با دشمنانش مبارزه كرد. من فرزند بهترين قريشم. من پسر اولين كسى هستم از مؤمنين كه دعوت خدا و پيامبر را پذيرفت. من پسر اول سبقت گيرندهاى در ايمان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم. من فرزند آنم كه ... او جوانمرد، سخاوتمند، نيكوچهره، جامع خيرها، سيد، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پيشگام در مشكلات، شكيبا، دائما روزهدار، پاكيزه از هر آلودگى و بسيار نماز میخواند.»
حضرت بعد از بیان خصوصیات و اوصاف امام علی(علیه السلام) و جایگاه ممتاز او، به بیان ظلمی که یزید به خاندان عصمت و طهارت روا داشته پرداخت و ظلم بزرگ او را این چنین برملا می کند: « من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم. من فرزند حسين شهيد كربلايم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم، و فرزند خديجه كبرايم، من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم، من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند، و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند. و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!.»(سپهر، ج۲، ص۲۲۴؛ مقتل خوارزمی ج۲ ص۷۰)
وقتی یزید کاخ و حکومت خود را در معرض فروپاشی از سخنان با صلابت و بصیرت افزای امام سجاد(علیه السلام) دید بار دیگر نیرنگ تزویر و ریای را به کمک طلبید و برای فرار از مهلکه نابودی دستور اقامه و اذان داد.
علی بیرانوند-کارشناس حوزه/ تبیان
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست