آیات قرآن در سخنان امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا
چهارشنبه 5 مهر 1396 3:02 PM
امام حسین علیه السلام که از ٢٨ ماه رجب سال ٦٠ از مدینه حرکت کرده بود، دوم محرم سال ٦١ هجرت به سرزمین کربلا رسید و براى این که مردم را با احکام قرآن آشنا کند و به دوست و دشمن بفهماند، که حرکت و قیام او بر اساس معارف قرآن است، در بیانات خود، آیاتى از قرآن کریم را، به مناسبتهاى مختلف مورد استفاده قرار داده است، که در این یادداشت با اندکى شرح، به بررسى آنها مى پردازیم:
١. ما، از آنِ خداییم.
وقتى خبر درگذشت معاویه بن ابى سفیان به مدینه رسید، و آن گاه که ولید بن عُتبه، والى مدینه امام حسین علیه السلام را براى بیعت با پسر معاویه، یزید، دعوت نمود، آن حضرت آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون/ ما از آنِ خداییم و به سوى او بازگشت خواهیم کرد» (بقره/ 156) را به زبان جارى نمود.
این آیه را به هنگام اطلاع از حادثه تلخ و نگران کننده به زبان جارى مى کنند و امام حسین علیه السلام هم، که از استمرار حاکمیت «بنى امیه» براى اسلام احساس خطر مى کرد وقتی می خواستند از ایشان بیعت بگیرند این آیه را قرائت کرد تا به همگان بفهماند که در راه رسیدن به هدف خود، حتّى تا فدا کردن جان هم نگرانى ندارد.
٢. پاکیزگى اهل بیت علیهم السلام.
وقتى، ولید بن عُتبه، نتوانست به طور طبیعى براى یزید در مدینه بیعت بگیرد، مروان بن حکم، راه ارعاب و تهدید را پیش گرفت، تا بلکه بدین وسیله بتواند براى بیعت گرفتن از حسین بن على علیه السلام و مشروعیت بخشیدن به حکومت یزید نتیجه بگیرد، امّا آن حضرت، با یادآورى سوء سابقه و عدم اصالت سالم خانوادگى مروان، این آیه قرآن را قرائت کرد: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا/ جز این نیست، که خدا اراده فرموده است، پلیدى را از شما اهل بیت دور دارد و شما را چنان که باید، پاک و پاکیزه بدارد» (احزاب/ ٣٣).
مروان، با شنیدن این آیه و این استدلال از سوى امام حسین علیه السلام بسیار شرمنده شد، سر خود را به زیر افکند و خبر این ماجراى تلخ را براى ولید بن عتبه برد. (مقتل خوارزمى ج1 ص 185)
٣. توکل بر خدا.
امام حسین علیه السلام در پایان وصیت نامه خود به برادرش محمد حنفیه، پس از آن که هدف خود را از قیام، اصلاح امر امّت و امر به معروف و نهى از منکر، در مقابل حاکمان فاسد اعلام می کند، با اشاره به سرگذشت حضرت هود علیه السلام که یاران با او همراهى نکردند و تسلیم او نشدند، قرائت کرده است: «ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیب/ توفیق من جز به یارى خدا نیست، فقط بر او توکل کرده ام و فقط به سوى او باز مى گردم» (هود، 88).
٤. خروج با مراقبت.
حضرت امام حسین علیه السلام که براى قیام و خروج خود از مدینه، جهات مختلفى را در نظر گرفته بود، پس از مشاجره با مروان حکم، که در شب واقع شد، تصمیم گرفت در همان شب تاریک، یعنى شب ٢٨ رجب سال شصت هجرى با اعضاى خانواده، بعضى از قوم و خویشان و یاران اندک، مدینه را ترک بگوید و در حالى که کاروان کوچک آن حضرت از کوچه مدینه عبور مى کرد، وضع خود را با وضع حضرت موسى بن عمران، که از ظلم و ستم فرعونیان در دل شب سر به صحرا گذاشت تطبیق نمود و آیه اى را که وضع آن پیامبر را بیان مى کرد، (منتهى الامال ج 1 ص 350) بدین شرح قرائت نمود: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین/ پس (موسى) با ترس و نگرانى از شهر خارج شد و گفت: پروردگارا، مرا از این قوم ستمکار نجات بخش» (قصص/ ٢1).
٥. معیار مرگ و زندگى.
همانطور، که در جنگ بَدر، که در (هفدهم یا نوزدهم ماه رمضان سال دوم هجرت) براى پیروزى، سه هزار فرشته به یارى رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند، (آل عمران/ ١٢٤) آن طور که در تاریخ آمده، وقتى امام حسین علیه السلام هم مدینه را ترک گفت، گروه زیادى از فرشتگان نزد آن حضرت آمدند، تا چنانچه لازم باشد، او را یارى کنند. (منتهى الامال ج ١ ص 352) ولى امام با سپاسگذارى از آنان، فرمود: مگر قرآن را فراموش کرده اید می فرماید: «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَة/ هرجا که باشید، مرگ شما را در مى یابد اگر چه در دژهاى استوار باشید» (نساء/ ٧٨).
همچنین خداوند، درباره افرادى که در مورد جنگ اُحد مى گفتند: اگر ما از فتح و پیروزى نصیبى داشتیم، در این جا کشته نمى شدیم فرموده، (اى پیامبر) به آنان بگو: «لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلى مَضاجِعِهِم/ اگر در خانه هاى خود هم بودید، کسانى که کشته شدن برآنان نوشته شده بود، به سوى آرامگاه خود بیرون مى آمدند» (آل عمران/ ١٥٤).
همچنین آن حضرت، به آیه اى که درباره جنگ بَدر نازل شده و معیار حق و باطل، براى افراد مخالف هم روشن شده و آنان باز هم به مخالفت و درگیرى خود ادامه مى دادند، در پاسخ فرشتگان و براى این که افراد به ظاهر مسلمان به خاطر مبارزه با او خود را به هلاکت و نابودى نکشانند، این آیه را قرائت کرد: «لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَ یَحْیى مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَة/ تا هر کس هلاک یابد از روى دلیلى روشن هلاک شود و هر کسى حیات می یابد از روى دلیلى روشن حیات یابد» (انفال/ 42).
٦. به امید خداوند.
امام حسین علیه السلام پس از پیمودن فاصله مدینه تا مکه به مدّت شش روز، جمعه سومّ شعبان سال ٦٠ هجرى به مکه وارد شد و آنگاه در مقایسه وضع خویش با حضرت موسى بن عمران، آیه اى را که به آن پیامبر صلی الله علیه و آله مربوط مى شد بدین نحو قرائت کرد: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَواءَ السَّبِیل/ و هنگامى که (موسى) به سوى مدین روى آورد، گفت: امید است، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند» (قصص/ 22).
٧. پاداش موجود.
هنگامی که عبد الله بن عباس، پسر عموى امام حسین علیه السلام مى کوشید، تا به نظر خود از روى دلسوزى و حفظ جان ایشان، آن بزرگوار را از ترک مکه براى رفتن به کوفه منصرف کند، امام علیه السلام بعد از آن که «استرجاع» کرد براى این که ابن عباس و دیگران را بیشتر با تصمیم و هدف خود آشنا کند، این آیه را قرائت کرد: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَة/ هر کسى، چشنده مرگ است و جز این نیست که روز قیامت پاداش شما به طور کامل به شما داده مى شود» (آل عمران/ ١٨٥).