در کمین گل سرخ
سه شنبه 4 مهر 1396 3:40 PM
فرآوری: منیژه خسروی- بخش سینما و تلویزیون تبیان
مرد رؤیاها / سید مهدی شجاعی
این رمان ک یک فیلمنامه 13 قسمتی در مورد شهید چمران است. نویسنده ای در راه نگارش زندگی نامه شهید چمران، دست نوشته های او را یافته و زندگی او را از راه همین دست نوشته ها درک می کند. دوران جوانی و آشنایی با همسر آمریکایی، تحصن در سازمان ملل به منظور اعتراض به جنایات رژیم شاه، حضور در سفارتخانه ایران در واشنگتن، ازدواج با ماریا در آمریکا، واکنش چمران به دستگیری برادر محمدرضاشاه در فرودگاه سوئیس به دلیل حمل مواد مخدر و... بخشی از ماجراهای روایت شده در قسمتهای اول تا هفتم است. ماجرای سفر چمران از آمریکا به مصر برای دریافت تجهیزات نظامی، آشنایی او و امام موسی صدر، حضور او در لبنان، درگیریهای او و امام موسی صدر در منطقه نبعه، ازجمله قسمتهای دیگر این فیلمنامه است. شجاعی میکوشد در فضایی میان یک اثر اکشن و ملودرام عاشقانه از زندگی یک مجاهد قلم بزند. بنابراین در ابتدا یک ساختار واقعی از شخصیت شهید ارایه میکند. فردی که در عین عملگرایی، فعالیت براساس اصول و شیوههای مبارزه سیاسی و نظامی و چریکی، عاشقپیشه نیز هست و روابط عاطفی زندگی را نیز فراموش نمیکند.
مسیح کردستان/نصرت الله محمودزاده
شهیدی که به واسطه محبوبیتش در بین اهالی کردستان، به او مسیح کردستان می گفتند، محمد بروجردی بود. کتاب به شرح مفصلی از زندگی محمد بروجردی و خاطراتی که در مورد او از زبان دیگران بازگو شده پرداخته است: «با عبور از سه راهی مهاباد نقده خودروی حامل محمد و دوستامنش به مین برخورد کرد... صدای انفجار مهیبی بلند شد. ماشین از زمین کنده شد و تمام سرنشینانش به بیرون پرت شدند... بالای سرش که رسیدم، همان تبسم همیشگی را بر لب داشت اما... شهید شده بود.»
سه روایت از یک مرد/محمدرضا بایرامی
این رمان سه بخش دارد و هر بخش یک راوی. سروان معبر شکنجه گر ساواکی به شرح فعالیت های حسین و دست گیری او از سوی ساواک، شکنجه وی، درگیری با نیروهای امنیتی، و سایر تلاش های او قبل از انقلاب می پردازد. در قسمت دوم وقایع اول جنگ آمادگی عراق برای هجوم به شلمچه، هویزه، سوسنگرد و بستان و همچنین شناسایی های حسین علم الهدی و خیانت های تیمسار مدنی و بنی صدر شرح داده می شود. نحوه شهادت برخی از شهیدان و علم الهدی به تصویر کلام در می یابد. دریخش سوم حسین برای انجام کاری از یک قاچاقچی اجناس کمک می گیرد و رفتار او به دگرگونی آن فرد می انجامد. او به آزاد اندیشی و پاک زیستی گرایش می یابد. بایرامی را با نگاه متفاوتش در این رمان دنبال کنید.
پرواز سفید/داود بختیاری دانشور
پرواز سفید از مقاطع مختلف زندگی سرتیپ خلبان شهید عباس بابایی، فرمانده پایگاه هایی هوایی اصفهان و تهران در ایام جنگ ایران و عراق است و برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است.
ظهور/علی موذنی
مسئولیت نگارش کتاب را خود شهید به نویسنده داده و در تمام لحظات هم، همراه نویسنده است. این چیزی است که داستان القا می کند. کریم صفایی (نویسنده شب آفتابی) در فصل اول با خوانندگان همراه می شود، سپس درباره چگونگی شروع این کتاب توضیح میدهد. ظهور، غیر از کریم، راوی دیگری به نام «شورا» دارد که به پیشنهاد کریم، قسمت های خواستگاری تا شهادت شهید یونس زنگ آبادی را می نویسد. روح شهید زنگ آبادی در تمام داستان حضور دارد و داستان را او پیش می برد. آنها به روستای زنگی آباد سفر میکنند و خود را سالها پیش، هنگام تولد حاج یونس مییابند. سیر وقایع همراه با تفسیر و بیان خاطرات گذشته باعث میشود که خواننده احساس کند در صحنههای زندگی روزمره شهید حضور داشته است؛ به این ترتیب، با شرایط زندگی شهید یونس، محیط خانوادگی وی و روحیات و صفات و خصوصیات فردی اخلاقی و اجتماعی او آشنا می شود. فرزندان شهید به عنوان شاهدان در داستان حضور دارند.
سرزمین آبی من/نصرالله محمودزاده
این رمان در 27 بخش، با الهام از شخصیت مهدی و حمید باکری نوشته شده است. نثر رمان شعرگونه است و با زاویه دید دانای کل که به صورت نامحدود بر تخیلات و واقعیت های زندگی شخصیت های داستان اشراف دارد. شروع داستان از جابی است که رزمندگان ایرانی در منطقه در حال مقاومت و مبارزه اند و سیاوش با همسرش گفت و گویی ذهنی دارد. یک کشمکش درونی نیز در ابتدای داستان بروز می کند که گاهی به شکل تعارض بین دو فکر نمایش داده می شود.
تپه جاویدی و راز اشلو/اکبر صحرایی
ما با چهل راوی روبهروییم که هر یک از پنجره ای بخشی از زندگی شهید مرتضی جاویدی را در 133 روایت، بازگو می کنند. اعضای خانواده، همرزمان، حتی شهید آوینی، محسن رضایی، شهید صیاد شیرازی هم، راوی ماجراهایند. آغاز روایت ها از تظاهرات مروبط به دوران انقلاب است که در روستای جلیان شهرستان فسا (زادگاه شهید جاویدی) برگزار شده و انتهای روایت ها هم عملیات کربلای 5 در سال 65 است.
خط تماس/محمدرضا بایرامی
لحظه به لحظه قبل از سقوط هواپیمایی که سردار شهید احمد کاظمی در آن بوده است را با سرنشینان آن همراه شوید. بایرامی این روایت را به گونه ای نوشته است که گویی دوربینی در هواپیما وجود داشته است و تمامی لحظات را ثبت کرده و اینک یک فیلم از جلوی چشم شما می گذرد. لحظاتی که بازتاب تمام روحیات و حال و هوای درونی سرنشینان هواپیما خواهد بود.روایت داستان از عملیات فتح المبین آغاز می شود. فرماندهان به این نتیجه می رسند که برای هر لشکر یک نفر را تعیین کنند تا همه جا سرک بکشد و در جلسات حضور داشته باشد و چیزهایی را که می بیند و می شنود ثبت و ضبط کند. نویسنده ذهنیات افراد را نیز، در این مسیر بیان کرده و روایت را تا مأموریت آخر این رزمندگان غیور ادامه می دهد.
به مجنون گفتم زنده بمان/فرهاد خضری
به مجنون گفتم زنده بمان، از سری کتاب های «از چشم ها» نوشته فرهاد خضری است. برای آشنا شدن با شخصیت و زندگی شهید همت و خواندن خاطرات دوستان و خانواده ونزدیکانش، این جلد از چشم ها را بخوانید:«دیدم حاج همت دارد به آسمان نگاه می کند. اشک هم می ریزد.... پرسیدم چی شده؟ جواب نداد. ماه را دیدم که داشت به بچه ها کمک می کرد... حاج همت پشت بی سیم به فرماندهاش گفت: ماه را می بینید؟! 5 دقیقه نکشید دیدم همه فرمانده ها دارند پشت بی سیم گریه می کنند.» آنچه در کتاب به چشم می خورد این است که « همت ماندنی نبود». این موضوع را افراد از رفتار و گفتار و رؤیاهای دیده شده دریافته بودند. همه، زخمی شدن یا اسارت محمد را نه باور می کردند و نه قبول داشتند. می گفتند او فقط شهید می شود. همت هیچ وقت زخم برنداشت. او به شهادت رسید.
در کمین گل سرخ/محسن مومنی
سرگذشت شهید صیاد شیرازی که فرمانده نیروی زمینی ارتش بود را در کمین گل سرخ بخوانید. تولد، تحصیل، ورود به ارتش، دوره چتربازی و رنجری، ازدواج، غائله پاوه و سردشت، همراه با شهید چمران و متوسلیان و بروجردی و شیرودی، و خاطراتی از بنی صدر در بخش یک و دوی این کتاب آمده است و به ترتیب تا بخش چهارم و پنجم که شامل اتفاقات دوسال پایانی جنگ و روزهای قبل از شهادت و نحوه شهادت سپهبد صیاد است.
سه گانه ای برای یگانه/محمدرضا بایرامی
محمدرضا بایرامی در سه گانه اش، سه داستان بر مبنای زندگی سه شهید نوشته است که به خاطر اشتراک در برخی موارد، در کنار هم قرار گرفته و یگانه ای را ساخته اند. بایرامی می گوید من خودم این سه شهید را خیلی دوست داشتم و زندگی آنها را با جهان پیرامونم نزدیک می دیدم و حیفم آمد که از زندگی آنها ننویسم. «خون نوشت» داستان حسن حمیدی (آزاده) است که در دوران جنگ گزارشگر بوده و پس از بازگشت به ایران دنبال یافتن علت شهادت دوستش می گردد.
منابع: مجمع ناشران انقلاب اسلامی،سوره مهر، نشر شاهد، تبیان