چرا به حضرت عباس علیه السلام «باب الحوایج» گفته میشود؟
جمعه 10 شهریور 1396 10:09 PM
در ادامه سؤال آمده است: یا آن که علمای ما غلوّ کردهاند و چرا عدهای از مردم ایشان را بیشتر از برخی امامان دوست دارند؟
ایکس – شبهه: ابتدا باید با ذهن خود خلوت کنیم و ببینیم که اکنون دغدغه، سؤال و نگرانی ما چیست و کدام است و در چه ریشه دارد؟ مقام حضرت عباس سؤال است؟ جایگاه انبیای سلف و احتمال افضلیت حضرت عباس (ع) به ایشان سؤال است؟ یا عشق و علاقه شدید مردم به حضرت عباس (ع) موجب دغدغه ذهنی شده است؟ یا آن که هیچ کدام از این مباحث موضوع ذهن نیست، بلکه بهانه و دستاویزی برای متهم کردن علما به «غلوّ» مد نظر بوده است؟ و یا همه موارد؟ لذا در بطن این سؤال چند سؤال دیگر نهفته است که به صورت ناخودآگاه به ذهن القا میشود، لذا باید به چندین نکته اشاره و توجه نمود:
الف – معمولاً لقب "باب الحوائج" به کسی اطلاق میشود که حاجتمندان به درگاه الهی به او متوسل شده و جاجتشان را به او بیان میکنند و او [البته باذن الله]، واسطه رفع حاجب میگردد و تجربه مکرر و مستمر مردم سبب میشود که او باب الحوائج نامیده شود. لذا اگر گفته شد کسی «باب الحوائج» است، دلیل بر آن نیست که دیگران نیستند. چنان چه در فرهنگ شیعی میدانیم که همه معصومین (ع) باب الحوائج هستند، اما فقط سه نفر [امام موسی کاظم، حضرت ابوالفضل العباس و حضرت علی اصغر] به این لقب مشهور شدهاند.
ب – معنای آن که امام علی (ع) مظهر عدل است، امام حسن (ع) مظهر حِلم است، امام حسین (ع) مظهر شجاعت و ایثار است، امام سجاد (ع) مظهر عبادت است، امام باقر و امام صادق (ع) مظهر علم هستند و ...، این نیست که دیگر معصومین (ع) از این صفات کمالیه عاری بودند. همه معصومین (ع) مظهر علم، حلم، قدرت، رأفت، کرم ... و کلاً مظهر اتمّ اسمای الهی هستند، منتهی ظهور هر یک در مورد خاصی به تناسب شرایط زمانی، مکانی و ضروریات بیشتر بوده است و به آن لقب معروف شدهاند.
ج – در مورد معجزات، کرامات، الطاف و عنایات انبیای سلف و از جمله حضرات موسی و عیسی (ع) نیز کم گفته نشده است و حتی آیات بسیاری راجع به آنان نازل شده است، منتهی یهودی واقعی باید مسیحی گردد و مسیحی واقعی نیز باید به دین خاتم گرویده و مسلمان گردد. این دعوت و دستور انبیای سلف بوده است.
دقت شود که ادیانالهی احزاب سیاسی، اتحادیههای صنفی و یا تیمهای فوتبال نیستند که هر کس دلش خواست از هر کدام تبعیت و هواداری کند، بلکه همه انبیا و ادیان الهی بودند و «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ». پس امر خدا باید اطاعت شود.
در نتیجه منعی نیست که کسی به انبیای سلف توسل کند و آنها را واسطه استجابت دعا و برآورده شدن حاجاتش نزد خداوند متعال قرار دهد، چنان چه در بسیاری از ادعیه مأثوره (نقل از معصومین ع) خدا را به آنان قسم میدهیم. مثل دعای سمات که سراسر اشاره و توسل به عظمتهای حضرت موسی (ع) و سپس برخی دیگر از انبیای الهی است و دعای بسیار عظیم الشأنی میباشد. حتماً بخوانید، به ویژه در عصر جمعه.
د – اگر چه به فرموده کلام وحی در قرآن کریم، حتی برخی از انبیاء نسبت به برخی دیگر فضلیت دارند و اگر چه روشن و مبرهن است که عالِم و عامِل به کاملترین کتاب و علم محمدی (ص)، یعنی ائمه اطهار (ع) از همه انبیای قبل افضلند و چه بسا شخصیتهایی چون حضرت عباس (ع) یا حضرت زینب (ع)، به خاطر همان عِلم، ایمان و عمل به اکمل ادیان و کتب الهی از برخی انبیای گذشته نیز افضل باشند، اما در موضوع «باب الحوایج»، بحث از افضلیت ایشان نیست. بدیهی است که ایشان اگر از هر نبی سلفی اشرف باشند، از حضرت سیدة النساء العالمین، فاطمه زهراء علیها السلام افضل نیستند، اما ایشان به «سیدة النساء» مشهور شدند، حضرت عباس (ص) به «باب الحوائج»، حضرت زینب (ع) به «عقیلة العرب و عالمهی بدون معلم» و حضرت فاطمه (ع) دختر امام موسی بن جعفر (ع) به «معصومه».
و – هیچ کس حضرت عباس (ع) را بیشتر از امامان دوست ندارد و اگر چنین باشد، نه ایشان را درست شناخته و نه امامان را و این از جهل است. عشق به حضرت ابوالفضل (ع) به خاطر فضل و معرفت او به اسلام و قرآن و عشق و اخلاص والای او او به امام علی (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است. چنان چه ارادت، احترام و محبت هر عالم، مجاهد، متخلق و شهید دیگری نیز به خاطر قرب آنها به حق تعالی و نیز معرفت و اخلاصشان نسبت به اسلام، قرآن و اهل عصمت (ع) میباشد.
منبع : ایکس _ شبهه
تبیان
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست