0

جشن علوی

 
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:جشن علوی
دوشنبه 13 شهریور 1396  8:00 AM

عید غدیز

غدير...يعني برادري و محبت...
يعني سرسپردن به همه خوبيها...
غدير ...
يعني جلوه عدالت و دين گرايي...
يعني فرسايش ظلم و جاهليت...
يعني ستودن سپيده عالم
غدير يعني موج درياها و زلال چشمه انسانيت.
غدير يعني هزار برگ زيبا در نهال سبز ولايت.
غدير روزي است كه 
آفتاب تيغه نورانيش را بر ساحل دلها كشيد.
و گل محبت شكفت.
غدير يعني قرآن، 
غدير يعني آخرين پيام آخرين پيامبر (ص)
غدير يعني شكوفايي علم به دست امام باقر (ع)...
غدير يعني مذهب جعفري...
و كرسي درس آسماني امام جعفر صادق (ع)
غدير يعني جلال خداوندي در امام هشتم (ع)
غدير يعني امامت در هفت سالگي جواد الائمه (ع)
غدير يعني جامعه كبيره امام هادي (ع)
غدير يعني روايت فاطمه اطهر (س)
ناديده گرفتن غدير يعني خروش خاموش محسن (ع) در پشت در...
و فداشدن به دست بي وفايان
ناديده گرفتن غدير يعني ريسمان بر گردن اميرالمؤمنين (ع)
ناديده گرفتن غدير يعني صبر امام مجتبي (ع)
ناديده گرفتن غدير يعني لب تشنه هاي كنارفرات، 
ناديده گرفتن غدير يعني آفتاب بر نيزه
ناديده گرفتن غدير يعني ناله سوزان زين العابدين
ناديده گرفتن غدير يعني موسي بن جعفر (ع) و زندان بغداد؛
ناديده گرفتن غدير يعني خانه نشيني امام عسكري (ع)
غدير يعني عدالت 
يعني صلح
يعني دين فراگيري اسلام
يعني سرنگوني ظلم
يعني انتظار
يعني فرج
وغدير يعني مهدي (عج).
فراموش نكنيم:
غدير فقط يك تاريخ نيست
وتنها به يك بركه در بيابان حجاز پايان نمي پذيرد.
غدير فراخناي رسالت و شروع امامت است.
غدير حلقه وصل زنجيره نبوت و امامت است...
آيا اينگونه نياموخته ايم كه غدير اسلام ماست؟
آري، همينگونه آموخته ايم.
غدير ما عقيده ماست و چرا كه نباشد؟
امروز در هر جاي جهان نام شيعه است واژه غدير مي درخشد.
هرجا گفتار از سفر حج آخرين پيامبر (ص) است، همه به دنبال پايان اين سفرند.
كدام سفر؟
وكدام پايان؟
نداي عمومي صاحب نبوت را مي گويم كه
اين آخرين حج من است...
هركه مي خواهد بيايد.
اين وداع من با كعبه و مكه... و اين حجة الوداع من است.
به راستي كه اين حج
آغاز زيبايي بود براي غدير و فرياد ولايت...
براي لقب"اميرالمؤمنين"...
و تكميل دين و فزوني نعمت.
هرچه بود در بازگشت اين رفت و لحظه وداع حجة الوداع؛
گويا رستاخيز به پا شده...!؟
آري، اين رستاخيز ولايت است.
اين است قيامت رسول الله (ص) به فرمان الله!
و نه يك لحظه...
يا يك نيم روز يا روزي؛ 
دل صحراي غدير روز دوم و سوم هم مهمانخانه ولايت بود.
سه روز و شب و صد و بيست هزار مسلمان؛
و صد و بيست هزار بيعت براي ولايت به امر نبوت؛
و صد و بيست هزار شنونده پيام غدير.
صد و بيست هزار شاهد ماجرا...
رسول گرامي اسلام (ص) علي را بر سر دست بلند نموده؛
و حديث غدير را فرياد مي زند:
من كنت مولاه فهذا علي مولاه،
اللهم وال من والاه و عاد من عاداه
وانصر من نصره واخذل من خذله.
هر كه من مولاي اويم اين علي مولاي اوست...
خداوندا، دوست بدار هر كه او را دوست بدارد...
و دشمن بدار هركه با او دشمني كند...
و ياري كن هر كه ياريش كند...
و خوار نما هركه اورا خوار كند.
و نه صدو بيست هزار...
كه اگر شنونده باشد،
هر سال در عيد غدير پيامبر (ص) فرياد مي زند...
و نه در عيد غدير... كه هر لحظه به لحظه ندا مي كند؛
و پيام غدير را اعلام مي دارد.
پس آفرين به آنان كه مي شنوند...
و نه فقط مي شنوند –كه شنونده بسيار است-
مي شنوندو مي فهمند، و نه همين...
آنان كه بعد از اين همه
حتي براي لحظه اي!
حال اي مهدي شيعه ...
بلكه اين مهدي خداوند؛
و اي مهدي پيامبر اسلام (ص) و تمام پيامبران...
اي مهدي حيدر كرار اميرالمؤمنين؛
و اي مهدي مادر هستي زهراي مرضيه..
بيا...
بيا كه غدير درانتظار توست.
بيا كه شيعه بلكه بشريت در انتظار توست.
بيا كه پيامبر و فاطمه اش منتظر تواند.
ظهور كن كه پدران معصوم تو انتظارت را مي كشند.
قيام كن كه خدايت نيز در انتظار توست.
و ما هم دعا مي كنيم؛
خدا كند عيد غديري را با تو به جشن نشينيم...

اي يادگار غدیر
نام كتاب:غدير در روايت قلم نام نويسنده: محمد انصاري

 

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat ravabet_rasekhoon fsmuosavi
دسترسی سریع به انجمن ها