پاسخ به:اشعار اوحدی مراغه ای
چهارشنبه 25 مرداد 1396 5:33 PM
ما در غم هجران تو گر زآنکه بمیریم
بر وصل تو یکروز ببینی که امیریم
ای سرو که اسباب جوانی همه داری
با ما به جفا پنجه مینداز که پیریم
در شهر طبیبی ست که داند همه رنجی
او نیز ندانست که مجروح چه تیریم؟
با روی تو این سختی پیوند که ماراست
بعد از تو روا باشد اگر دوست نگیریم
هر تلخ که خواهی تو بگو تا بنیوشیم
هر زهر که داری تو بده تا بپذیریم
این نامه پراکنده از آنست که بی تو
چون "اوحدی" امروزپراکنده ضمیریم
اوحدی مراغه ای