مراقب تلهها باش!
چهارشنبه 25 مرداد 1396 2:55 PM
بخش خانواده تبیان
گام اول برای مقابله با خرافات این است كه بدانیم اساسا خرافه به چه معناست و چه تعریفی دارد. خرافات (جمع خرافه) از نظر لغوی به معنی باور و عقیده به یك موضوع واهی است كه حقیقت نداشته باشد و در اصطلاح به باورها و اعتقاداتی گفته میشود كه زاییده وهم و خیالپردازی انسان است. طبق این تعریف، هرگونه آداب و رسومی را كه بر پایه علمی و منطقی یا بیان دینی استوار نباشد یا هر آنچه را كه از حقیقت عاری باشد، میتوان خرافات نامید. یادتان باشد كه در هر موضوعی احتمال وجود خرافه وجود دارد اما آنچه بیشتر دیده میشود خرافات در مسائل دینی است. تقریبا میتوان گفت بیشترین ضربات خرافه در طول تاریخ، متوجه عقاید و اعتقادات مذهبی مردم بوده است.
آیاتی در قرآن كریم داریم كه موضوع ظن و گمان را بهعنوان عامل ایجاد خرافات معرفی كرده است. در حقیقت این آیات میگوید كه ریشه خرافه؛ توهم، خیال و ظن انسانهاست. خداوند در آیه 138سوره مباركه انعام میفرمایند: «از روی پندار گفتند: اینها چهارپایان و كشتزاران ممنوع است. هیچكس جز آنكه ما بخواهیم، نباید از آنها بخورد. و اینها چهارپایانی است كه سوارشدنشان حرام است و اینها چهارپایانی است كه نام خدا را بر آنها یاد نكنند، به خدا افترا میبندند و بهزودی به كیفر افترایی كه میبستهاند، جزایشان را خواهد داد». در این آیه خداوند به گروهی اشاره میكند كه حرام و حلالی را به زعم خودشان معرفی میكنند و در تفسیر این آیه، مفسران این «زعم» را همان ظن و گمان و گفتاری با شك و تردید معرفی كردهاند.
حتما دیدهاید كه خرافهها بیشتر برای مردم كمسواد اثرگذار است. خرافات و خرافهپرستی ارتباطی مستقیم با بیسوادی و كمسوادی دارد. البته این حرف به این معنی نیست كه افراد تحصیلكرده گرفتار خرافه نمیشوند. این كمسوادی مخصوصا در حوزه دین بسیار خطرناك است. شاید یك نفر استاد دانشگاه باشد، اما بهدنبال حداقل سواد دینی مورد نیازش نرفته و گرفتار خرافات بشود. قرآن هم به این موضوع اشاره كرده. در داستان حضرتموسی(ع) در سوره اعراف، آنجا كه پیروانش از او خواستند كه بتی را بهعنوان خدا برای آنها قرار دهد، حضرتموسی(ع) در پاسخ گفتند كه شما جمعیتی جاهل و نادان هستید. پس یادمان باشد برای رهایی از خرافات دینی باید روزبهروز دانستههای دینیمان را از منابع معتبر افزایش دهیم.
خیلی چیزها هستند كه ریشه در گذشته و آیین و رسوم مردمان قدیم دارند و حالا به اسم دین، به ما رسیده است. مثلا كشیدن خون یك حیوان به اتومبیلی كه تازه خریدهاید، خرافهای است كه به خاطر التقاط با یك سنت صحیح دینی(قربانی) توسط برخی از مردم صورت میگیرد. این تقلیدهای كوركورانه كه از گذشته به ما رسیده، یكی دیگر از عوامل اصلی ایجاد خرافات است. چه باید كرد؟ باید حواسمان باشد كه ملاك صحت و درستی یك عمل، پذیرش عمومی و استقبال اكثریتی جامعه نیست بلكه گاه پیش میآید كه اكثریت افراد جامعه راه اشتباه و غلط را میپیمایند و پیروی و همراهی ما با آنها، خطا و اشتباهی بزرگ به شمار میآید. اینطور مواقع باید از علمای دینی مشورت گرفت كه چنین كاری مورد تأیید دین هست یا نه؟
شاید مهمترین سؤال این باشد كه چطور باید خرافهها را شناخت و به مقابله با آنها پرداخت؟ همین كه شما بدانید خرافهها چطور ایجاد میشوند و منشأ اصلی آنها جهل است، راه مقابله هم نمایان میشود. افزایش اطلاعات و آگاهیهای دینی و حتی عمومی، سد محكمی برای شما در مقابل خرافات میسازد. نكته مهم بعدی این است كه ما باید روی قدرت تفكر و خرد خود نیز حساب كنیم. اگر اطلاعات دینیمان به اندازه باشد، آن وقت در مواجهه با مصداقها میتوانیم با كمی فكر كردن، خرافه را از غیرخرافه تشخیص دهیم. اینجاست كه اندیشیدن و تفكر در اسلام اهمیت مییابد تا آنجا كه پیامبراكرم(ص) میفرمایند: «هیچ عبادتی برتر از اندیشه كردن نیست». پس با فكر كردن درست و استفاده از دانستهها میتوان با خرافه مقابله كرد.
متأسفانه خیلیها برای حل مشكلات و گرفتاریهایشان متوسل به كارهای خرافی میشوند. این وسط عدهای سودجو هم منتظرند تا از این آب گلآلود ماهی بگیرند و از درماندگی شما سوءاستفاده كنند. این در حالی است كه در خود دین ما كلیدی بهتر برای رفع مشكلات و گرفتاریها معرفی شده است؛ كلید دعا. مثلا شاید خیلیها برای رفع چشم زخم كه موضوع مورد تأیید در دین ماست سراغ كارهایی خرافی مثل شكستن تخممرغ میروند كه نوعی اسراف هم محسوب میشود، درحالیكه توصیه دین ما برای رفع چشمزخم همین دعا و صدقه دادن است. در ضمن در روایات اسلامی نیز ثمرات و فواید روحی و روانی بسیار زیادی برای دعا بیان شده است كه نشاندهنده تأثیرگذاری مثبت آن در بهداشت و سلامت روانی انسان است.
بعضی وقتها ما متوجه موضوعی خرافی در دین میشویم اما بیتفاوت از كنارش میگذریم. قطعا در درجه اول این علما و بزرگان دینی هستند كه باید با دانششان جلوی گسترش خرافات دینی را بگیرند، اما ما هم وظیفه داریم كه اگر متوجه این خرافات میشویم، از باب امر به معروف و نهی از منكر و درصورت مهیا بودن شرایط تذكر بدهیم. این موضوع آنقدر در دین ما اهمیت دارد كه رسول اكرم(ص)، شخصی به نام معاذ بنجبل را به یمن اعزام كرد و به او چنین دستور داد: «ای معاذ! آثار جاهلیت و افكار و عقاید خرافی را از میان مردم نابود كن، كوچك و بزرگ سنن اسلام را كه همان دعوت به تفكر و تعقل است، احیا كن». پس یكی از وظایف مهم ما نسبت به دین، مبارزه با خرافات و امور جعلی و ساختگی است.
یكی دیگر از راههای مقابله با خرافات این است كه همه سعی كنیم مستند حرف بزنیم، مخصوصا در مسائل دینی. از طرف دیگر هم برای شناخت عقاید خرافی بهترین راه این است كه از فرد بیانكننده یا عملكننده به یك امر خرافی بخواهیم كه منابع و مدارك عملش را بیان كند. در حقیقت وقتی ما موضوعی را بدون داشتن دلیل كافی و سند و مدرك معتبر نپذیریم، خودبهخود جلوی خرافات در جامعه گرفته میشود. از رسول اكرم(ص) روایت شده است كه فرمودند: «هیچ گفتاری بدون عمل، ارزش واقعی خود را ندارد، هیچ گفتار و عملی بدون نیت و هیچ گفتار و عمل و نیتی ارزش واقعی خود را ندارد، مگر آنكه با سنت مطابقت داشته باشد و بر آن منطبق شود». امام سجاد(ع) نیز فرمودهاند: «با فضیلتترین اعمال نزد خداوند یكتا، عملی است كه طبق سنت باشد، اگرچه آن عمل كم باشد».
منبع: همشهری