را ه های جلوگیر ی از بد حجابی چیست؟ علل بدحجابی چیست ؟ چرا اسلام بر حفظ حجاب تاکید دارد ؟
شنبه 21 مرداد 1396 11:32 PM
را ه های جلوگیر ی از بد حجابی چیست؟ علل بدحجابی چیست ؟ چرا اسلام بر حفظ حجاب تاکید دارد ؟
حجاب متانت است
ميشل هولباك، نويسنده اسلام ستيز فرانسوي كه اخيراً دين اسلام را «حماقت» و «خطرناك» توصيف كرده، در جديدترين اظهارات خود گفته است: «براي غلبه بر مسلمانان بايد آنها را به فساد كشيد. ما از راه زور نمي توانيم افراط گرايي ديني را متوقف سازيم؛ پس بهتر است مسلمانان را به فساد بكشانيم. چنگ بر ضد افراط گرايي اسلامي با كشتن مسلمانان فايده اي ندارد، فقط با فاسد كردن آنها مي توان به اين پيروزي دست يافت. بايد به جاي بمب دامن هاي كوتاه و گوشواره فرو بريزيم.»
اين رهنمودهاي كاملاً هوشمندانه و بسيار موثر براي دشمنان جوامع اسلامي است. واقعيت اين است كه هيچ چيز به اندازه فساد جنسي، شالوده هاي يك جامعه هدفمند را از هم نمي پاشد. فساد، نيروهاي پر شور جوانان را به بيراهه هاي ناهنجاري مي كشاند و جامعه را از نيروي كارآمد محروم مي كند. يكي از بزرگترين عوامل تعيين كننده در اين زمينه نحوه ظاهر شدن زنان در عرصه هاي اجتماعي است.
در جامعه اي كه زنان و دختران به شكل اغواگرايانه و با افراط در نمايش زيبايي هاي جسمي خود در مكان هاي عمومي ظاهر مي شوند، انگيزه هاي فساد جنسي بيش از جوامع است كه در انها چارچوبهاي تعيين شده براي نحوه حضور اجتماعي زنان وجود دارد و كنترل هاي اجتماعي مانع از اغراق در نقش جنسي زن در صحنه هاي اجتماعي مي شود. وفور اين انگيزه ها طبعاً منجر به غلتيدن جامعه به دامن ابتذال هاي جنسي مي شود. www.zibaweb.com
فلاسفه غرب مدت هاست كه از نحوه ايفاي نقش اجتماعي زن در جوامع غربي انتقاد مي كنند. آنها مي گويند به رغم آنكه در ابتدا كشاندن زن به عرصه هاي اجتماعي با انگيزه بهره مند كردن جوامع از نيمي از توان اجتماعي خود بود، اينك پس كه از دهه هايي از اين حضور مي گذرد، افراط در ابعاد جنسي، باعث شده كه اين نيمة جامعه نه تنها از ايفاي نقش هاي اجتماعي خود باز بماند، بلكه به اضمحلال كشاندن نيروهاي مردان جامعه به دليل مخاطب واقع شدن در فرآيند رفتارهاي ناهنجار زنان را باعث شود.
اسلام اين مشكل را با روشن بيني خاص خود پيش بيني كرده و نسخه منحصر به فرد حجاب را به عنوان چاره قطعي آن با جوامع اسلامي معرفي كرده است؛ به گونه اي كه امروزه، برخي از چهره هاي جديد فلسفي عرب، به تقليد از اين نسخه بي بديل عرب، جوامع غربي را به پرهيز از افراط در نمايش هاي جنسي عمومي به وسيله دختران و زنان جوان دعوت مي كنند.
اما شرايط جامعه ما از نظر حجاب چگونه است؟ ما در جامعه اي كه حاكميت خود را اسلامي مي داند، چگونه اين نعمت بزرگ الهي را مورد بهره برداري قرار مي دهيم؟ پاسخ اين پرسش ها را بسياري از شما به خوبي مي دانيد. جلوه هاي بدحجابي در كوچه و خيابان، در بازار و پارك و سينما و فروشگاه و در بسياري از اماكن عمومي جامعه ما خودنمايي مي كند. هر روز شكلي تازه از لباس هايي كه پيش از پوشاندن، در خدمت نماياندن هستند، بازار پوشاك زنانه را اشباع مي كند و مدل هاي جديد و اغواگر آرايش و رفتارهاي وسوسه انگيز سايه سنگين خود را هر روز بيش از پيش بر حضور اجتماعي زنان ما مي افكند تا اجتماع جوان جامعه را هر چه بيشتر به پرتگاه سقوط فرهنگي نزديك كند.
در اينكه حجاب از ارزش هاي مهم و از اصول مسلم رفتار اجتماعي در اسلام است، هيچ ترديدي نيست؛ نظامي كه نام «جمهوري اسلامي» را بر خود دارد، ملزم به پاسداري از حريم ارزش هاي اسلامي، از جمله حجاب است. اما متأسفانه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي هيچ استراتژي مشخصي در برخورد با موضوع حجاب، طراحي و دنبال نشده است. مسئولان رده بالاي مملكتي، پيوسته چادر را «حجاب برتر» دانسته اند؛ اما بر اين امر نيز تصريح كرده اند كه ساير پوشش ها، به اين شرط كه مشخصات مورد نظر اسلام را در زمينه حجاب داشته باشند، پذيرفتني اند. الگوهايي از «مانتو- شلوار- روسري» در سالهاي اول پيروزي انقلاب اسلامي، براي ادارات طراحي شد كه در عين پوشيدگي، صرفاً رنگهاي سياه و تيره را براي پوشش زنان و دختران تجويز مي كرد.اين الگوهاي سختگيرانه، در عمل، حالت يك حجاب اجباري را در محيط اداري پديد آورد؛ اما در كنار اين الگوها، رسانه هاي هنري، به ويژه سينما، الگوهاي ديگري را به زنان ارائه دادند كه كاملاً با آنچه كه مرد نظر بخش داري كشور بود، تفاوت داشت. با گذشت زمان، كم كم عده زيادي از زنان و دختران دوگانگي را در رعايت حجاب آموختند. به اين ترتيب كه آنها در محيط هاي اداري يك نوع حجاب داشتند و در محيط هاي ديگر نوعي ديگر تفاوت حجاب بسياري از دختران دانشجو و دانش آموز و زنان كارمند در محيط هاي اداري با محيط هاي ديگر، چنان فاحش است كه گاه شناختن چهره اي واحد در دو محيط مشكل مي شود. از سوي ديگر سختگيري در مورد آرايش چهره در محيطهاي اداري، لوازم آرايش ا جزء لاينفك كيفهاي همراه بسياري از خانم ها كرد. در چنين فضايي آنچه كمتر مورد توجه قرار گرفت، «روح حجاب» بود. در واقع آنچه در بحث حجاب مورد توجه بخش اداري جامعه واقع شد، بخش فيزيكي و ظاهري آنب بود، حال آنكه در اسلام در هر مقوله اي به محتوا و روح و معنا بيش از صورت ظاهر بها مي دهد.
حجاب متانت است
در ميان همه متفكراني كه درباره حجا اظهار نظر كرده اند، جايگاه دانشمند شهيد و نظريه پرداز اسلامي، مرتضي مطهري، جايگاه رفيع و ارزشمند است. اين چهره انديشمند اسلامي در تعريف حجاب از ديدگاه اسلام جمله اي درد كه در عين ايجاز، بسيار پر محتواست. ايشان مي فرمايد: «حجاب متانت است».
در واقع شهيد مطهري حجاب را نه در مقوله ظاهر كه در مقوله رفتار مي داند. متانت حالتي است كه در نقطه مقابل آن، «جلف گري» و «جلب توجه» است. وقتي استاد مطهري حجاب را متانت تعريف مي كند، در واقع درصدد بيان آن مفهوم است كه پديده حجاب زن را در عرصه اجتماعي به شكلي محفوظ مي دارد كه باعث جلب توجه نامحرمان به جاذبه هاي جنسي او نشود.
به عبارت ديگر، اسلام از طريق نهادينه كردن حجب، نيروي عظيم زنان را بدون آنكه در چارچوب جاذبه هاي جنسي در جامعه به هرز برود، در خدمت اهداف و فعاليت هاي مفيد جامعه قرار مي دهد. زني كه در پرتو چنين حجابي در صحنه هاي اجتماعي جامعه حضور مي يابد، صرفاً به عنوان يك نيروي اجتماعي درست همپاي مردان مورد توجه قرار مي گيرد و نقش هاي جنسي او باعث تبديل شدنش به عروسكي براي ارضاي نگاههاي هوسبازان و در واقع خارج شدن از گردونه فعاليتهاي جدي اجتماعي نمي شود. اما اين، همة موهبت هاي حجاب نيست. حجاببه دليل پوشيده داشتن جاذبه هاي جنسي زن، او را از تعرض متجاوزان محفوظ مي دارد و از سوي ديگر، منحصر كردن ايفاي نقش هاي جنسي در محيط خانواده، كانون هاي خانوادگي را گرم و پر محبت و مستحكم مي سازد.
سينماي ايران!
دوگانگي اجتماعي در زمينه حجاب به گونه اي است كه حتي موقعيت هاي رسمي را هم شامل مي شود. در كشور ما كه سينما به نوعي از سوي مسئولان فرهني نظارت مي شود، اين تصور كه محصولات آن منطبق بر انديشة تصميم گيرندگان فرهنگي كشور است، تصور نابجايي نيست. در چنين شرايطي اكران شدن فيلم هايي كه هنرپيشه هاي زن در آنها جلوه هاي مختلف بدحجابي را علناً به نمايش مي گذارند، تماشاگران اين فيلم ها را بيش از پيش در اين دوگانگي فرو مي برد.
در طول سالهاي اخير، سينما حتي در زمينه حجاب، گاه سنت شكني كرده و به نوعي پيشرو مطرح كردن جلوه هاي بدحجابي در جامعه بوده است كه موارد مشخص آن را مي توان در بررسي سينماي ايران كه در شماره هاي آينده مجله انجام خواهد شد، مورد بازنگري قرار داد.
دكتر طوبي كرماني، مدير كل امور اجتماعي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، ديدگاه خود را در مورد حجاب اينگونه مطرح مي كند: منظور از حجاب پنهان كردن و انزواي زن نيست؛ بلكه پوشش او تا حدي است كه باعث تحريك نامحرم نشود. استاد مطهري در اين زمينه مي گويد: اگر زن مرض نداشته باشد و نخواهد عريان بيرون بيايد، پوشيدن يك لباس ساده كه تمام بدن و سر جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند، مانع هيچ فعاليت بيروني نخواهد بود. بلكه بر عكس، خونمايي و پوشيدن لباسهاي تنگ و مدل هاي رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودي مهمل و غير فعال درمي آورد كه بايد تمام وقتش را مصرف حفظ پوزيسيون خود كند. استاد مطهري خطوط اصلي مسئله حجاب را در اين عبارت خلاصه مي كند: اسلام مي گويد نه حبس، نه اختلاط، بلكه حريم.
اميرمؤمنان علي (ع) در زمينه حجاب مي فرمايد: خداوند حدود و مرزهايي قرار داده است. از انها تجاوز نكنيد و واجبات و فرايض ديني قرار داده آنها را ترك نكنيد.
لباس مناسب آن است كه پوشاننده حريم انسان باشد، به نحوي كه باعث جلب توجه محيط نگردد. همچنين لازم است حجاب را به عنوان يك فرهنگ و سنت در جامعه به تصوير بكشيم. نكته بسيار مهم اين است كه يكي از ابزارهاي مناسب و موثر در گسترش فرهنگ يك جامع رسانه هاي جمعي است. اما متأسفانه آنچه از پوشش زن ايراني در سينماي ايران مشاهده مي شود، تنها ترغيب كننده مدهاي غربي و تشويق كننده زنان ايراني به بدحجابي است.
تقويت بنيه انساني حجاب
يكي از امتيازات احكام اجتماعي اسلام اين است كه از ابعاد مهم انساني هم برخوردارند. هر دعوتي كه اسلام براي انجام كاري از انسان كرده، در نهايت براي حفظ كرامت انساني اوست. دعوت حجاب نيز از اين قاعده مستثنا نيست. حجاب در نهايت در خدمت حفظ شأن انساني زن است.
دكتر فرزانه تركان، نائب رئيس كميته طب ورزشي فدراسيون ورزش بانوان كشورهاي اسلامي در اين مورد مي گويد: من فكر مي كنم يكي از دلايل ناهنجاريهاي فعلي جامعه ما در زمينه حجاب، اين است كخ از ابتدا فراموش كرده ايم براي نسل جوان لزوم و فلسفه حجاب را توضيح بدهيم و جا بيندازيم. نكته مهم اين است كه پيش از هر چيز هر چيز ضرورت اين مسئله توسط خود جوانان درك شود؛ نه اينكه فقط به توجيه از جنبه اسلامي آن بپردازيم. بايد در بين زنان اين مسئله جا بيفتد كه به جاي ارضاي خود از طر يق به نمايش گذاشتن زيبايي هاي ظاهري، به نمايش زيبايي هاي باطني بپردازند. مسئله ديگر تقويت جنبه انساني حجاب است. در جامعه مازنان محجبه اي هستند كه پيش از آنكه به حجاب از نظر اعتقادي بپردازند، به فكر حفظ شأن انساني و زن بودن خود هستند و اسلام هم دقيقا روي همين مسئله تأكيد دارد. اسلام مي گويد شان اجتماعي و انساني همان شان اسلامي است. در نهايت بعد از جا انداختن اين مطلب در ذهن ها ست كه بايد به توضيح بهشت وجهنم و مسئله جزا و پاداش بپردازيم.
چه كسي آن بخشنامه ها را امضا كرد؟
در كشور ما با توجه به اينكه حكومت بر مبناي قوانين اسلامي مصوب شده است، ماده 638 قانون مجازات اسلامي، در بحث جرايم ضد عفت و اخلاق عمومي. به رعايت حجاب شرعي توسط زنان در معابر و انظار عمومي اشاره مي كند. از اين رو، اين قانون به صراحت حجاب شرعي را حد ومرز پوشش زنان تعيين كرده است. اين قوانين نيز همچون قوانين ديگر لازم الاجرا است. بنابر اين طبق تبصره ماده مذكور، زناني كه به اين قانون بي توجهي كنند به مجازات حبس و جزاي نقدي محكوم مي شوند. «اشرف گرامي زادگان»، حقوقدان. روزنامه نگار و مشاور كميته زنان در مجلس شوراي اسلامي، با بيان اين مطلب مي گويد: براي اجراي هر قانوني بايد فرهنگ آن جامعه نيز پذيراي آن باشد. ناهنجاريهاي فعلي در زمينه حجاب نشان مي دهد كه قشري از جامعه به اين قانون تن در نداده و حتي به نحوه اجراي آن اعتراض دارند. چرا اين ناهنجاريها ايجاد شده است؟ من به اين سوال چنين پاسخ مي دهم كه عملكرد نامناسب در گذشته موجب شده است به جاي پذيرش و اجراي قانون، كار به تقابل كشيده شود. چون با افراط هاي خود. جامعه را به سوي مخالفت كردن سوق داده ايم و به فكر چاره جويي هم نبوده ايم. موضوع قانون، اجراي حجاب شرعي بود، اما ما پا را فراتر گذاشته ايم و حتي در مورد رنگ و فرم حجاب، به نظرات افراد اهميت ندادهايم. با اظهار نظر هاي شخصي وادارشان كرديم بپذيرند فرم حجاب و رنگ پوشش را ما تعيين كنيم. چادر و رنگ سياه را به آن ها غالب كرديم، در حالي كه چنين فرم و رنگي با روحيات جوانان سازگارنبود. اگر واقع بين باشيم، بايد به گذشته نظر كنيم و ببينيم چه كردهايم كه امروز به اين وضعيت مبتلا شده ايم. سختگيري در مورد استفاده از چادر و حتي در برخي مكانها اجباري شدن چادر و يا استفاده از رنگ سياه، جوانان را به تقابل واداشت. در بسياري از ماه هاي مبارك و عزاداري ها و در مكانهايي چون زيارتگاه ها، مساجد، سمينارهاي قر آن خواني و مراكز مذهبي مانند حسينيه ها به نيت آنان توجه نكرديم و گفتيم چون چادر نداري و يا لباس و مانتوي تو سياه نيست راهت نمي دهيم. چه بسيار كه آن ها مي گفتند «چرا در اسلام مي گويند رنگ سياه كراهت دارد و شما عكس آن رااصرار مي ور زيد ؟ اسلام چه مي گويد و شما چه مي گوييد!» و ما پاسخ قانع كننده به به آنان نداديم. از اين رو، جوانان از مراكز مذهبي دور شدند و ما به دست خود راه سست شدن در دين و آيين را به آنان آموختيم. و جوانان مان را از مراكزي كه مي توانست زمينه عشق به مذهب و احكام الهي را روز به روز در آنان تقويت كند، دور كرديم. چنين شد كه اكنون بايد در به در به دنبال متخصص جامعه شناس، روانشناس و جزاشناس بگرديم تا آسيب هاي روحي و جسمي وارد بر جوانان و پر خاشگري و اعتراض آنان را-به جهت اعمال سليقه ها ي گاه متضاد- درمان كند: آن هم اگر درمان شود و زخمي كهنه نباشد. و چه بسيار كه از مراجع تقليدمان نيز پيشي گرفتيم و مجتهد تر از آنان اظهار نظر كرديم. چون فلسفه وجودي حجاب را درك نكرديم، به احكام نوراني اسلام ظلم بسيار شد. بنابراين دربخشي از جامعه، حجاب شرعي جايگاه خود را نيافت. اكنون وقتي از كنار مدارس و دبيرستانها مي گذريم و و رنگ هاي زنده و شاد لباس جوانان و خنده روي لب هايشان را مي بينيم، به نشاط مي آييم. اما افسوس مي خوريم كه چرا سالها جوانان رااز رنگ و فرم محروم كرديم. گل هاي باغ كه آفريده خداوند سبحان اند. با رنگ و بوبه آدمي نشاط و شادابي مي دهند. چگونه جوانان اين همه سال از رنگ و فرم دلخواه بي بهره بوده اند و اكنون كه تا حدودي اين آزادي عمل را در استفاده از رنگ به دست آورده اند، آيا زياني به كسي رسيده است؟ پرسش من اين است كه چه كسي آن بخشنامه را امضا كرد؟ چه كسي به جاي حجاب صحيح، جوانان را ملزم كرد كه سياه بپوشند؟ تبعات آن فشارها اكنون كجا و چگونه بروز يافته است؟ آسيب اجتماعي امروز حاصل عملكرد ديروز ماست. به عملكردهاي سابق فكر كنيم و دست از افراط بر داريم. به جوانان مهلت دهيم تا با درك درستي از حجاب به ايمني خود بينديشند. حفظ حجاب موجب مي شود كه از خشونت (به خصوص خشونت جنسي نسبت به جوانان و عليه آنان) پرهيز شود و زمينه خشونت فراهم نگردد. حجاب ايمني مي آورد و موجب مي شود تا بوالهوسان، بيماران و آسيب زنندگان نتوانند به سهولت با دسترسي به جوانان، جامعه زنان و دختران را خدشه دار كنند و به نوعي به تجارت زنان دست بزنند. ضمناً توصيه مي كنم اگر مي خواهيم به جوانان متذكر شويم كه در اجتماع به قانون حجاب، عرف اجتماعي، فرهنگ و سلامت خودشان اهميت بدهند، مهربان تر سخن بگوييم و از توهين وبرخورد نادرست با آنان بپرهيزيم و ميني بوسهاي منكراتي را براي حمل بدحجابان به مقر به ميادين نياوريم. www.zibaweb.com
فاصله گرفتن از معنويات
پديده بدحجابي متاسفانه پس از دوران دفاع مقدس سال به سال تشديد شد. عوامل مختلفي در اين روند دخالت داشته اند. از جمله اين عوامل عامل طبيعي است. در تعبيرات جامعه شناختي معمولا از « جامعه » به عنوان يك « انسان» نام مي برند و تمام حالات جامعه را به عنوان يك انسان بزرگ تجزيه و تحليل مي كنند. همان طور كه در قرآن نيز آمده است، به هنگام سختي انسانها خدا را بيش تر ياد كرده و پس از رفع مشكلات متاسفانه او را فراموش مي كنند. در دوران جنگ نيز روحيه معنوي، ايثار و از خود گذشتگي به مراتب بيش تر بود، اما با پايان آن اين روحيه رو به ضعف نهاد. دكتر نفيسه فياض بخش، دكتراي فلسفه و مراكز آموزش عالي، با بيان اين مطلب مي افزايد: ما طي دوران پس از جنگ با كاهش شديد روحيه معنوي مردم مواجه شديم كه سال به سال اين كاهش فزوني گرفت. به طور كلي عامل اول در گسترش بد حجابي پايان جنگ و در نتيجه ضعيف شدن روحيه معنويت بود. البته اين مسئله اختصاص به جامعه ما ندارد و مشابه آن را در تاريخ صدر اسلام هم مشاهده مي كنيم. اميد داريم به لطف پروردگار اين روحيه دنيا طلبي كاهش يابد تا ما مصايب صدر اسلام مواجه نشويم. عوامل ديگري نيز در گسترش بد حجابي موثر بوده است. از جمله اين كه متاسفانه بيش تر برنامه ريزي ها صرف امور اقتصادي شده و نسبت به امور معنوي و فرهنگي توجه كمتر صورت گرفته است. به علاوه، دست اندر كاراني كه مسئول برنامه رزيزي اين امور بوده اند متاسفانه بسيار ناهماهنگ اقدام كر ده اند، گاهي هم ناگهان اقدامي عجولانه يا روبنايي براي مقابله با اين معضل بزرگ صورت گرفته كه بيش تر اثر معكوس داشته است. به اعتقاد من مهم ترين عامل گسترش بد حجابي كم توجهي به عوامل فرهنگ ساز در جامعه است. براي ساختن روح ها و تاثير در جهان و قلب انسانها امر مستقيم كم تر كاركرد داشته است. درصورتي كه با كياست و محبت، بهتر مي توان قلب فردرا تسخير كرد. دراين زمينه رسانه ها و نهادها فرهنگي و مبلغان نقش بسزايي دارند.
ادامه دارد ...........