آقا من خودم را گم کرده ام!
شنبه 21 مرداد 1396 9:27 PM
بسیاری از ما گنجینه ای از دستورالعمل های اخلاقی و دینی هستیم و با این حال به سراغ صاحبان علم و عمل می رویم و از آن ها طلب دستور العملی می کنیم تا ره صد ساله را یک شبه طی کنیم.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «العِلمُ مَقرونٌ إِلَی العَمَلِ، فَمَن عَلِمَ عَمِلَ، وَ مَن عَمِلَعَلِمَ.»(9): علم و عمل به هم بسته شدهاند، هر که بداند عمل کند و هر که عمل کند بداند.
اگر (کسی) به معلوماتش عمل کرد، دیگر روشن می شود، دیگر توقّف ندارد. استاد تو، علم توست؛ به آن چه می دانی عمل کن، آن چه را که نمی دانی، کفایت می شود.
«آقایانی که طالب مواعظ هستند از ایشان سؤال می شود: آیا به مواعظی که تا به حال شنیده اید، عمل کرده اید، یا نه؟ . . . آیا اگر عمل به معلومات - اختیاراً - ننماید، شایسته است توقّع زیادتی معلومات؟»(1)
کسی که قصد حرکت ندارد چرا بی جهت وقت و فکر و نشاط خود را صرف یافتن و آموختن نقشه ی مسیر می گرداند؟ همان بهتر که در بی خبری بماند! زیرا دانستن مقدمه ی انجام دادن است و عمل نتیجه علم.
1. هر آن چه یاد می گیری، بدان عمل کن
هر کس، برای آینده تصمیم گرفته تا آن چه را یاد می گیرد انجام دهد، به گذشته باز گردد که تاکنون چه یاد گرفته؟ به همان عمل کند. پس «علم» به تنهایی کافی نیست و هرکس باید تصمیم بگیرد که «آن چه یاد می گیرد، انجام دهد» و بر این تصمیم، صادق و استوار باشد. در روایت آمده است که نقش انگشتر مبارک امام حسین (علیه السلام) این جمله بود: «عَلِمتَ فَاعمَل»(2): دانستی، پس عمل کن.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «عَلَی العالِمِ أَن یعمَلَ بِما عَلِمَ، ثُمَّ یطلُبَ تَعلُّمَ ما لَمیعلَم»(3): بر عالم است که آن چه را می داند به کار بندد، سپس به دنبال دانشی رود که نمی داند.
نباید توقع داشته باشیم استادی خبیر، توصیه ی ویژهای برای ما صادر کند که هیچ پیامبر و امام و عالمی آن را بیان نفرموده و در هیچ کتاب و دفتری سابقه نداشته است!
2. به آن چه نمی دانی، عمل نکن
کسی که بدون علم، عمل کند، آن چه خراب می کند بیش از آن است که درست می کند.(4) پس به فرموده رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) جامه عمل بپوشانیم و به هر چه که می دانیم (صحیح و مفید است) و فقط به هر چه که می دانیم (صحیح و مفید است) عمل کنیم.
امام صادق (علیه السلام): «العامِلُ عَلی غَیرِ بَصیرَةٍ کالسّائِرِ عَلی غَیرِ الطَّریقِ، فَلایزیدُهُ سُرعَةُ السَّیرِ إِلاّ بُعداً»(5): کسی که بدون بینش عمل کند، همچون کسی است که در بیراهه رود، چنین کسی هرچه تند رود از راه دورتر می افتد.
3. عمل کنی، می یابی
حضرت آیة اللَّه بهجت در دستور العمل های خود به طالبان حقیقت بیان می فرمود: «آیا می دانید که هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید؟(6) رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر کس به آن چه می داند عمل کند، خداوند آنچه را ندانسته به او می آموزد.(7)
بدین ترتیب یکی از راه های کسب و افزایش علم «عمل به معلومات» است. عمل، نور دانشی جدید فرا راه انسان می تاباند و مسیر حرکت او را روشن می کند. در قرآن کریم آمده است: «وَ إِن تُطیعوهُ تَهتَدوا»(8): اگر خدا را اطاعت کنید، هدایت خواهید یافت.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «العِلمُ مَقرونٌ إِلَی العَمَلِ، فَمَن عَلِمَ عَمِلَ، وَ مَن عَمِلَ عَلِمَ.»(9): علم و عمل به هم بسته شدهاند، هر که بداند عمل کند و هر که عمل کند بداند.
اگر (کسی) به معلوماتش عمل کرد، دیگر روشن می شود، دیگر توقّف ندارد. استاد تو، علم توست؛ به آن چه می دانی عمل کن، آن چه را که نمی دانی، کفایت می شود.(10)
برای درک بهتر این واقعیتِ شگرف، رانندهای را در نظر بگیریم که قصد دارد در تاریکی شب به مسافرت رود. لامپ های اتومبیل تنها مسافت بیست متری پیش روی او را روشن نموده و راننده فراتر از این مسافت، دید ندارد. اگر این شخص به بهانة اینکه تمام مسیر جاده در معرض دید او نیست از حرکت باز ایستد، آیا در نظر خردمندان محکوم نمی گردد؟ روش عاقلانه این است که با استفاده از همین روشنایی حرکت کند و پیش رود. اگر این مسیر روشن را طی کند، بیست مترِ بعدی برای او معلوم می شود. از اوّل نمی توان انتظار داشت که کل مسیر، روشن و تابناک باشد. و حرکت را نمی توان متوقف بر چنین انتظاری نمود. حرکت را باید با مقدار مسلّم آغاز کرد.(11)
«علم» به تنهایی کافی نیست و هرکس باید تصمیم بگیرد که «آن چه یاد می گیرد، انجام دهد» و بر این تصمیم، صادق و استوار باشد. در روایت آمده است که نقش انگشتر مبارک امام حسین (علیه السلام) این جمله بود: «عَلِمتَ فَاعمَل»: دانستی، پس عمل کن.
4. عمل نکنی، نمی یابی
تربیت و تکامل انسان تدریجی و وابسته به عمل است. با عمل کردن و پیش رفتن، ظرفیت انسان برای فهم افزایش مییابد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «العَمَلُ وِعاءُ الفَهمِ»(12): عمل ظرف (و زمینه ساز) فهم است.
کسی که بنای عمل ندارد، باید بداند که قابلیت هدایت ندارد و هدایت نمیشود. پس نباید برای بهدست آوردن همه ی مجهولات اصرارِ بیهوده ورزد.
پس آن چه می دانید عمل کنید و در آن چه نمی دانید احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد بدانید که بعضی معلومات را زیر پا گذاشته اید، ...، قطعاً مواعظی را که شنیده اید و می دانید عمل نکردید وگرنه روشن بودید.(13)
پی نوشت ها:
1. آیة اللَّه بهجت، به سوی محبوب / 39.
2. ارشاد القلوب 151.
3. غرر الحکم: 6196.
4. محاسن 1 / 314.
5. امالی صدوق 18 / 343.
6. به سوی محبوب / 39.
7. حلیه الاولیاء 15 / 10 و اعلام الدین / 301.
8. سوره نور، آیه 54.
9. منیه المرید / 181.
10. به سوی محبوب / 55.
11. به کجا و چه گونه؟،محمد عالم زاده نوری، فصل 2.
12. اعلام الدین / 96.
13. به سوی محبوب / 28.
فاطمه سرفرازی- تبیان
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست