کنترل بدقلقی کودکان
دوشنبه 16 مرداد 1396 9:23 AM
کنترل بدقلقی کودکان – قسمت اول
کودکان جهت پشت سر گذاشتن فرایند رشدی باید مراحل مختلف آن را به درستی طی کنند تا بتوانند به بالندگی و خود شکوفایی نائل شوند.
این امر طلب می کند که مسئولین آنها به ظرایف روانشناختی و رشدی کودک آگاه بوده و به فراخور موقعیت ها از خود پاسخی در خور توجه بدهند ؛ چون همانطور که پیش تر یادآور شدیم گاهی نه تنها نمود نحسی و بدقلقی کودک زیان بار نیست ، بلکه این امر برای رشد و خودپذیری او ضروری است.
باری ، باید تلاش والدین جهت محدود کردن و مهار این هیجان صرف شود. روشن است که نیل به این هدف مستلزم به کارگیری ظرایف و هنرهای کارآمد می باشد.
فرضا والدین می دانند که بین بهانه گیری و حمله ی بچه های کوچک تر با نوپایان بزرگتر تفاوت اساسی و ماهوی وجود دارد ، زیرا کودکان کوچک تر سریعا دستخوش احساس شده و فورا واکنش نشان داده و در یک چشم برهم زدن اصل قضیه را فراموش می کنند ؛ لیکن این مسئله برای کودکان بزرگتر این طور نیست ، چون تجارب مختلف به آنها درس های لازمه را داده و این کودکان راحت تر خواسته های نامعقول خود را به این طریق عملی کنند.
باید از هر شیوه و اهرمی جهت کنترل و مهار کردن ناسازگاری های کودکان مهاجم و مزاحم استفاده کرد.
تعیین حدود رفتاری
یکی از نیازهای اصلی کودکان این است که چارچوب و حدود رفتارهای آنها مشخص شود. در غیر این صورت ، احساس گم گشتگی کرده و این احساس مشکلات و نارسائی های رشدی را به آنها تحمیل می کند.
بنابراین کودک نوپا جهت نیل به این نیاز خود پیوسته بر دامنه ی حملات خود می افزاید تا بالاخره در نقطه ای به هیجانات او پاسخی قاطعانه بدهید.
پس شایسته است که جهت نتیجه گیری بهتر در همان ابتدای بروز جار و جنجال و داد و بیداد ، یک بار برای همیشه تکلیف خود را با او روشن سازید. چون هر گونه رفتار کج دار و مریضانه سبب می شود که او در رفتارهای خود جری تر شده و بیشتر از گذشته درمار از روزگارتان در آورد و در سن 3.5 سالگی تبدیل به جان ستانی خون آشام میشود.
نکته ی مهمی که در این خصوص باید ملکه ی ذهن والد باشد این است که در هیچ حالت و شرایطی ، ثبات رفتاری و قاطعیت خود را در برابر کودک فراموش نکند. از سویی دیگر ، هر چقدر این واکنش ها آرام تر و متین تر باشد به همان نسبت نیز بازتاب های مثبت آن بیشتر می شود.
به بیان دیگر در واقع این بی تربیتی و بدذاتی کودک نیست که با جیغ هایش شما را مورد حمله قرار می دهد ، بلکه این امر ناشی از برخورد خود شما با این مسئله می باشد.
برخوردی آرام و قاطعانه کارآیی بیشتری در قیاس با واکنش های احساسی و تند دارد . باری ، گه گاهی فرد دستخوش هیجان گذرا میشود و خویشتنداری در همه حال ممکن نمی باشد و برای این که مادر گرفتار واکنش احساسی در قبال کودک نشود لازم است ظرایف زیر را مد نظر داشته باشد :
1 . پیش از آنکه کلامی را بر زبان آورید ، از یک تا شماره 10 بشمارید.
2 . به جای این که رفتار مطلوب را به کودک گوشزد کنید ، فریاد زنان احساستان را آشکار سازید.
3 . برای این که از تیررس جهنم ایجاد شده خارج شوید ، به جای امنی پناه برده و سعی کنید که بالش و یا خرس عروسکی را به زمین بکوبید.
مسئله ای که باید به آن توجه شود این است که کودک باید به این احساس برسد که شما به عنوان یک والد بر خود و او کنترل و تسلط دارید ، چون اگر این طور نیندیشید دستخوش ناامنی شده و این امر بازدارندگی ها و مشکلات بیشتری را به وی تحمیل می کند. بنابراین اگر بر روی خودتان کنترل نداشته باشید ، او چگونه میتواند به شما تکیه کند؟
از سویی دیگر ، چنانچه به هر دلیلی خویشتنداری و کنترل خود را از دست داده و خود نیز مثل یک کودک دستخوش هیجان شده و گرفتار جیغ زدن و داد و قال کردن شدید ، به تدریج به خود آمده و به او نشان دهید که توان مهار و کنترل این مسئله را دارید.
سپس جهت نتیجه گیری بهتر از او پوزش طلبیده و به اتفاق یکدیگر مشغول انجام کاری نشاط آور و فرح بخش شوید. کلام مهم این که ، کودک باید دریابد که به وی عشق می ورزید ولیکن لجبازی و ناسازگاری و حملات گاه و بی گاه او را دوست ندارید و این هم ضرورت هایی را طلب می کند که در ادامه ی این مطلب وارد جزئیات بیشتری در این رابطه خواهیم شد.
منبع : کتاب چگونه الم شنگه کودکان را مهار کنیم؟