پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)
جمعه 13 مرداد 1396 8:02 PM
خـسـته، افـتـاده ز پا، آمده زانو میزد
مـشـکلى داشت به آقاى خودش رو میزد
میچکید از سر و رویش عرق شرم به خاک
مـشـتهـا واشده و پنجه به گیسو میزد
دامـنـى داشـت پر از خاطره تیره و تلخ
دسـت در دامـن آن ضـامـن آهو میزد
همنوا با در و دیوار در آن عصمت محض
کـفـتـرى بـر سر ذوق آمده قوقو میزد
پـاک میشـد دلـش از غصه ناپاکىها
خـادمی داشت در این فاصله جارو میزد
فـرصـتى بود و درنگى و بجا مانده هنوز
شـعـله اى شعر که در آینه سوسو میزد