0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)
جمعه 13 مرداد 1396  11:01 AM

دست هایش پُر از تمنّا بود
چشم هایش ، شبیهِ دریا بود

دست در دستِ مادرش میرفت
به همان جا که اوجِ معنا بود

ساعتِ هشت ، وقتِ رفتن به…
سوی دارُالشِّفای دنیا بود

ساعتِ هشت شد ، صدای سوت
خطِّ آهن ، شروعِ رویا بود

سخت ، فکرِ مریضیِ مادر…
گوشه ی پنجره کمی وا بود

باد میزد به صورتش… میگفت:
کاش بابای من هم اینجا بود

چشمِ او گرمِ خواب شد ، امّا…
ذهنش ، انگار در تقلا بود

آه… خوابش ، چه خوابِ سختی بود
دائما فکرِ صبحِ فردا بود…

میرود رفته رفته تا مشهد
باز هم میهمانِ آقا بود…

چشم بَر هم زد و کمی بعدش
دربِ بابُ الجواد ، تنها بود

السّلام ای امامِ خوبی ها
غرق ، در لذتِ تماشا بود

تار میدید صحن و گنبد را
اشک ، بر گونه هاش پیدا بود

ریسه های چراغ و گلباران ،
همه جا غرقِ شور و غوغا بود

تازه فهمید ماجرا از چیست…
روزِ میلادِ عشقِ زهرا بود

اشک هایش شدیدتر میشد ،
وسطِ سینه اش چه بَلوا بود…

روی خاکِ حَرَم نشست و گفت…
روی خاکی که عرشِ والا بود:

عیدی ام را شما بده آقا…
مادرم را ، شفا بده آقا…

پوری باقری

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها