پاسخ به:اشعار ولادت حضرت معصومه (س)
سه شنبه 3 مرداد 1396 12:35 PM
باز هم ميشوم كبوترتان
زير اين گنبد منورتان
من نمك گير سفره ات شده ام
دست خالي نرفتم از درتان
مادر من كنيزتان بوده
پدرم نيز بوده نوكرتان
جاي كرب و بلا و طوس و نجف
شده ام خاك بوس محضرتان
ما عجم ها چقدر خوشبختيم
شده ايران مسير آخرتان
اشك هايم دخيل ميبندند
به ضريح فرشته پرورتان
از ضريح تو ياس ميريزد
مثل چادر نماز مادرتان
چقدر از مدينه دور شدي
پاي دلتنگي برادرتان
خسته از راه دور آمده اي
خسته اي از فراق دلبرتان
مثل مادر خميده اي اما
نگرفته به ميخ در پرتان
محملت پرده داشت شكر خدا
سايبان بوده بر روي سرتان
گرچه شد حمله بر عشيره ي تو
شكر، غارت نگشت زيورتان
در ميان هجوم دست نخورد
دست نا محرمي به معجرتان
شد خزان گرچه نو بهار شما
كم نشد لحظه اي از وقار شما
غُصه ي از همه بريدن تو
غم روي رضا نديدن تو
گرچه آواره گشته اي خانم
گرچه غم دارم از خميدن تو
ناقه ات بين ازدحام نرفت
بي خطر بود اين پريدن تو
چادرت زير چكمه گير نكرد
لحظه ي تلخ پر كشيدن تو
بي برادر ميان كوچه نديد
پشت مركب كسي دويدن تو
ثبت شد در جريده ي تاريخ
قصه هاي به قم رسيدن تو
آمدي شهر قم گلستان شد
پيش پايت زمين گل افشان شد
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پيش رويت فقط سلام گذاشت
پير قم با بزرگ مردم قم
سر به پاي تو چون غلام گذاشت
بهر تو قم گذاشت سنگ تمام
كِي دگر سنگ روي بام گذاشت
كي به قم دختر ولي خدا
پاي در مجلس عوام گذاشت
بهترين جاي قم سرايت بود
كِي ميان خرابه جايت بود
غم طفلي عزيز يادت هست
روضه ي پر گريز يادت هست
دختري با سر پدر ميگفت
آن همه چشم هيز ...يادت هست
بر سر غارت زنان حرم
بين دشمن ستيز يادت هست
وسط شعله ها مرا ديدي؟
پابرهنه گريز يادت هست
ماجراي شراب يادم هست
ماجراي كنيز يادت هست؟
معجر و گوشواره ام به كنار
غارت سينه ريز يادت هست
بدنم درد ميكند بابا
دهنم درد ميكند بابا
محمد جواد پرچمی