آش نخورده و دهن سوخته
چهارشنبه 7 تیر 1396 2:28 PM
شخصی به خانه یکی از دوستانش رفت، صاحب خانه آش داغی را نزد او آورد.
میهمان سرسفره نشست قبل از خوردن غذا ناگهان دندانش درد گرفت و دست خود را روی دهانش گذاشت.
صاحب خاه فکر کرد میهمان عجله دارد و صبر نکرده تا غذا سرد شود.
فکر کرد که غذا را داغ داغ خورده و دهانش به خاطر آش داغ سوخته.
صاحب خانه به میهمان گفت: می خواهی برای شما آب سرد بیاورم؟ اگر که کمی صبر می کردی تا آش سرد شود حالا دهانت نمی سوخت و می توانستی مقدار بیش تری بخوری.
میهمان از شنیدن این حرف حسابی خجالت کشید و گفت: بله آش نخورده و دهن سوخته.