پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)
چهارشنبه 24 خرداد 1396 2:49 PM
یک شب گذشت و آینهها، بی قرارتر
اندوهگین پرتو ماهاند، تا سحر
گویی طلوع دیگری آغاز میکند
خورشید از مُحاق سحر گشته، جلوه گر!
سرد و غمین، خزان زده، ماتمفزا ،چنین
داغی رسیده بر دل این لحظهها، مگر؟
داغی غریب، مثل غریبانههایِ شمع
داغی که میزند به دل شعر من، شرر
دیگر فضای خانه ندارد، صفای صبح
غیر از دعا، معالجهها، گشته بی ثمر
دیگر برای حضرت جبریل، سخت نیست
تا بشنود ز رهگذر کوفه این خبر:
جان امیر در گرو اشک طفلهاست !
ورنه طبیب، گفته: ندارد دوا، اثر
چندین نگاه، حجم تماشای خویش را
آکنده از تبسم جانانهی پدر
چندین نگاه، سهم خود از غم گرفته است
حتی، همان، که مانده پریشان، کنار در
گویی فقط، به خاطر پویایی زمان
پیچیده اند ثانیهها را به یکدگر
دیگر میان انجمنِ شمع و آینه
پروانه ای نکرده پر و بال، شعلهور
حتی سکوت پنجرههای بدون شمع
پوشانده ابر تیره، به آیینهی سحر
*****
دارد هنوزکوفه به یاد ، این که صبح شد
اما، دریغ از سحر بی تو ، ای پدر !
***
سیدعلی اصغرموسوی
قم- 1383