0

اشعار شهادت امام علی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)
چهارشنبه 24 خرداد 1396  2:07 PM

مظلوم علی...

سر سفره نشسته بود عجيب

چشم هايش هواي باران داشت

در حوالي مغرب كوفه

دست هايش دعاي باران داشت

نمكي روي زخم خود پاشيد

تا شود باز، روزه ي جگرش

باز مي كرد روزه را مي زد

روضه هاي مدينه هم به سرش

سر سفره نشسته بود و عجيب

دل زينب براش مي زد شور

دم افطار خود دعا مي كرد

« كربلا از نگاه بابا دور »

تا سحر چشم روي هم نگذاشت

پاشد و رخت خويش را بربست

با نگاهي به آسمان فرمود

كه شب روسياهي كوفه است

هوس ديدن دوباره ي يار

كرد او را از اين مصمم تر

نام زهرا كه برد نيّت كرد

شال خود را چو بست محكم تر

ابروانش به هم گره خورده

گذر چشم او به ماه افتاد

با طمأنينه اي شگفت انگيز

دل به دريا زد و به راه افتاد

او كه بر دوش مي كشيد هرشب

كيسه ي نان و كيسه ي خرما

او كه بر شانه هاش مي رفتند

كودكان يتيم هي بالا

پينه ي دست هاي او بيش از

پينه هاي شريف پيشانيش

او كه هر روز و شب فقط مي خورد

به دل ريش ريش و زخمش نيش

گام هايش وزين و سنگين بود

كوچه ها زير پاش مي لرزيد

غربتي داشت گريه هاي شبش

كه طنين صداش مي لرزيد

چشم، در راه مسجد كوفه

تا بيايد امام امشب هم

چند خانه آن طرف تر آه

چشم در راه مانده زينب هم

نفسش را كه در گلويش ريخت

سوخت انگار از تبش محراب

حضرت آفتاب پا مي كرد

كوفه را با اذان خود از خواب

آه از بعد اين عذاب غريب

كه شكسته شود به سجده سرش

با لب تيغ زاده ي ملجم

بي مهابا خنك شود جگرش

آه از خون كه ريخت بر رويش

آه از آخرين خسوف علي

چقدر ضرب تيغ سنگين بود

سكته انداخته در حروف علی

ركن عالم شكست و هاتف گفت

اهل عالم تَهَدَّمَت وَالله

در جنان فاطمه به سر مي زد

با نواي علي ولي الله

 

رضا دین پرور

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها