پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)
چهارشنبه 24 خرداد 1396 1:57 PM
امیرالمومنین(ع)-شب نوزدهم
خون دل های علی گل کرد برفرق سرش
می برد این دستۀ گل را برای همسرش
آنکه عمری کرد دلجوئی ز پا افتاده را
حال می ریزد گل از خون در میان بسترش
مسجد و محراب و منبر در فروغی از خلوص
محشری دیدند در حال نماز آخرش
بعد زهرا با همان عشق و محبت بارها
دید زهرا را ولیکن در نگاه دخترش
کم کم از پا می فتاد این شمع و از غم زینبش
بال و پر میزد چنان پروانه در دور و برش
گفت عباسم علمدار حسین من تو باش
این وصیت نامه را بنوشت با چشم ترش
گفت با پروانه های خویشتن پنهان کنند
همچو زهرا نیمه شب در خاک غم خاکسترش
پر شد از شهد شهادت تا که جامش عشق گفت
ساقی کوثر رود امشب به سوی کوثرش
از سخن گفتن «وفائی» گر که کم کم شد خموش
قطره قطره اشک می افتاد روی دفترش
سید هاشم وفایی