0

اشعار شهادت امام علی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام علی (ع)
سه شنبه 23 خرداد 1396  3:39 PM

اشعار ضربت خوردن حضرت مولا(ع) – رضا دین پرور

 

سر سفره نشسته بود عجیب

چشم هایش هوای باران داشت

در حوالی مغرب کوفه

دست هایش دعای باران داشت

**

نمکی روی زخم خود پاشید

تا شود باز، روزه ی جگرش

باز می کرد روزه را می زد

روضه های مدینه هم به سرش

**

سر سفره نشسته بود و عجیب

دل زینب براش می زد شور

دم افطار خود دعا می کرد

« که بلا از نگاه بابا دور »

**

تا سحر چشم روی هم نگذاشت

پاشد و رخت خویش را بربست

با نگاهی به آسمان فرمود

  که شب روسیاهی کوفه است

**

هوس دیدن دوباره ی یار

کرد او را از این مصمم تر

نام زهرا که برد نیّت کرد

شال خود را چو بست محکم تر

**

ابروانش به هم گره خورده

گذر چشم او به ماه افتاد    

با طمأنینه ای شگفت انگیز

دل به دریا زد و به راه افتاد

**

او که بر دوش می کشید هرشب 

کیسه ی نان و کیسه ی خرما

او که بر شانه هاش می رفتند 

کودکان یتیم هی بالا

**

پینه ی دست های او بیش از 

پینه های شریف پیشانیش

او که هر روز و شب فقط می خورد

به دل ریش ریش و زخمش نیش

**

گام هایش وزین و سنگین بود 

کوچه ها زیر پاش می لرزید

غربتی داشت گریه های شبش 

که طنین صداش می لرزید

**

چشم، در راه مسجد کوفه

تا بیاید امام امشب هم

چند خانه آن طرف تر آه

چشم در راه مانده زینب هم

**

نفسش را که در گلویش ریخت 

سوخت انگار از تبش محراب

حضرت آفتاب پا می کرد

کوفه را با اذان خود از خواب

**

آه از بعد این اذان  غریب

  که شکسته شود به سجده سرش

با لب تیغ زاده ی ملجم

بی مهابا خنک شود جگرش

**

آه از خون که ریخت بر رویش 

آه از آخرین خسوف علی

چقدر ضرب تیغ سنگین بود

 سکته انداخت در حروف علی

**

رکن عالم شکست و هاتف گفت

 اهل عالم تَهَدَّمَت وَالله

در جنان فاطمه به سر می زد

با نوای علی ولی الله

 

 رضا دین پرور

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها