0

اشعار شب های قدر

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شب های قدر
دوشنبه 22 خرداد 1396  2:02 AM

شب های احیا در فراق تو گذر شد

عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد

ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی

آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد

 

از اول ماه خدا یاد تو هستم

اما چرا این ناله هایم بی اثر شد

آقا اجازه شب شب قدر است و روضه

از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد

مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد

در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد

اما امان از روضه ای که خون تو گریی

آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد

بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن

مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد

طشت طلا و خیزران ها بر حسینت

بزم شراب و دختری غرق نظر شد

وقتی جسارت بر سر ببریده کردند

مویش سپید و زینب تو خون جگر شد

این بار در شام و پلیدی های بسیار

گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد

مولا حلالم کن ولی ای صاحب من

چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد

 

 

شاعر:محمد مهدی عبداللهی

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها