پاسخ به:اشعار وفات حضرت خدیجه (س)
دوشنبه 15 خرداد 1396 2:26 PM
حضرت خدیجه(س)-وفات
لحظاتی كه نشستی بغل بستر من
این قَدَر گریه نكن فاطمه جان در بر من
دیدن اشك تو والله برایم سخت است
پس عذابم نده در این نفس آخر من
تو اجازه نده تنها بشود پیغمبر
بعد من باش كنار پدرت دختر من
صَرف دین پدرت شد لحظات عمرم
وقف شد دار و ندارم به ره همسر من
همهی زندگیام خرجیِ اسلام شده
جان من نیز فدای سر پیغمبر من
از همه ثروت من كه به هوای دین رفت
یك كفن نیست بپیچند بر این پیكر من
این همه سال غمی در دل من راه نیافت
ولی امشب غم فردای تو آمد سر من
میروم زود ز پیش تو دلیلش این است
كه نبینم چه میآید به سر كوثر من
میروم تا كه نبینم كه به ضرب سیلی
چه میآرند به روز گل نیلوفر من
پدرت گفته كه پهلوی تو را میشكنند
وای از صدمهی مسمار و گل پرپر من
وسط هجمهی مردم تو صدا خواهی زد
محسنم كشته شد ای وای بیا مادر من