0

اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1396  6:59 PM

دل مجنون هميشه با ليلاست
مي رود سوي هر كجا ليلاست
قدم عاشقي كه برداري
بعد از آن اختيار با ليلاست
تپش قلب تو ، نمي دانم
تپش قلب من كه يا ليلاست
آنكه از كار من گره بگشود
با دو دست گره گشا ليلاست
بسته آنكه دخيل زلفم را
به سر زلف كربلا ليلاست
كشش عشق تا كه پا بر جاست
دل اسير مزار پايين پاست
پسر پهلوان اربابم
مرتضاي جوان اربابم
اي عصاي پدر ، علي اكبر
اي كه هستي توان اربابم
قمر دوم بني هاشم
اي مه آسمان اربابم
دامنت را نمي دهم از دست
لحظه اي هم به جان اربابم
تو كريمي و از تو شامل ماست
كرم خاندان اربابم
نشده دست رد به كس بزني
سفره دار مدينه چون حسني
جز خدا كس نبود در دل تو
من كجا ! مدحت خصائل تو
كار من نيست كار جبريل است
تا گدايي كند ز سائل تو
كيستي كه معاويه مي گفت
به اميرانش از فضائل تو
تا ببيند جمال پيغمبر
چشم عباس بود مايل تو
به نبي رفته بين اهل البيت
بيشتر از همه شمائل تو
اشبه الناس به رسولي تو
نوه ي ارشد بتولي تو
در شجاعت دلاوري اكبر
در بلاغت تو حيدري اكبر
با تمام كريم هاي شهر
در سخاوت برابري اكبر
پدرت گفته خلقا و خلقا
تو سراپا پيمبري اكبر
سر و دست است كه زمين ريزد
بزني گر به لشكري اكبر
مشك بر دوش پيش چشم حسين
تو ابالفضل ديگري اكبر
اي ستون خيام ثارالله
اي ذبيح قيام ثارالله
از تو دارم همين غلامي را
كس ندارد چنين مقامي را
تا كه ميخانه را به هم ريزم
پيش رويم گذار جامي را
السلام عليك يابن حسين
مي دهي پاسخ سلامي را؟
...كه فرستاده ام زند بوسه
آن قدم هاي بس گرامي را
لب خشك تو ظهر عاشورا
شرمگين كرد تشنه كامي را
تشنه لب بودي و دويست نفر
زير تيغ تو رفت از آن لشكر
در حصاري كه تو شدي تنها
بوسه اي زد عمود فرقت را
ريخت خون تو روي چشم عقاب
اشتباهي تو را كشيد كجا !؟
وسط جمعيت تنت گم شد
دشمنان علي همه پيدا
بر تن تو ز بغض مي كوبيد
هر كه مي برد نيزه اش بالا
با تن قطعه قطعه روي زمين
تو صدا مي زدي : بيا بابا
پدرت را كه ديد عمه ي تو
مو پريشان دويد عمه ي تو

شاعر : رضا رسول زاده

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها