پاسخ به:اشعار ولادت امام سجاد (ع)
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396 12:58 PM
سلام اى چارمین نور الهى
كلیم وادى طور الهى
تو آن شاهى كه در بزم مناجات
خدا مىكرد با نامت مباهات
تو را سجاده داران مىشناسند
تو را سجده گزاران مىشناسند
تو سجادى تو سجاده نشینى
تو در زهد و ورع تنهاترینى
قیامت مىشود پیدا جبینت
به صوت «این زین العابدینت»
شبیه تو خدا عابد ندارد
مدینه غیر تو زاهد ندارد
تو با درماندگان خود شفیعى
تو با خیل جذامىها رفیقى
سحرها نان و خرما روى دوشت
صداى سائلان تو به گوشت
فرزدق را تو شعر تازه دادى
تو بر شعر ترش آوازه دادى
تو میقاتى تو مشعر زاده هستى
عزیز من پیمبر زاده هستى
تو كز نسل امیر المۆمنینى
پیمبر زاده ایران زمینى
سزد شاهان فتند اینجا به زانو
على بن الحسین شهر بانو
تو در افلاك زین العابدینى
تو روى خاك با ما همنشینى
قتیل تار گیسوى تو اصغر
فدایى تو باشد همچو اكبر
ابوفاضل همان ماه مدینه
كنارت دست دارد روى سینه
تو كوه عصمتى، لرزش ندارى
تو از غیر خدا خواهش ندارى
تو در بالاى منبر چون رسولى
تو در محراب خود گویا بتولى
تو را شب زنده داران مىپرستند
لبت را روزه داران مىپرستند
تو جنسات از نیستان غدیر است
تو نامت روى دیوان غدیر است
تو بر پیشانى خود پینه دارى
تو بر حق خدمتى دیرینه دارى
تو آنى كه به كویت هر كه آمد
غلام مستجاب الدّعوة باشد
تو اشك مطلقى، گریه تبارى
تو از روز ازل ابر بهارى
تو مقتل سیرتى از جنس آهى
تو مثل حنجر گل بى گناهى
رعیتهاى تو شه زادگانند
اسیران درت آزادگانند
تو بزم روضه را بنیانگذارى
تو در دل روضه ماهانه دارى
تو از جنس غرور دخترانى
تو آه سینه بى معجرانى
تو منبر رفتهاى اما به ناقه
سخنها گفتهاى امّا به ناقه
تو آن یعقوب یوسف زاده هستى
تو آن از دست یوسف داده هستى
محمد سهرابی