پاسخ به:اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع)
دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 4:23 PM
سالها کنج قفس تنها و بی غمخوار بودم
لحظه ها را می شمردم در غم دیدار بودم
هر سحر با ضربه ی سیلی نمودم روزه آغاز
زیر آماج لگد در لحظه ی افطار بودم
گرچه زندان بان مرا می زد به نامردی ولیکن
من برای عفو او در ذکر یا غفار بودم
من زکیه سیرتم زهرا تبارم زینبی ام
گاه یاد شام و گه یاد در و دیوار بودم
چونکه می بردند نامردان به سوی چار میخم
یاد بند گردن مولا و آن مسمار بودم
چونکه می افتاد دندانی ز من از دست سنگینی
یاد چوب خیزران و کوفه بدکار بودم
فاصله افتاده بین استخوانهای نحیفم
یاد غمهای سه ساله بسکه در آزار بودم
تا که می خندید دشمن بر شکسته حرمتم
یاد سرگردانی زینب سر بازار بودم