پاسخ به:اشعار شهادت امام موسی کاظم (ع)
یک شنبه 3 اردیبهشت 1396 10:11 AM
روضه- حضرت موسی ابن جعفر
بدتر ز پا و دست، تنت درد می کند
زنجیر زیر پیرهنت درد می کند
بر روی پیکرت رد شلاق می رود
لبهای گوهر سخنت درد می کند
از روی عمد بین سیه چال بردنت
از اینچنین محن، بدنت درد می کند
هرچند قعر چاه به زحمت فتاده ای
قلبت ز یاد بی ''کفنت'' درد می کند
شکر خدا که خواهرتان پیشتان نبود
راست اسیر نیزه ی تیز و سنان نبود
*******
ساقی که داشت پای شریفت شکسته شد
حتی نفس ز سردی زندان، چه خسته شد
هر استخوان معتکفت تیر می کشد
بی شک لبت ز غیر عبادات بسته شد
از فرط همنشینیِ زنجیر و گردنت
خون بین گردن و تن پاک تو لخته شد
روز و شبت سیاهی و فرقی نمی کند
تابوت جسم بی رمقت تکه تخته دش
اینجا برای بی کسی ات ناله می کنیم
گریه ز داغ زخم روی شانه می کنیم
*******
با اینکه جسم تو به روی دستشان نرفت
با اینکه با ادب به سوی عاشقان نرفت
لیکن نشد بدنت زیرِ سمِ اسب
لیکن به سوی تو سنگی نشان نرفت
ایـن تـازیانه با تـنـتـان خوب تا نکرد
وقت دعا که نیزه فرو در دهان نرفت؟ !
ماندی سه روز گوشه ی زندان، بدونِ جان
اما هجوم دشمن تو بر زنان نرفت
جدت حسین تشنه به کودال رفته است
خواهر نظاره کرده و از حال رفته است
علی احمدیان-جنت