پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
یک شنبه 3 اردیبهشت 1396 8:50 PM
تاریخ: 1357/10/26
س: حضرت آیت الله ! شما بنیادگذاری یک دولت اسلامی را در ایران اعلام فرموده اید که ریاست آن را عهده دار خواهید شد. آیا این دولت اسلامی بر اساس یک رژیم پارلمانی و از نوع رژیم های پارلمانی دنیا غرب خواهد بود یا یک نوع حکومت روحانی؟ و آیا می خواهید نقش ریاست خود را با انتخابات و یا با مراجعه به آرای عمومی به تصویب برسانید؟ در این دولت اسلامی آیا احزاب سیاسی روزنامه ها و همچنین غیر معتقدین به دین می توانند آزادانه احتمالاً عدم موافقت را با آن حضرت و سیاست تان اظهار دارند؟
ج: من نمی خواهم ریاست دولت را داشته باشم. و طرز حکومت حکومت جمهوری است و تکیه به آرای ملت. و قانون قوانین اسلام است و احزاب آزادند که مخالفت با ما یا با هر چیزی بکنند مادامی که اقداماتشان مضر به کشور نباشد.
س: قدرت حضرت عالی بر روی چه نیروی سیاسی یا بر چه تشکیلات بنیادی دیگر اتکاء خواهد داشت؟ تکیه شما مثلاً بر روی جبهه ملی است یا بر روی روحانیون؟ قبلاً اظهار فرموده بودید که اینها فقها و اشخاص دیگری هستند که باید به امور حکومت اشتغال یابند و آیا این اصل به همان سان که قبلاً فرموده اید عمل خواهد شد؟
ج: من چنین چیزی نگفته ام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است. نظارت بر قوانین البته به عهده روحانیون است و اتکاء روحانیون هم به ملت است نه به حزبی و من هم به ملت اتکاء دارم و به حزبی وابسته نیستم.
س: بنابر این نقل قول هایی که از جناب عالی در روزنامه هرالد تریبون آمریکایی منتشر شده نقل قول و پیام شما نیست؟
ج: بسیاری از روزنامه ها بر خلاف واقع چیز می نویسند و من باید تعجب کنم از اینکه چطور روزنامه ها به خودشان اجازه می دهند که حرف هایی که برخلاف واقع است و من نگفته ام و نکرده ام نسبت دهند.
س: در چه هنگام و در چه شرایطی برای نخستین بار در خود احساس این رسالت سیاسی را فرموده اید و چرا توده های ایرانی را بلافاصله پس از حوادث سال 1963 از همان هنگام که
جناب عالی رهبر خلقی بودید بسیج نفرمودید؟
ج؛ ما از اول برای این که مخالفت با رژیم داشته باشیم چون رژیم را قانونی نمی دانستیم درصدد بودیم ولکن به تدریج ملت بیدار شد. یک امری نبود که بتوان در همان اوایل این کار را انجام داد. در این مدت کم کم مردم بیدار شدند و از یک سال و نیم قبل به این طرف این آگاهی به اوج خود رسید و منتهی به این مسایل شد.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.