پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
یک شنبه 3 اردیبهشت 1396 8:42 PM
تاریخ: 1367/12/18
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ عبدالله نوری دامت افاضاته
با یاد و گرامیداشت خاطره فداکاری های یکی از سرداران بزرگ نهضت اسلامی ایران مرحوم شهید حجت الاسلام آقای حاج شیخ فضل الله محلاتی که از یاران با وفای این جانب و از سختی کشیدگان دوران مبارزات خونبار انقلاب اسلامی ایران و همچنین مردی صالح و فداکار و برادری دلسوز برای پاسداران عزیز انقلاب اسلامی بود که خدایش او را رحمت کند و در جوار خود پذیرایش گردد. و با تشکر از زحمات قائم مقام ایشان جناب حجت الاسلام آقای عراقی که فردی متدین و صالح که در کوران جنگ و جهاد خدمات قابل تقدیری انجام داده است و انشاء الله از این پس چون گذشته در خدمت اسلام و ایران و انقلاب اسلامی خواهند بود. این جانب جناب عالی را که فردی هستید فاضل، متدین، مبارز، متقی و با فهم سیاسی بسیار خوب و علاوه بر آن از خانواده محترم شهدا که خود افتخاری است بزرگ می باشید به نمایندگی از جانب خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب می نمایم. لازم است مسایلی را به شما و فرزندان عزیزم در سپاه گوشزد نمایم:
1 - وظایفی که در قانون به عهده شما گذاشته شده است باید دقیقاً مراعات گردد و شما به هیچ وجه نباید از آن چشم پوشی کنید، فرزندان سپاهی ام نیز نباید از قانون کوچکترین تخطی بنمایند.
2 - نمایندگی شما در سپاه پاسداران اعم از لشکری و کشوری و وزارت سپاه می باشد لذا کلیه مسایل فرهنگی، عقیدتی - سیاسی و فکری و فعالیت های تبلیغاتی و انتشاراتی و حفاظت و اطلاعات و مسایل قانونی دیگر زیر نظر شماست و شما باید هدایت تمامی موارد مذکور را به عهده بگیرید.
3 - تمامی فرزندان عزیزم در سپاه اعم از فرماندهان و سایرین هماهنگی های لازم را با نماینده محترم این جانب داشته و دارند و تخطی از آن با عکس العمل روبرو خواهد شد.
4 - از این پس تأیید عزل و نصب فرماندهان سپاه پاسداران با شماست.
5 - از آنجا که شما نماینده این جانب در جهاد سازندگی هم می باشید از خداوند متعال می خواهم تا با هماهنگی سپاه و جهاد بتوانید این دو نهاد مقدس انقلاب را یار و همکار یکدیگر نمایید تا بهتر بتوانند به اسلام و انقلاب و ایران خدمت کنند.
توفیق و تأیید شما را از خداوند تعالی آرزومندم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.