پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
یک شنبه 3 اردیبهشت 1396 8:33 PM
تاریخ: 1366/06/01
بسم الله الرحمن الرحیم
ما خدای تبارک و تعالی را شکر می کنیم که با این همه مشکلاتی که برای جمهوری اسلامی پیش آوردند و پیش خواهند آورد، جز ذات مقدس او پناهی نداریم، هر چه هست از اوست و هر چه خواهد شد هم از اوست و ما جز یک خدمتگزاری که باز هم توفیقش از اوست، چیزی نیستیم. /هم/ باید همه ما توجه داشته باشیم به این که ما خودمان چیزی نیستیم، هر چه هست اوست. اگر عنایات او نبود ما هیچ بودیم، چنانچه از ازل هم هیچ بودیم و بعدها هم از حیث حیثیت خودمان هیچیم، منتها ما هیچ ها اشتباه داریم، خیال می کنیم ما هم یک چیزی هستیم و این یک حجابی است بین ما که امیدوارم خدای تبارک و تعالی این حجاب را بردارد و ما بفهمیم کی هستیم، (اللهم ارنی الاشیاء کما هو) . (ارنی الاشیاء کما هو) ؛ یعنی به حسب احتمال قوی این که، آن که هستند که صرف تعلق به او هستند، او را نشان بدهد، که اگر او را نشان بدهد معرفت خدا حاصل می شود و اگر آن چیزی که ما همه در حجاب هستیم، آن حجاب برداشته بشود، معلوم می شود که غیر از او کسی نیست و چیزی نیست و همه اشکالات در حجابی است که ما داریم، گمان می کنیم چیزی هستیم. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همه ما توفیق معرفت عنایت کند و توفیق خدمت به خلق الله.
البته من از مشکلات دولت، از مشکلات کارمندان دولت، از مشکلات همه قشرهایی که در بین دولت کار می کنند، آگاهم، چنانچه شماها بهتر آگاهید و من می دانم که این دولت و این اقشاری که مربوط به دولت هستند در عین حالی که محرومترین قشرها هستند، با اخلاص ترین قشرها هستند و در عین حالی که با یک زندگی درویشانه می گذرانند، بحمدالله قدرت معنوی دارند و هر چه زندگی زیادتر بشود، قدرت روحی کمتر می شود. این /را/ مسلم است هر قدمی که دنیا برای آدم برمی دارد، انسان عقب می گیرد، آنهایی که در کاخ های بسیار مجلل زندگی می کنند، نگرانی شان بیشتر از آنی هست که درویش اند و در محله ها زندگی می کنند، پس ما از این جهت هم /که/ شکرگزار هستیم که ما را در لباس
درویش ها درآورده است - نه درویش به معنای اصطلاحی، درویش واقعی - و ما خدمت به خدا و خدمت به خلق خدا را وظیفه خودمان می دانیم و همه را هم از او می دانیم و مشکلات را هم انشاءالله پشت سر می گذاریم و همان طوری که تاکنون ایستادگی کردیم، همه ایستادگی کردند در مقابل همه مشکلات، از این به بعد هم /در همه/ بین همه مشکلات ایستادگی خواهند کرد و من هم دعا می کنم که خداوند به شما توفیق بدهد.
و اشخاصی که خارج ایستادند و اشکال می کنند، از باب این که خودشان در گود نیستند اشکال کردن یک چیز آسانی است اما حل اشکال مشکل است خوب! البته اشخاص خارج نشستند، می گویند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا باید بشود؟ چرا فلان کار باید بشود؟ باید بکنند، لکن وارد نیستند ببینند که مشکلات چی هست. در یک همچو زمانی که دولت و ایران مبتلای به همه گرفتاری هایی که می بینید هستند و همه دولت ها، همه جهان به استثنای ملت هایشان در صدد محو جمهوری اسلامی هستند. یعنی در صدد محو اسلام هستند، در عین حال خدای تبارک و تعالی تأیید کرده است و ما استقامت کردیم، مقاومت کردیم، بعدها هم خواهیم کرد انشاءالله.
و آن چیزی که من امروز خیال دارم عرض کنم قضیه اسفباری است که در مکه اتفاق افتاد. ما از اول قیام - انشاءالله - برای خدا و برای نجات ملت، شهدا خیلی داشتیم، چه قبل از این که انقلاب واقع بشود - در زمان ستمشاهی - شهدای بزرگ داشتیم و چه بعدش که می بینید /که داشتیم/ شهدای بسیار ارزشمند داشتیم، لکن مسأله حجاز، مسأله دیگری است، غیر مسائل است، ما آن وقت هر چه بوده این که کتک می خوردیم یا گاهی می زدیم، گاهی خوردیم بعد هم همین طور، ما شهدا خیلی دادیم و در همه جا شهید دادیم. در زمان رضاشاه آن همه رنج هر کس یادش است می داند چه خبر بود، در زمان محمد رضا هم که همه یادتان است چه بساطی داشتیم، چه داشتند و چه شهدایی در آن وقت دادیم و چه شهدایی در بین این وقت ها. لکن همه قضیه شهادت بود، قضیه بزرگ بود لکن قضیه، قضیه مسأله حجاز نبود، مسأله قدس مسأله بزرگی است، روز قدس هم دیدید که چه، اما روز قدس مسأله ای است و روز جمعه خونین مکه مسأله دیگری است. روز قدس ما برای این که نجات بدهیم قدس را از دست غاصب، لکن آنها این طور نبود که قدس را توهین بهش بکنند، از بین ببرند. آنها هم مدعی بودند ما قدس را می خواهیم و چه می کنیم. البته نباید قدس دست آنها باشد اما این طور نبود که روز قدس ما برای خاطر این که اسلام آن طور صدمه دیده، ما برای خاطر این که قدس که باید دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب کرده. در این انفجارها که حاصل شد، در این ترورها که شد بسیار عزیزان بزرگی را ما از دست دادیم که هر خاک پای آنها بر این کاخ نشینان ارزشش بیشتر بود - اگر آنها ارزشی داشتند که ندارند - لکن همه این بود که ما کتک می خوریم و می زنیم، در جنگ با
صدام هم که تحمیل به ما کردند، ما خیلی از دست دادیم! شهید از دست دادیم، خیلی ضرر بردیم لکن ما ضرر بردیم، مسأله، مسأله حجاز نیست. مسأله حجاز مسأله ای است که ما باز خواب هستیم، دنیا هم باز خواب است که چه شد. مسأله حجاز، مسأله بزرگترین مقامات قدس اسلامی و دنیایی شکسته شد، کعبه احترامش پیش ما تنها نیست، پیش مسلمین تنها نیست، کعبه را همه ملل محترم می شمرند. همه مللی که به دین چیز دارند. کعبه، کعبه ای است که از زمان اول خلقت بوده است و همه انبیا در او خدمتگزار بودند. شکستن کعبه مسأله ای نیست که بشود ازش همین طوری گذشت. اگر ما از مسأله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی توانیم از مسأله حجاز بگذریم، مسأله حجاز یک باب دیگری است غیر مسأله چیزهای دیگر.
و آنچه لازم است زنده نگه داشتن این روز است، آن روزی که این خیانت شد به اسلام. و الان ماه محرم نزدیک می شود، ماه محرم برای ما خیلی عزا هست لکن سیدالشهدا سلام الله علیه هم فدا شد برای این که در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود، همه فدای مکه هستند. مکه جایی است که همه انبیا خدمتگزار او بودند و حالا گرفتار شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد که اصلاً نمی فهمند باید چه بکنند و نمی فهمیدند و نمی دانند چه تحمیلی برشان شد و /مسلمین/ یک ننگی هست الان برای همه مسلمین دنیا که مکه، محل قدس الهی، محلی که مقدس ترین مقامات الهی است این طور شکسته بشود و مسلمان ها نشسته باشند تماشا کنند. مسلمان ها خودشان تکلیف خودشان را می دانند. مسأله را باید زنده نگه داشت، در ماه محرم تمام کسانی که منبر می روند، واعظ هستند، نوحه خوان هستند، تمام دستجات باید در رأس امورشان این مسأله قرار داده شود. سیدالشهدا برای این بود شهادتش، برای این بود که اقامه بشود عدل الهی، اقامه بشود خانه خدا، محفوظ باشد خانه خدا و در یک زمان ما که همه نشستیم و تماشا می کنیم، ما تماشاچی هستیم؟ چه باید بکنیم؟
البته این معنا را من تذکر بدهم که معنی این که ما باید با این مسأله برخورد داشته باشیم، این نیست که کسانی که الان در این جا از سعودی ها هستند یا از سایر، از کویت، از جاهای دیگر اینها را ما کاری داشته باشیم، اینها در پناه ما هستند باید محفوظ باشند و این جوان های ما البته حسن نیت دارند، لکن من بهشان عرض می کنم که در بین شما ممکن است اشخاصی باشند که حسن نیت نداشته باشند، بخواهند مملکت ایران را، بخواهند دولت ایران را آلوده کنند. شما متوجه باشید که اینها چیزی نیستند که ما به اینها کار داشته باشیم، چون مسأله بالاتر از این مسائل است و باید ما با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا، آنهایی که به خدا اعتقاد دارند، با همه قوایی که دارند، باید با این مسأله محاربه کنند، به هر طوری که خودشان صلاح می دانند. این ننگ را نباید ما به گور ببریم که ما بودیم دیدیم در حضور ما بزرگترین جنایت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما.
این توطئه بی اشکال یک توطئه سابقی بود هیچ اشکالی در این نیست که یک سابقه ای داشت این توطئه. بنا داشتند بر این که این امر واقع بشود، تحمیل کرده بودند بر آل سعود احمق که یک همچو کار احمقانه ای بکند و خودش را در تمام دنیا منحط کند، با این که منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعاً متحیریم که باید چه بکنیم؟ خدای تبارک و تعالی خانه خودش را حفظ می کند. (ان الله بیتا یحمیه) و خواهد سیلی را خورد از مسلمین، از مؤمنین، از حجازی ها. خود حجازی ها که در این امر وارد نبودند الا دستجاتی که مربوط به این حزب باطل و این دولت باطل است. این توطئه از سابق بود، هیچ سابقه نداشت که در سال های سابق، قبل از این که حجاج بروند، ملک سعود برای من پیام بفرستد و از من تشکر کند که شما گفتید که این جا آرامش باشد و با ما چه بکنند و اینها، بنابراین نبود. امسال این اتفاق افتاد، برای چی؟ برای چی ایشان برای من پیام فرستاد؟ برای این که بگوید که من حسن نیت دارم، چه دارم، فلان، یا یک نمایشی بود. بهترین دلیل بر این که این مسأله، مسأله توطئه بود همان کیفیت عملشان بود. خودشان اقرار کردند به این معنا، می گویند که ایرانی ها می خواستند بیایند کعبه را آتش بزنند و قم را کعبه قرار بدهند - یک همچو حرف ابلهانه - خوب! معلوم می شود از اول بنا داشتند /به/ این کار را بکنند به بهانه این که ایرانی ها آمدند کعبه را خراب کنند، ما هم مهیا شدیم پدرشان را درآوریم. قضیه کشته شدن نیست، قضیه هتک احترام است. مسأله حجاز /مسأله/ ابعاد مختلف دارد منتها بعد بزرگترش همین است که احترام یک محل مقدسی از بین رفت و مسلمین ساکت نخواهند نشست. بعدها خواهد فهمید فهد و امثال فهد خواهد فهمید که چه چیزی تحمیلش کرده اند و چه قضیه ای واقع شد و مسلمین خودشان می دانند تکلیف خودشان را، حجازی ها هم می دانند این را، اگر این کشتار که در حرم واقع شده بود، اگر در طایف واقع می شد، خوب! باز قابل تحمل بود برای این که طایف بود، کشتار بود فقط. ما کشته خیلی داریم، ما در جنگ ها کشته داریم، قبلش هم داشتیم، بعدها هم داریم. اگر در طایف واقع شده بود این یک مسأله ای بود، می گفتیم کشتند یک عده ای را، اما در حرم واقع شده، حرمی که خدا از اول امنش قرار داده و الان حرم مغصوب است در دست اینها، از اول هم این طور بود برای این که اینها چکاره اند که آمدند خادم الحرمین - خائن الحرمین - شدند؟ کی اینها را خادم الحرمین قرار داده؟ با چه وجهی اینها اسم مملکت اسلامی را تغییر دادند از آنی که بود، حجاز را مملکت سعودی قرار دادند، مملکت سعودی به چه مناسبت؟ اینها مسائلی است که همه اش بغرنج است و ما نمی دانیم که از این عار چطور خارج بشویم. من واقعاً در مسائل خیلی تحمل داشتم. در مسائل جنگ، در همه اینها تحمل داشتم اما این بی تحمل کرده من را، مسأله غیر از این مسائل است.
آنچه ما امیدواریم این است که خدای تبارک و تعالی با قدرت خودش حل کند. مسائل را و امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بدهد که در این باره بی تفاوت نباشیم، در این ماه محرم بی تفاوت
نباشند، مسلمین در دنیا بی تفاوت نباشند.
خداوند انشاءالله همه شما را توفیق بدهد و امیدوارم که خدمتگزار باشید به این بندگان خدا که مظلوم هستند و مظلوم بودند و حفظ کنید این شیوه خدمتگزاری به اینها را و بحمدالله شما خودتان از آن طبقه هستید، از طبقه بالا نیستید، یعنی از طبقه پایین، شما از طبقه ممتاز هستید، آنهایی که آن وقت ها متکفل حکومت بودند از طبقه ای بود که ناچیز بودند و خداوند شما را موفق کند که همیشه خدمتگزار باشید.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.