0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:27 PM

بیانات امام خمینی در جمع رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت

تاریخ: 1364/08/09

 

آن چیزی که برای همه ما لازم است، این است که مردم را در صحنه نگاه داریم

بسم الله الرحمن الرحیم
اولاً تبریک عرض می کنم این دولت جدید را و امیدوارم که موفق بشوید به این که قدمتان مبارک باشد برای این کشور. مطالب یک چیزهایی است که همه می دانید و تذکر است، والاً خوب! همه اطلاع دارید که آن چیزی که برای همه ما لازم است، این است که ما در فکر این باشیم که مردم را در صحنه نگاه داریم و این یک سرش بسته به دولت است و رئیس جمهور است و مجلس، یک سرش هم مربوط به خود مردم. اگر این طرف را شما نگه دارید، ما از ملتمان مطمئن هستیم که به حسب غالب و اکثریت، آن طرف را حفظ می کنند. این طرف باید بنا بگذارد بر این که با هم مثل یک دست باشند و این کاری را که انجام دهند، همه با هم همصدا باشند. اگر بنا باشد در یک دولتی، یک وزارتخانه ای بخواهد مخالفت بکند در یک امری، این کار پیش نمی رود. حالا در یک ممالکی که آسوده هستند، کاری ندارند اگر در دنیا باشد یا یک رژیمی باشد که این طور نباشد که مخالفی داشته باشند، آن جا خیلی صدمه نمی خورند. اما در یک رژیمی که می دانید همه مخالف شما هستند و دنبال اینند که یک چیزی را درست بکنند و منتشر بکنند و هرچه می خواهند بگویند و هر کاری هم بخواهند بکنند، در یک همچو وضعی که الان ما مبتلا به آن هستیم و شما مبتلای به آن هستید، عقل و انصاف اقتضا می کند که ما دیگر در بین مان چیزی نباشد. وقتی همه با ما مخالفند، ما بر فرض این که در بین خودمان هم فرضاً یک اختلاف نظری باشد، با هم باشیم در دفع او.
این گفته می شود که در وضع ایلاتی که ایلات بزرگ ایران بودند آن وقت، اینها با هم مخالف بودند، یک دسته شان از آن ور می کشید، جنگ هم با هم شاید داشتند، لکن اگر یک کسی به یک دسته ای حمله می کرد، همه با هم او را دفع کردند. خوب! این مقتضای عقل است که انسان، کسی که بخواهد به تیره های او حمله بکند، او را دفعش بکند، خودش هم اگر اختلاف دارد بعد حساب خودشان را صاف بکنند. ما الان در یک همچو قضیه ای واقع هستیم که همه کشورها به استثنای خیلی کم با ما مخالفند، بعضی اظهار مخالفت هم می کنند و عمل هم می کنند و بعضی هم در واقع مخالفند ولیکن اظهارش را هم شاید نکنند. در داخل هم که می بینید که باز شیاطین موجودند برای این که اختلاف بیندازند، برای این که یک کاری انجام بدهند. بحمدالله الان ساکت شده است به حسب غالب این

صحیفه نور جلد 19 صفحه 239

مسائل، اما هست باز و عقل اقتضا می کند که دیگر ما آنهایی که متعهد هستند به اسلام و متعهد هستند به جمهوری اسلامی و می خواهند در زیر بار ابر قدرت ها دیگر نباشند، اینها دیگر با هم باشند. یک همچو عمل بزرگی که بیرون رفتن از زیر تعهد یک قدرت های بزرگ، یک همچو عمل بزرگی نمی شود، الا این که یک ملت و دولت و همه با هم باشند. اگر نباشند، ممکن نیست یک همچو مطلبی. تا حالا هم هر چه انجام گرفته در سایه همین اتحاد بوده است، اگر یک اختلافی بوده جزیی بوده و باید کوشش کنید که حتی آن اختلاف جزیی هم نباشد، یعنی جوری عمل بکنید که مردم از شما انتزاع این را بکنند که شما خواهید خدمت بکنید.
 

باید ما از مرحله لفظ و شعار بیرون برویم و به مرحله عمل برسیم

وقتی مردم دیدند که شما در صدد خدمت به آنها هستید، طبیعی است که آنها هم کمک به شما می کنند و این به این است که همه وزارتخانه ها، هرکسی که متصدی یک وزارتخانه است، وزارتخانه خودش را بنابراین بگذارد که اصلاح کند به نفع مردم، به جوری که مردم وقتی که در آن وزارتخانه وارد می شوند با رضایت خاطر، با اطمینان خاطر بیرون بیایند. اگر این طور بشود، بلا اشکال مردم حاضرند. مردم، مردم خوبی هستند. ما از مردم تشکر باید بکنیم، ما همه مرهون آنها هستیم. عمده این است که ما هم بتوانیم خدمت متقابل بکنیم و باید ما از مرحله لفظ و شعار بیرون برویم و به مرحله عمل برسیم، یعنی هر وزیری در وزارتخانه خودش واقعاً بین خودش و خدا، خودش را موظف بداند به این که آن پرسنل آن جا را، هرکس در تحت نظر او هست، آنها را بسیج کند به این که با مردم رفتار خوب بکنند و با مردم رفتار سالم داشته باشند. و همین طور شرکت دادن مردم را در امور، این را کراراً گفتم، شما هم خودتان گفتید که یک کشوری را که بخواهید اداره بکنید، یک دولت تا شرکت مردم نباشد نمی شود اداره صحیح بشود. وقتی بنا شد که مردم شرکت کردند در کارها، شما شرکت دادید مردم را، آنهایی که الان خدمت می کنند و سابق هم خدمت کردند به شما، به ما، به همه، به اسلام و شما را رساندند به این جا، آنها را کنار نگذارید، رد نکنید، آنها را وارد کنید در کار. وقتی وارد کردید در کار و آنها دیدند که شما می خواهید همکاری کنید با آنها، آنها هم همکاری می کنند با شما و بی همکاری امثال بازار کارگرها نمی دانم زارعین، بدون این قشرهای مختلفی که هستند کار از پیش نمی رود، باید آنها هم وارد باشند در کار و کمک کنند، کارهایی که آنها می توانند انجام بدهند، انجام بدهند، مثلاً، بازرگانانی که می توانند کارهای، بازرگانان متعهد، نه هرچیز، آنهایی که در صدد اینند که برای کشور خدمت بکنند، آنها را دستشان را باز بگذارید خدمت بکنند و دنبال این نباشید که هی هر چیزی را دولتی اش کنید. نه، دولتی در یک حدودی است، آن حدودی که معلوم است، قانون هم معین کرده ولیکن مردم را شرکت بدهید، بازار را شرکت بدهید، در کارخانه ها خیلی نظارت بکنید به این که هیچ اجحافی به کارگرها در آن جا نشود. کارمندان خودتان را، همه اینها را وقتی که با هم بکنید و محبت ببینند از شما، عمده این است که روح محبت از شما ببینند، وقتی دیدند شما محبت به آنها دارید، آنها

صحیفه نور جلد 19 صفحه 240

هم به شما محبت پیدا می کنند، یک امر طبیعی است این معنا. و من امیدوارم که این امر متحقق بشود و ما شاهد این باشیم که بعد از یک چند ماهی رضایت همه قشرها را به دست آورده باشید. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که همان طوری که شما می خواهید خدمت بکنید، مردم هم همه به شما خدمت بکنند. و مخصوصاً من از روحانیون همه کشور می خواهم که در یک همچو موقعی کمک کنند به دولت و کمک کنند به آرمان های اسلام. اگر بخواهند یک وقت خدای نخواسته آنها هم در آن جا یک کارهایی بکنند، که نمی کنند انشاءالله، ولیکن اگر یک وقتی جوری بشود که شکست بشود برای دولت، شکست بشود برای عرض بکنم که مجلس، امثال اینها، این یک امری است که خوب! خودمان را با دست خودمان می خواهیم فدا کنیم و باید عقلمان را باز کنیم به این که ما گرفتار به یک چنگال یک دیوهایی هستیم که باید خودمان، خودمان را نجات بدهیم. ننشینیم به این که دیگری بشود، دیگری هم ما نداریم، ما خودمانیم، ما الان دیگری نداریم که او بیاید ما را نجات بدهد، ما خودمان باید خودمان را نجات بدهیم و این بسته به دست شماهاست و بسته به دست علمای اسلام است و بسته به دست مجلس است و اینها. و از مجلس هم من باید تشکر کنم به این که زود مسأله را انجام دادند، به طوری که دیگر تزلزلی در کار نباشد و آنها هم مورد تشکر ما هستند.
 

عمده این است که ما آن دنیا آبرو داشته باشیم

و شما هم انشاء الله خدمتگزار همه هستید و همه ما خدمتگزار ملت هستیم. و خدا را در همه امور شما حاضر بدانید، مهم آن معناست، ما از این جا خواهیم رفت، هیچ شکی نیست، من زودتر و شما هم بعدا می آیید، این مسأله ای نیست، بلااشکال است مسأله. باید فکر این را بکنیم که حالا که رفتیم، آن جا از ما پرسیدند که شمایی که رئیس جمهور بودید برای مردم چه کردید؟ شمایی که نخست وزیر بودید چه کردید؟ شمایی که وزیر بودید چه کردید؟ شمایی که وکیل بودید چه کردید؟ ملت را ازشان می پرسند که شما برای اسلام چه کردید؟ عمده این است که ما آن جا آبرو داشته باشیم. اگر این مطلب را درست بکنیم، هم این جا درست می شود و هم آن جا درست می شود. و اگر خدای نخواسته بخواهیم یک تخلفی بکنیم، نه این جا خیرش را می بینیم، نه آن جا خیرش را بینیم من از خدای تبارک و تعالی توفیق و سعادت و سلامت همه شما را خواستار هستم و از همه تان تشکر می کنم که در یک همچو موقعی همه با حسن تفاهم، باخوبی و با صفا مشغول خدمت هستید.
والسلام علیکم و رحمه الله

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها