0

صحیفه نور امام خمینی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:صحیفه نور امام خمینی
یک شنبه 3 اردیبهشت 1396  8:24 PM

بیانات امام خمینی در جمع رئیس جمهور، رئیس دیوان عالی کشور، اعضای شورای نگهبان، هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای عالی قضایی، وزرا و روحانیون به مناسبت عید سعید فطر

تاریخ: 1364/03/30

 

غیر حق تعالی نور نیست، همه ظلمت است

بسم الله الرحمن الرحیم
من امیدوارم که این عید پر برکت به همه ملت های اسلامی و به همه مستضعفان جهان، خصوصاً ملت بزرگ ایران، برکت خداوند عنایت کند و مبارک باشد و امیدوارم که دست توانای حضرت ولی امر، پشتیبان این ملت عزیز باشد. آنچه که انبیا برای او مبعوث شده بودند و تمام کارهای دیگر، مقدمه اوست، بسط توحید و شناخت مردم از عالم است که چطور است. ارائه عالم به آن طوری که هست، نه به آن طوری که ما ادراک می کنیم. و دنبال این بودند که همه تهذیب ها، تعلیم ها و همه کوشش ها در این باشد که مردم را از این ظلمتکده هایی که همه عالم ظلمت است، نجات بدهند و به نور برسانند. غیر حق تعالی نور نیست، همه ظلمتند و اگر چنانچه ما از این حجاب های ظلمانی بیرون برویم و همین طور اگر موفق بشویم از حجاب های نورانی هم بیرون برویم و همه حجاب ها را خرق کنیم، آن وقت حق را به همه صفات و اسمائش مشاهده می کنیم و غیر او کسی نیست، سراب است. البته به آن معنای کاملش، نادری از اولیا خدا به تبع انبیا موفق شدند و دیگران مراتب پایین تر را، تا برسد به ما که هیچ.
 

اگر سر لیلة القدر و سر نزول ملائکه در شب های قدر را بدانیم، همه مشکلات ما آسان می شود

ماه مبارک رمضان که ماه، مبارک است / برای این است که / ممکن است برای این باشد که ماهی است که ولی اعظم، یعنی رسول خدا واصل شده و بعد از وصول، ملایکه را و قرآن را نازل کرده است. به قدرت او ملایکه نازل می شوند، به قدرت ولی اعظم است که قرآن نازل می شود و ملایک نازل می شوند. ولی اعظم، به حقیقت قرآن می رسد در ماه مبارک و شب قدر و پس از رسیدن، متنزل می کند به وسیله ملایکه - که همه تابع او هستند - قرآن شریف را، تا به حدی که برای مردم بگوید. قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست. قرآن سری است بین حق و ولی الله اعظم که رسول خداست، به تبع او

صحیفه نور جلد 19 صفحه 172

نازل می شود تا می رسد به این جایی که به صورت حروف و کتاب در می آید که ما هم از آن استفاده ناقص می کنیم. و اگر سر (لیلة القدر) و سر (نزول ملایکه) در شب های قدر - که الان هم برای ولی الله اعظم حضرت صاحب سلام الله علیه این معنا امتداد دارد - سر اینها را ما بدانیم، همه ء مشکلات ما آسان می شود. تمام مشکلاتی که ما داریم برای این است که ما محجوبیم از این که واقعیت را آن طور که هست و نظام هستی را به آن طوری که تنظیم شده است، مشاهده کنیم. ما گمان می کنیم که حیات در این جا چیزی است و نبودن در این جا نقصی است. در صورتی که حیات در این جا نازله آن حقیقتی است که از عالم غیب آمده است و موت - اگر چنانچه موت انسانی باشد - رجوع به همان مرتبه ای است که در اول بوده است، و البته مراتب مختلف و شؤون مختلف است. و ما امیدواریم که از فیض ماه مبارک و فیض عید ماه مبارک - که عید وصال است - ما هم حظی ببریم که بتوانیم در این مشکلاتی که بر ما وارد می شود، سرفراز بیرون بیاییم، تمام چیزهایی که انبیا آوردند، /اینها/ مقصود آنها به ذات نبوده است، مقصود آنها به ذات نبوده است، تشکیل حکومت مقصود به ذات نیست برای انبیا. دعوت ها هرچه می شود مقدمه است برای این که انسان را بیدار کنند، انسان را بفهمانند به (او) ، ارائه بدهند به (او) که چه بوده است و چه هست و چه خواهد بود و عالم چه جور است وضعش با ذات مقدس حق تعالی. و ما دستمان از این مسائل کوتاه است و امیدواریم که به برکت اولیا خدا، ما هم یک آشنایی ضعیفی پیدا بکنیم و بعض از حجب، از پیش چشم ما برداشته بشود. خدای تبارک و تعالی که می فرماید که: (الله نور السموات و الارض) و (هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن) ، این را ما با قلبمان، با وجودمان ادراک کنیم، نه ادراک علمی، مشاهده، ادراک علمی آسان است، لکن رسیدن به آن جایی که انسان دریابد این مسائل را، این کار مشکلی است و محتاج به مجاهدت؛ و انبیا و اولیا با مجاهدات خودشان به این مسائل رسیده اند. ادعیه ای که از ائمه علیهم السلام وارد شده است (که به تعبیر بعضی قرآن صاعد است) این ادعیه به قدری معارف الهیه در آن هست که انسان متحیر می ماند، آن قدر معارف در ادعیه هست. مسائلی که ائمه علیهم السلام برای نوع مردم گفته اند به طور مساله گویی به طور تعیین وظایف، آنها یک باب است که روی همان عرف عام صحبت شده است، وقتی که رسیدند به مناجات ها و ادعیه، مسائل فرق کرده است. آن جا دیگر زبان عامه ء مردم نیست، البته در آن همه چیز هست، لکن آن معارفی که در ادعیه و مناجات ائمه علیهم السلام هست، آنها یک زبان دیگری است غیر زبان معمولی و غیر زبان ذکر احکام الهیه. و مطالعه این ادعیه راهگشایی است برای انسان و رسیدن به بعض مدارج الهیه. و من امیدوارم که همان طوری که این کشور ما و این ملت عزیز، در همه چیز متحول شده است، در این معانی هم متحول بشود.
 

اسلام این طور مردم را متحول کرده که ترس را از دل ها برده است

و امیدوارم که تحول همان طوری که در میدان جنگ و در تظاهرات، در این ایام پیدا شد که تظاهرات به طوری بود که سابقه نداشت، و این از هنر اسلام است و هنر ملت ایران. هنر اسلام؛ که بعد

صحیفه نور جلد 19 صفحه 173

از این همه فشارها و بعد از این همه ارعاب ها و بعد از این همه تهدیدها و بعد از این همه تبلیغات، بعد از چندین سال زحمت و جور، زحمت و اذیت یکدفعه تمام ایران در یک روز برای یک دعوت یک فرد - فرد عزیز - این طور در خیابان ها ریختند. این از طرفی هنر اسلام است؛ اسلام این طور مردم را متحول کرده است که ترس را از دل هابرده است و جان ها را الهی کرده است و روح ها را روحانی کرده است که بچه های کوچکشان را می آورند کفن می پوشانند و می گویند برای شهادت آمدیم. این در تاریخ دنیا هیچ سابقه ندارد، تمام تاریخ دنیا را شما بگردید این را پیدا نمی کنید که با این وضع، با این کیفیت، با این ارعاب و ترساندن های مردم و با این بمباران کردن مناطق - حتی تهران - این طور مردم بریزند بیرون که نتواند دیگر کسی بگوید که مردم جنگ نمی خواهند! مردم جنگ نمی خواهند، اما دفاع دارند این (جنگ جنگ تا پیروزی) که مردم می گویند، این جنگ دفاعی است و الا ابتدائاً که اگر این مسائل نبود، ایران به هیچ جا نظر نداشت، الان هم ندارد.
 

راهپیمایی روز قدس یکدفعه سیلی زد به صورت همه ابرقدرت ها

تجربه هایی که کردند خارجی ها، آنهایی که بی اطلاع بودند از اسلام، آنهایی که اطلاع بودند از قدرت اسلام و هنر اسلام، آنها در حجاب بودند و نمی دانستند - حالا هم هستند - لکن یک پرده ای برداشته شد از این حجاب. الان سرتا ته دنیا همه ابرقدرت ها می دانند قضیه چی هست. همه این تبلیغات هم که دارند می کنند، /همه/ برای این است که دانند قضیه چه قضیه بزرگی بوده است و باید چه جوری با آن مقابله کرد؛ ابتدائش با این که سکوت کنند. این سکوت نه این است که ندانند، آنهایی که باید بدانند می دانند، سرانی که در دنیا هستند، ابرقدرت ها، آنها می دانند (خبرگزاری هایی که این جا دارند، مسائل را آن طوری که هست اطلاع می دهند، لکن یک وضع دیگری هم برای تبلیغاتی درست می کنند) نه این که ندانند، مسائل را می دانند. می دانند که بعد از این همه تبلیغاتی که کردند، این همه تهدیداتی که کردند، حتی کاخ سفید تهدید کرد ایران را، ملت ایران همه این تهدیدات را توی خیابان گذاشت و از رویش عبور کرد. آنها می فهمند قضیه را و الان در فکر اینند که از چه راه دیگر پیش بیایند. اینها خیال می کردند که اختلاف توانند ایجاد کنند در ایران، هی دامن زدند به این که هی اختلاف است! هی اختلاف است! سران با هم اختلاف دارند! مردم دیگر خسته شدند رو به اختلاف رفتند! خیال می کردند با دعوت به اختلاف، مردم اختلاف پیدا می کنند. یک وقت چشم های بسته شان را باز کردند و دیدند که ایران یکپارچه قیام کرد. یکدفعه از خواب بیدار شدند که چه بود قضیه! الان متحیرند که چه بود قضیه و باید چه کرد. اختلافی که آنها خیال کردند، ما که می دانستیم نیست قضیه چیزی، لکن آنها خواستند با همین کلمه (اختلاف) درست کنند. تبلیغ به (اختلاف) خیال می کردند اختلاف درست می کند. تبلیغ به این که (مردم دیگر خسته شدند از جنگ) ، این خستگی ایجاد می کند؟ روز قدس یکدفعه سیلی زد به صورت همه شان و تحلیل عملی ای که ملت ایران کرد، تمام تحلیل های آنها را نقش به آب کرد. این هنر اسلام است از یک طرف و هنر ملت ایران است از طرف دیگر. در

صحیفه نور جلد 19 صفحه 174

روز قدس که همه شاهد بودید و سفرایی هم که گفتند امروز هستند این جا، آنها هم شاهد بودند. روز قدس یک مطلبی نبود که در مخیله امثال کارتر و امثال روسای جمهور آمریکا (چه حالا و چه سابق) وارد بشود. آنها خیال می کردند که - از بس به آنها اشتباهی فهمانده بودند - خیال کردند که ایران دیگر خسته شده است؛ (این قدر به مردم فشار آمده، خانه ها بر رویشان خراب شده است، آواره شده اند، اینها دیگر از میدان در رفته اند، بنابراین می شود زود قضایا را ختم کرد) ، یکدفعه چشم باز کردند و ایران را دیدند که یکپارچه قیام است و یکپارچه جنگ خواهی؛ یعنی مدافع.
 

این فریادی که از قلب مؤمن است بر همه چیز غلبه می کند

ما نمی توانیم از ملت ایران تشکر کنیم، ما خودمان یک نقطه ضعیفی هستیم در بین این دریای بزرگ، یک قطره هستیم در بین این دریای بزرگ. ما می گوییم که خدا از شما تشکر می کند. ما که تشکر می کنیم، برای این است که تشکر خدا را کرده باشیم، شکر شما، شکر خداست. شما به مردم، به دنیا ثابت کردید - ولو در گوش یک افرادی نگذاشتند برسد، لکن موجش بالاخره می رسد - شما به دنیا ثابت کردید که ایران زیر بار هیچ ظلمی نمی رود و ایران با هیچ تهدیدی از میدان بیرون نمی رود و ایران متکی به یک قدرت عظیم است و آن قدرت خدا. کسی که متکی به قدرت خداست، کسی که ایمان در قلب او هست، کسی که علم به معاد دارد و خدا را می شناسد و قضای الهی را می داند، این از این معانی از میدان در نمی رود. فکر دیگری بکنند؛ آنهایی که نشسته بودند و برای خودشان خیالبافی می کردند که دو ماه دیگر، سه ماه دیگر، یک سال دیگر، دو سال دیگر، یک فکر دیگری بکنند! این فکر درست از کار درنیامد! ابر قدرت ها هم یک فکر دیگری بکنند و بهتر این است که دست از این کارها بردارند، بهتر این است که این عامل خبیث خودشان را که این طور رسوایی به بار آورد برای ابر قدرت ها، دست از پشتیبانی این بردارند. این بدبخت را بازی دادند و بعد معلوم شد که مسأله این جور نبود. الان هم این دست و پاها هیچ اثری ندارد. اینها خیال کردند که حالا دیگر چند تا بمب بیندازند به شهرهای ایران، ایران از میدان در رود. اینها هزاران بمب انداختند، بمباران کردند، همه مناطق طرف های مرز را بمباران کردند و شهرهای بزرگ ما را هم بمباران کردند. و روز قدس آن طور جمعیت و فریاد بود که به گفته بعض از مخبرین؛ (صدای توپ ها را مردم دیگر نمی شنیدند، صدای بمب ها را دیگر مردم نمی شنیدند) ، فریاد مردم غلبه کرده بود. این فریاد از قلب مؤمن است و این فریادی که از قلب مؤمن است بر همه چیز غلبه کند، بر کاخ سفید هم غلبه می کند و غلبه کرده است و موج این ایمان در سرتاسر دنیا. این موج رفته است و دنیا /دارد/ از زیر بار این ظلم هایی که در طول تاریخ بر آن شده است، از زیر این بار دارد در می آید. همه جا نغمه این است که ظلم نه! دست توانای ملت ها، ابر قدرت ها را به جای خودشان نشانده و می نشاند. ملت های مستضعف در هر جای جهان رو به بیداری هستند، نمی پذیرند امروز دیگر آن حرف هایی که سابق گفته می شد. آن ارعاب هایی که می کردند و کشتی هایی که می آوردند در اطراف خلیج فارس و امثال اینها، یا کارهای دیگری که

صحیفه نور جلد 19 صفحه 175

می کردند، تمام اینها کهنه شده است، دیگر پیش مردم ارزش ندارد. ملتی که بیرون آمده روز جمعه و می گوید که (ما برای شهادت آمدیم) ، آنها را از مردن نترسانید! این شهادت است. شما هر چه می توانید بترسانید، این است که؛ (ما خانه های شما را خراب می کنیم، خود شما را هم می کشیم) ، آنها جلو آمدند، می گویند ما برای این آمدیم! چطور اینها را ترسانید؟ این کار احمقانه است؛ این کاری که اخیرا صدام کرد و مخالف همه قواعد دنیا و قواعد الهی بود و همه دنیا او را تشویق کردند و یکی پیدا نشد بگوید چرا، این کار احمقانه را تکرار نکند، دیدید که اگر تکرار بشود بدتر از اول می شود. ملت، هر چه تا کنون شما کردید و هر چه جنایت کردید، دیدید که محکمتر شد. از این به بعد هم اگر چنانچه سر عقل نیایید و باز شرارت بکنید این ملت /از آن وقت هم که/ از حالا هم بالاتر می شود. انشاء الله خداوند به همه ملت - ملت اسلامی - قدرت ایمان عنایت کند و قدرت ایمان ملت ما را روزافزون کند. و امیدوارم که این شرارت ها، از آن دست بردارند تا ملت ها به کار خودشان مشغول بشوند. و ما، هم از شرارت های آنها ناراحت هستیم و هم از مقابله به مثل، از هر دو ناراحت هستیم. و من امیدوارم که قطع بشود این امور. و خداوند انشاء الله شما را موفق کند و از برکات این عید سعید و این ماه مبارک که گذشت، شمه ای به ما و به شما عنایت بفرماید.

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها